پارسیان هند حافظان دست نوشته های كهن ایران

پارسیان هند، حافظان دست نوشته های كهن ایران زمین

پارسیان هند، حافظان دست نوشته های كهن ایران زمین

موزه خلیج فارس

ژئوپلتیک خلیج فارس

اسناد خلیج فارس

نقشه های خلیج فارس

برگزیده هفته

آمار سایت


بازدید روز

۶۷۳

بازدید دیروز

۲۰۱۸

بازدید ماه

۶۴۸۷۳

بازدید کل

۹۰۱۴۱۰۳

افراد آنلاین

۱۹۷

 

پارسیان هند، حافظان دست نوشته های كهن ایران زمین

 

 

كلید واژه: پارسیان ، نسخه دستنوشت، دستوران، استنساخ، دینكرد، بندهش، روایت پهلوی،

 

خلاصه مقاله:

میان تالیف متون و كتب پهلوی در سده های نخستین اسلامی و استنساخ این متون در ایران و هند فاصله زمانی بسیاری است. بسیاری از متون دوره میانه از ایران خاصه یزد و كرمان به هند رسیده است و مزداپرستان این دیار به استنساخ آنها همت گماشته اند. این كار گهگاه در خانواده های موبدی هند به صورت یك كار موروثی در می آمد و از پدر به پسر می رسید. اهدای این دستنوشته ها به كتابخانه های زردشتی نیز سنتی ارزشمند به حساب آمده و می آید. دقت در امر استنساخ نیز از موارد مورد بحث است: گاه میان دو متن دست نوشته شده اختلافات فاحشی به لحاظ قرائت و املا (خاصه املا تاریخی) بچشم می خورد. تداوم استنساخ متون كهن خطی تا دوران حاضر همچنان خبر از پایبندی پارسیان هند به میراث مقدس و كهن شان می دهد؛ كاری كه برای پارسیان یك ثواب شمرده شده و می شود. این امر هویت این جماعت كوچك را در شبه قاره به خوبی حفظ كرده است. دعوت ایران شناسان و زردشت شناسان نیز ، همچون مولتون، برای تحقیق و سخنرانی برای پارسیان از دیگر اقدامات موثر این جماعت بوده است. این طایفه همچنان به هویت پارسی خود می بالد. 

شاید بتوان دست نوشته های پهلوی را كه پارسیان هند از دیرباز حفظ كرده اند به دو بخش متون دینی و متون غیردینی تقسیم كرد: كه بخش غیردینی خود به چند بخش فرعی تر از جمله تاریخی ، اخلاقی، تعلیمی و تفننی و حقوقی منقسم است. شایسته تر آن است كه متون دینی را، كه از اهمیتی دو چندان برخوردار است ؛ مورد  بررسی قرار دهیم: علت نیز آن است كه متون دینی شالوده تفكر دینی اسطوره ای و همینطور قیامت شناختی و انسان شناختی را تشكیل می دهد كه می توان آنها را در مقوله های نظری جای داد، و دیگر آن كه این متون مقوله های عملی را نیز كه فردمزدا پرست باید به انجام آنها همت گمارد، دربرمی گیرد: كه از آن جمله است عبادات و تطهیرات .

تاریخ كتابت نسخه های خطی پهلوی موجود با زمان تالیف این متون ( قرن سوم هجری / نهم میلادی) نسبتا فاصله زیادی دارد. قدیم ترین انجامه دال بر استنساخ، نسخه ای از دینكرداست كه در سال 369 یزگردی (برابر با 1020 م) استنتاخ شده و آن انجامه در نسخه k43 كه خود در قرن شانزدهم به كتابت در آمده عینا نقل گردیده است. قدیم ترین نسخه های موجود از قرن چهاردهم میلادی اند و بیشتر آنها در كرمان استنساخ گردیده اند. از قرن چهاردهم میلادی به بعد استنساخ نسخه ها در هند رواج داشته است، اما  بیشتر نسخه ها در قرون 18 و 19 میلادی استنساخ شده اند. در شیوه نگارش نسخه های ایرانی و هندی از نظر قلم تفاوت هایی دیده می شود.

