اثرات سیاست بر انرژی درمنطقه خلیج فارس

اثرات سیاست بر انرژی درمنطقه خلیج فارس

اثرات سیاست بر انرژی درمنطقه خلیج فارس

موزه خلیج فارس

ژئوپلتیک خلیج فارس

اسناد خلیج فارس

نقشه های خلیج فارس

برگزیده هفته

آمار سایت


بازدید روز

۱۳۲۲

بازدید دیروز

۲۰۱۸

بازدید ماه

۶۵۵۲۲

بازدید کل

۹۰۱۴۷۵۲

افراد آنلاین

۲۶۲

اثرات سیاست بر انرژی درمنطقه خلیج فارس

شانا
روابط کشورهای عرب حوزه خلیج فارس به اندازه شن های روان منطقه دچار دگرگونی است. همین دگرگونی ها سبب شده است تا همکاری ها در زمینه انرژی بی ثبات باشد و به این ترتیب ایجاد شبکه گاز سراسری درمنطقه به رویا بدل شود. مطلب پیش رو، که از نشریه پلاتس ترجمه شده است، به این موضوع می پردازد.قطر، این شبه جزیره کوچک حوزه خلیج فارس، تنها از طریق عربستان به خشکی راه دارد.


در سال های اخیر تلاشی به عمل آمد تا مرزهای مشترک قطر و عربستان دوباره ترسیم شود. هدف این بود تا سه ضلعی که در سرزمین عربستان واقع و امارات مدعی آن است، اصلاح شود تا قطر از راه خشکی با امارات ارتباط یابد. اما این ایده به دلیل مخالفت های عربستان عملی نشد و در نتیجه امید ارتباط زمینی مستقیم میان امارات متحده عربی و قطر بر باد رفت. عربستان همچنین با اجازه ساخت پل بر فراز آب هایش، به نحوی که قطر و امارات را به یکدیگر پیوند دهد، موافقت نکرد. عربستان در برهه زمانی دیگری، به گونه ای ناموفق، کوشید مانع ساخت خط لوله "پروژه دولفین انرژی" شود. این خط لوله از بستر دریا عبور می کند و میدان گازی عظیم قطر موسوم به میدان شمالی را به امارات متحده عربی متصل می سازد.


ریاض همچنین با مخالفت با عبور یک خط لوله از خاک کشورش، مانع تحقق توافق گازی قطر و کویت شد و به این ترتیب کویت را مجبور کرد به منظور تامین نیاز فزاینده اش به گاز، برای دیافت گاز مایع شده – که نخستین محموله آن در ماه گذشته (آگوست) از استرالیا دریافت شد - یک پایانه شناور ال ان جی بسازد.


روابط عربستان سعودی و قطر حدود یک دهه با تنش همراه بوده است. علت تیرگی روابط عمدتا شبکه تلویزیونی الجزیره قطر است که از نظر ریاض اخبار ضد عربستان را پوشش می دهد. اختلاف های دیپلماتیک، روابط میان دو کشور عضو اوپک را تیره کرد و برای رابطه با سایر اعضای شورای همکاری خلیج فارس پی آمدهای گسترده تری داشت. این اختلاف ها در شرایطی است که کشورهای عرب منطقه در تلاشند تا یک پول واحد و یک شبکه برق مشترک راه اندازی کنند.


اما یخ روابط دوحه و ریاض در ماه های اخیر در حال باز شدن بوده است. اخیرا مقاله ای در سایت خبرگزاری رسمی عربستان انتشار یافت که در آن شیخ حمد آل ثانی به دلیل "رهبری خردمندانه" اش و اجرای سیاست هایی که به قطر اجازه داده است به بزرگ ترین صادر کننده ال ان جی جهان تبدیل شود، مورد ستایش قرار گرفت. دو کشور اوایل سال جاری در مورد بازترسیم مرزهای مشترک به توافق رسیدند، توافقی که به عقیده برخی تحلیلگران می تواند پی آمدهای اقتصادی گسترده تری داشته باشد.


شرکت قطر در نشستی که چندی پیش در استانبول برگزار شد از یک سو و پی آمدهای نزدیکی دوباره روابط عربستان و قطر در کانون توجه قرار گرفته است.


روز 17 آگوست (26 مرداد) ترکیه و قطر توافقنامه گسترده ای در زمینه نفت و گاز شامل امکان ساخت خط لوله ای که گاز قطر را به ترکیه انتقال دهد، امضا کردند. همچنین دو کشور توافق کردند صادرات ال ان جی قطر به ترکیه را، به عنوان مسیری برای انتقال آن به اروپا، بررسی کنند.


چند هفته پیش از آن، کمیسر انرژی اتحادیه اروپا، آندریاس پیه بالگز، احتمال عرضه گاز قطر به اروپا از طریق خط لوله را مطرح کرده بود. وی گفته بود در حالی که امروزه تنها گزینه واردات گاز از قطر به صورت ال ان جی است اما دلیلی وجود ندارد که فکر کنیم نمی توان گاز قطر را از طریق خط لوله دریافت کرد. کمیسر اتحادیه اروپا همچنین به یک شبکه خط لوله گاز منطقه ای در منطقه خلیج فارس اشاره کرد که هنوز عملی نشده است.
اما مدتی طول خواهد کشید تا ملاحظات سیاسی کنار گذارده شده و این امکان ایجاد شود که یک شبکه خط لوله سراسری در منطقه خلیج فارس بتواند گاز قطر، و در نهایت گاز ایران را، به همسایگان غنی از نفت خود، که از نظر گاز نسبتا فقیر هستند، انتقال دهد.


اگر چه وضعیت نامطلوب کنونی بازار ال ان جی می تواند گزینه بررسی صدور گاز از طریق خط لوله را توجیه کند – جدای از این که قطری ها بهره برداری بیشتر از میدان شمالی را متوقف کرده اند - با فرض این که قطر احداث چنین خط لوله ای را جدی بگیرد باز هم این سوال مطرح است که خط لوله از کدام مسیر عبور خواهد کرد؟


حل و فصل اخیر اختلاف های مرزی قطر با عربستان تنها ممکن است این امکان را فراهم سازد که خط لوله برای رسیدن به اروپا ابتدا از خاک عربستان عبور کند. این خط لوله سپس می تواند وارد اردن شود و با خط لوله گاز عربی، که قرار است به ترکیه امتداد یابد، متصل و در نهایت گاز قطر را به اروپا انتقال دهد.


اما نمی توان سوریه را فراموش کرد زیرا این خط لوله قبل از این که به ترکیه برسد، باید از سوریه نیز عبور کند. موضوع به میزان زیادی به روابط دمشق و ریاض بستگی خواهد داشت و این که بهبود روابط عربستان و قطر چه مدت پایدار خواهد ماند. اما حتی اگر روابط سوریه و عربستان حسنه باشد این سوال به قوت خود باقی است که روابط قطر با رژیم بعثی حاکم بر سوریه چگونه خواهد بود؟


پروژه های خط لوله در منطقه قربانی مشاجرات بی پایان بوده اند. در چند سال گذشته کویت با قطر و ایران و نیز با عراق در باره خط لوله گاز گفت و گوهایی داشته است که همگی به شکست انجامیده اند. اختلاف ایران و شرکت کرسنت پترولیوم امارات در زمینه گاز قرار است در دادگاه های بین المللی رسیدگی شود. عراق و ایران که در مورد احتمال ایجاد یک خط لوله در امتداد شط العرب (اروند رود) مذاکره کرده بودند، اخیرا در مورد آن سخنی به میان نیاورده اند. بحرین نیز به دلیل مشاجرات مربوط به دوران پس از استعمار، مشاجراتی که عمدتا به بحث شیعی – سنی مربوط می شود، نتوانسته است از طریق خط لوله از قطر و سپس ایران گاز دریافت دارد. سیاست در خاورمیانه، پروژه های خطوط لوله گاز را در منطقه با شکست رو به رو کرده است؛ هر چند که این خطوط لوله در مقایسه با آن چه که پیه بالگز در نظر دارد؛ کمتر جاه طلبانه اند و مسیرهای آنان کوتاه تر است.