از جمله آثار به یادگار مانده و مهم و حاوی عمده ترین مطالب كیهان شناسی ((بندهش))یا زندآگاهی است: كه بنام بندهش بزرگ یا بند هش ایرانی خوانده می شود. این نام را در برابر بندهش كوچك یا بندهش هندی به آن داده اند، و یا به سخن دیگر، پس از آگاهی از وجود نسخه های كامل بندهش ، كه همه در ایران نوشته شده گزیده بندهش را، بندهش كوچك نام نهاده اند. از بندهش بزرگ سه دستنویس به نشانه های ت دا (TDI)  و ت د 2(TD2)            و د هر(DH) به جای مانده است . این نشانه ها یادآور صاحبان آنهاست. دستنویس های TD شماره 1 و 2 بنام ((تهمورس دینشاه جی انگلساریا)) و DH به نام دستور هوشنگ جی جا ماسپ جی (شمس العما) خوانده شده است. از این سه، تنها نسخه TD2 به كوشش هیربد تهمورس دینشاه جی انكلساریا و با پیشگفتاری از پسرش بهرام گور تهمورس انكلساریا به سال 1908 در شهر بمبئی به چاپ رسید. دستنویس TD2 را ، كه ((بندهش)) بریكصد و بیست و دو برگ  نخستین آن نوشته شده، چنانكه بهرام گور تهمورس انكلسار، در بیشگفتار خویش بر آن ، می نویسد(دستور تیرانداز) برای تهمورس دینشاه ،(پدربهرام گور) از یزد به بمبئی برده است. چنانكه از پیشگفتار بهرام گور برمی آید دستنویس دیگر یعنی TD1 كه به خط ((گوپت شاه رستم بندار))است ، یكصد سال پیش (یعنی سی و هشت سال پیش از سال 1908 كه تاریخ چاپ و نوشتن پیشگفتار نسخه TD2 است) شادروان موبد خدابخش فرودآبادان ) برای هیربد تهمورس دینشاه (پدر بهرام گور) از یزد به بمبئی آورد. چنانكه از مقایسه دو دستنویس دیگر معلوم می شود TD1 كهنترین دستنویس موجود بندهش است و شاید بتوان گفت كه در حدود سال 900 (م) یزدگردی نوشته شده است.

از دیگر متون پهلوی در حوزه دین ، ((روایت پهلوی است،)) كه تاریخ دقیق نوشتن آن روشن نیست . بنا به مطالب یاد شده  در كتاب می توان حدس زد كه زمان تحریر آن بی شك پس از اسلام بوده است. در متن كتاب به رساله ها و نوشته های پهلوی دیگر اشاره ای نیست تا بتوان محدوده تاریخی دقیق تری را برای نگارش پیشنهاد كرد.

((كاماآسا)) از پارسیان هند كه از سوی موبدان هندی برای پرسش و پاسخ درباره امور دینی نزد موبدان ایرانی فرستاده شد  بود، دربازگشت به هند با خود ((روایتی)) را برد كه پس از مرگش شناخته شد . آسا در این روایت نزدیك به سه چهارم روایت پهلوی را به فارسی برگردانیده است. برای مثال درهای بیست وچهارم  و سی و چهارم تا سی چهارم صد در بندهش كه بخشی از روایت آسا را تشكیل می دهد، برابر فصول بیست و چهارم روایت پهلوی است، و از آنجا كه ((آسا)) كتا ب خود را در سال 896 یزدگردی برابر با  1527 میلادی از ایران به هند برده است، پس تاریخ نگارش روایت پهلوی باید پیش از این تاریخ باشد. روایت پهلوی كه در دستنویس ها همراه متن دادستان دینی آمده است ، به تنهایی در سال 1913 توسط دابار با استفاده از چهار دستنویس در بمبئی به چاپ رسید دابار موارد اختلاف دستنویس ها، افتادگی، افزونیها و جابجایی ها را در زیر نویس كتاب آورده و با در نظر گرفتن موضوعهای كتاب، آن را به شصت و پنج فصل تقسیم كرده است.

 

متن یا دستنویس دیگر كه دینی و شامل احكام عملی زرشتیان است، شایست نشایست است، كه نام نویسنده یا به عبارت  دقیق تر ، نویسندگان كتاب شناخته نیست. دستنویس هایی كه متن شایست نشایست را درخود دارند، به نظر می رسد كه اصولا از دو دستنویس كهن رونویس شده اند كه یكی را می توان K (منظور نسخه از هند رفته به      كپنهاك )و دیگری را M نوشته شده باشد. دستنویس K را به سال 1820 را سك از هند به اروپا برد. این دستنویس بسیار فرسوده است و در آن سه پایان نوشت در جایهای مختلف آمده است كه تاریخ 690، 720، 700 یزدگردی را دارد. نام كاتب آن معلوم نیست ، اما دستنویسی كه این پایان نوشته ها به آن باز می گردد به نام هیربد زاده ((مهرآبان كیخسرو)) است. حدس می زنند كه تاریخ كتابت آن نباید خیلی پس از سال 720 یزدگردی یعنی 730 هجری و 1351 میلادی و چند سال قبل از سال 766 یزدگردی یعنی 776 هجری و 1379 میلادی باشد. دستنویس M كه اینك با شماره M59 در كتابخانه ملی مونیخ است، در سال 1866 میلادی توسط هوك از هندوستان به اروپا رسید. این دستنویس پایان نوشتی دارد كه نشان می دهد به سال 766 یردگری به خط استاد پشوتن رام كام دین شهریار نریوسنگ شهمرد  شهریار بهرام موبد هرمزدیار مرزبان جهشیار از شهر بروج از روی دستنویسی كه از آن رستم مهرآبان جهشیار بوده و درسال 618 پارسی به نگارش در آمده ، بازنویسی شد ه است . این متن K20 با شماره 48 در گنجینه ی دستنویس های پهلوی و پژوهش های ایرانی در دسترسی است.