اما در مورد نقش ایران چطور؟ ایران که به عنوان گزینه ای برای انتقال نفت حوزه خزر به بازارهای جهانی، درکنار گزینه احداث خط لوله نفت باکو – تفلیس – جیهان، نادیده گرفته شد، در صورتی که از پروژه نابوکو مشارکت نداشته باشد، برای صدور گاز به بازارهای اروپایی طرح های خاص خود را دارد.


بعلاوه ایران در حال حاضر وارد کننده خالص گاز است و از این رو با ایفای نقش به عنوان یک عرضه کننده عمده گاز، خواه به صورت ال ان جی یا از طریق خط لوله، چند سالی فاصله دارد.


قطر گاز دارد اما در مورد حفر چاه های بیشتر در میدان گازی شمالی، که ادامه میدان گازی پارس جنوبی ایران است، تردید دارد. این کشور در حال حاضر در حال انجام مطالعه ای در مورد ذخایر این میدان گازی است و اعلام کرده است که قصد ندارد در برنامه توقف بهره برداری بیشتر از این میدان به فوریت تجدید نظر کند. این کشور پیش از این از طریق قراردادهای طولانی مدت در زمینه ال ان جی، گاز خود را به سه قاره جهان صادر می کند.


از سوی دیگر عربستان سعودی با وجود افزایش تولید از میدان های غیر همراه، در حال حاضر برنامه ای برای صدور گاز ندارد. این درحالی است که امارات برای تامین تقاضای فزاینده هفت امیرنشین خود، به گاز اضافی که عربستان تولید می کند نیازمند است.
دوبی نیز از طریق یک پایانه شناور واردات ال ان جی که قرار است احداث شود، می تواند از قطر گاز وارد کند. امارات متحده عربی بخشی از گاز قطر را از طریق پروژه دلفین به عمان عرضه می کند و این تنها پروژه خط لوله گازی است که در منطقه خلیج فارس موفقیت آمیز بوده است.


تنها پروژه خط لوله گاز فرامرزی در منطقه خاورمیانه، خط لوله گاز عربی است که مصر را به اردن و سوریه ارتباط می دهد و ادامه آن به سوی ترکیه در دست احداث است. اگر چه بهای ال ان جی به صورت تک محموله در مقایسه با اوج آن در سال گذشته به شدت کاهش یافته است، اما حمل آن در کشتی های بسیار بزرگ که با گذر از کانال سوئز ال ان جی را به ترکیه برسانند، هنوز مقرون به صرفه نیست.


بر اساس برآوردها، هزینه حمل گاز به صورت ال ان جی در مسیرهای طولانی می تواند در مقایسه با انتقال آن از طریق خط لوله به مراتب اقتصادی تر باشد؛ به ویژه این که تانکرهای حمل ال ان جی موسوم به کی یو ماکس ظرفیت حمل ال ان جی بیشتری را دارند و به این ترتیب هزینه های حمل و نقل کاهش می یابد.


صنعت گاز برآورد می کند که حمل گاز به صورت ال ان جی برای مسافت های بیش از 2500 کیلومتر در مقایسه با صدور آن از طریق خط لوله مقرون به صرفه تر است، هر چند که این محاسبات خود به هزینه فولاد بستگی دارد که بهای آن در سال گذشته کاهش یافته است. چنین تغییراتی می تواند تا اندازه ای معادله را تغییر دهد. در شرایطی که تقاضای جهانی هم برای نفت و هم گاز کم شده بهای ال ان جی نیز کاهش یافته است و سنجش میزان نفع انتقال آن به صورت ال ان جی یا از طریق خط لوله را، دشوار کرده است.


در خاورمیانه، سیاست های منطقه ای به همان اندازه شن های صحرا روان است و به این ترتیب می تواند پروژه خط لوله قطر – ترکیه را، حتی قبل از آن که فعالیتش شروع شود، مدفون سازد.