از دیگر متون دینی، گزیده های زادسپرم است؛ كه نوشته زادسپرم فرزند جوان  جم می باشد، كوتاه سخن آن كه زاد سپرم هیربد نیمروز فرزند جوان جم شاپوران رد پارس و كرمان، در اواسط قرن سوم هجری زاده است.

نژاد او با چند واسطه به آذرباد  ماراسیندان موبدان موبد شاپور دوم ساسانی می رسد ، منوچهر برادر بزرگ زاد سپرم پس از مرگ پدر جای او را می گیرد . این هر دو برارد نام آورند اما در اندیشه و دریافت با یكدیگر اختلاف دارند . منوچهر موبدی سنتی و پای بند به گفته های گذشتگان است ، اما زاد سپرم نوآوری است كه بسیاری از پندارهای پیشینیان را نمی پذیرد و در میان اندیشه های خود دلیر است. از جمله پارسیان فرهیخته هند كه بر روی این متن كار فراوان كرد،"روان شاد بهرام گور تهمورس انكلساریا"(1964)  بود . او براساس چند دستنویس كه در دست داشتند متنی انتقادی و تصحیح شده از أن تهیه كرده و همه كتاب را به جز چند بند از فصل سی و پنجم، به زبان انگلیسی ترجمه كرده و مقدمه ای سودمند و مفصل در زمینه مطالب كتاب و زندگی زادسپرم نوشته و همه را در كنار هم در یك جلد به چاپ رسانیده است. این كار در حقیقت پایه همه پژوهش های بعدی در زمینه "گزیده های زادسپرم" است.

از دیگر متون دینی كه از اهمیت وافری در حوزه گنجینه دستنوشته های پهلوی برخوردار است كتاب دینكرت است كه نیمی از كتاب سوم تا كتاب نهم را دربرمی گیرد و دائر‌ه المعارف مزدسینی به حساب می آید. از این اثر سه نسخه دستنویس با علائم دستنویس 3-K ، دستنویس د 10 الف و دستنویس 5 ج در مجموعه دستنوشته های پهلوی جای گرفته است. پایان نویس كتاب (دستنویس د 10 الف) كه پهلوی و فارسی است ، روشنگر این است كه در روز خرداد ماه دی دادار، این دستنویس را دستور ایرج بی سهرابجی مهرجی رانا به پایان رسانده و آنرا از روی دستنویس دیگری نوشته است كه از آن دستور كیقباد، سپهر دستور رستم، پسر دستور نوشیروان و به خط پدرش دستور رستم پسر دستور نوشیروان پسر دستور سهراب پسر دستور رستم پسر دستور مانك پسر دستور مهرنوش پسر دستور كیقباد ماهیار (مهرجی رانا) بوده است، كه در روز فروردین ماه آذر سال 1111 یزدگردی (1742 م) از نوشتن آن فراغت یافته است.

دیگر دستنوشته پهلوی كه هم می توان آنرا در جرگه متون دینی قرار داد و هم در میان حقوقی یا به تعبیری غیردینی، مایتكان هزاردادستان  است كه مباحث حقوقی مطروحه در عصر ساسانیان را در یك بر یك برمی شمرد.

نگارش این كتاب به قرن دهم میلادی می رسد، یعنی آنگاه كه خط و زبان پهلوی به فراموشی سپرده شده ، در نتیجه كتابت این اثر می تواند با دشواری های بسیار همراه ، بوده باشد . این متن در گنجینه دستنوشته های پهلوی در ایران با علامت D39 وارد شده است : پایان نویس فارسی این متن می نمایاند كه این دستنویس را ایرج جی دستور سهراب جی مهر جی را نا به خواهش ك . ر. كاما برای كتابخانه ملافیروز از روی دستنویس كهنه و فرسوده بی آغاز و انجامی كه در اختیار هیربد. ت. د . انگلسماریا بوده است و به وسیله موبد تیرانداز اردشیر یزدی به دست وی رسید، نوشته است

دینكرت نیز همانند بندهش شامل مطالب بسیار قدیمتر می باشد كه تالیف آن را به دو موبد بزرگ به نامهای آتورفرنبغ فرخزاداذن، و آتور باد ایمیدان نسبت می دهند . آتور فرنبغ فرخزادان موبد پارس در عهد خلیفه عباسی مامون می زیسته است، و هم اوست كه در حضور این خلیفه با زردشتی مسلمان شده ای به نام عبداله مناظره كرده است و شرح آن به پهلوی در رساله ای بنام گجستگ ابالیش به یادگار مانده است. بخش های اولیه  دینكرت اثر این موبد است: اما تاریخ حیات موبد دوم یعنی آتوربادایمبدان چندا ن روشن نیست. وی باید به احتمال همان موبد ایمیدان باشد كه پسرش اسفندیار (موبد بزرگ) در سال 936 میلادی در گذشته است: به تعبیری دیگر او باید همان موبدی باشد كه نامش در بندهش برده شده و از هم عصران موبد زادسپرم است.

متن دیگر دادستان دینیك است كه در آن منوچهر برادر تندرو زادسپرم به بیش از 92 سوال مزداپرستان پاسخ می گوید. این كتاب را هیربد تهمورس دینشاه انكلساریا با مقاله چند دستنویس ویراسته و به چاپ رسانده، ولی بدبختانه پس از چاپ چهل پرشش و پاسخ از این جهان رخت بربست. پس از او پسرش ب .ت . انگلساریا ، خواست كار پدر را به پایان رساند كه پیش آمد های روزگار او را از اینكار بازداشت. این اثر در گنجینه دستنوشته های پهلوی به شماره 40 وارد شده است. دستنوشته هایی كه هیربد تهمورس و پسرش بهرام تهمورس مورد استفاده  قرار داده اند عبارتند از:

1 دستنوشته منحصر بفرد هیربد تهمورس ، كه وی به سال 1869 م آنرا از ایران وارد ساخت این دستنوشته در سال 1510 1530 میلادی توسط  گوپت شاه رستم بندار كتابت شده است.

2 دستنوشته مرزبان فریدون رستم بندار، كه وی آنرا مهربانانه تحویل هیربد تهمورس داد، این دستنوشته را دستور جمشیدجی پشوتن جی اهل بولسار در سال 1571 م كتابت كرده است .

3 دستنوشته ایرانی (k35) (متعلق به موزه كپنهاك  كه توسط وست به هیربد تهمورس تقدیم شد.

4 دو دستنوشته در هند (j1,j2): كه آنها را محروم دستور جاماسب جی منوچهر جی جاماسب آسا به هیربد تهمورس در سال 1869 تحویل داد.

5 یك دستنوشته هندی دیگر (H) متعلق به مرحوم دستور هوشنگ جاماسب كه مرحوم دستور جاماسب جی آنرا به هیربد تهمورس تقدیم كرد.

6 یك دستنوشته هندی دیگر (Df) : كه ترجمه فارسی آن توسط هیربد تهمورس از مرحوم دانجیبای فرامجی پاتل خریداری شده و بنظر می رسد كه توسط مرحوم دستور جمشید جی پشتوتن جی اهل بولسار كتابت شده باشد.

و بالاخره به متن دینی نامگلیهای منوچهر برمی خوریم، كه دابار در سال 1912 آنرا ویراست و در بمبئی به چاپشی رسانید.

 

بن مایه ها :

1 نفضلی، احمد، تاریخ ادبیات ایران پیش از اسلام ، تهران، انتشارات سخن، 1377

2 بهزادی، رقیه، بندهش هندی، تهران، موسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، 1368، شماره 593.

3 مزداپور، كتایون، شایست ناشایست، تهران، موسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی ، 1369 ، شماره 620.

4 راشد محصل ، محمد تقی ، گزیده های زاد سپرم ، تهران ، موسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، 1366، شماره 576.

5 بهار، مهرداد، بندهش، تهران، انتشارات توس، 1369.

6 میرفخرایی، مهشید، روایت پهلوی،تهران، موسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، 1367 ، شماره 579.

7 انكلساریا، هیربد، تهمورس دینشاجی،داتستان دینیك، شیراز، موسسه آسیایی دانشگاه شیراز ، 1355، شماره 40.

8 نوابی، ماهیار، طاووس ، محمود، قره وشی، بهرام، جاماسپ آسا، كیخسرو ، دینكرت، شیراز، موسسه آسیایی دانشگاه شیراز، 1355، شماره 10.

9 رادفر، ابوالقاسم، سرویلیام جونز پدر پژوهش های ایران شناسی در انگلستان ، مجله مطالعات ایرانی، شماره دوم، 1381.

10 نوابی، ماهیار، طاووسی، محمود، نامگیهای منوچهر و گزیده های زاد سپرم ، شیراز، موسسه آسیایی دانشگاه شیراز،1355 ، شماره 41

11-boyce, Mary,Middle persian literature,Handbuch derorientalistik. 1, 1968.

 

نویسنده : تیموری قادری ، استادیار، عضو هیئت علمی دانشگاه بوعلی سینای همدان از ایراس