نیروی دریایی ایران در قرن هجدهم میلادی

نیروی دریایی ایران در خلیج فارس

نیروی دریایی ایران در خلیج فارس

موزه خلیج فارس

ژئوپلتیک خلیج فارس

اسناد خلیج فارس

نقشه های خلیج فارس

برگزیده هفته

آمار سایت


بازدید روز

۱۷۴۴

بازدید دیروز

۲۰۱۸

بازدید ماه

۶۵۹۴۴

بازدید کل

۹۰۱۵۱۷۴

افراد آنلاین

۳۰۱

نیروی دریایی ایران در خلیج فارس
(قرن هیجدهم میلادی)

نویسنده: ویلم فلور
مترجم: رجب علی کاوانی


به کوشش مسعود رضایی
مرکز مطالعات خلیج فارس

دانلود کامل پژوهش

در قرن هیجدهم میلادی/ دوازدهم هجری قمری،ایران نیروی دریایی نسبتا ً چشمگیری را تشکیل داد. تا آن زمان پادشاهان ایران برای حفظ امنیت در خلیج فارس به قدرت های خارجی متکی بودند.طی قرن شانزدهم میلادی/دهم هجری،نیروی دریایی پرتغال در خلیج فارس مسلط بود؛در حالی که در قرن هفدهم واوایل قرن هجدهم میلادی هلندی ها و،تا حدودی کمتر،انگلیسی ها برتری داشتند.امن بودن مرزهای جنوبی ایران بعد از فتح هرموز، در 1622 م / 1031 ه ق ، کشور را از نیروی دریایی بی نیاز می کند؛باوجود این،برای حفظ امنیت،درخلیج فارس گاهی به هلندی ها وانگلیسی ها متکی بود.کمک نیروی دریایی انگلستان به ایران در فتح هرموز سرمشقی برای قرن بعد شد.آشکار بود که اتکا به قدرت های دیگر برای حفظ امنیت،تا زمانی که تهدیدی واقعی برای مرزهای ساحلی ایران در جنوب وجود نداشت، سیاست کارآمدی بود.با این حال،این رویکرد ایران را درموقعیت وابسته و آسیب پذیری درمقابل هلندی ها وانگلیسی ها قرار داد.هرچند دراین زمینه میان هلندی ها وایرانی ها مذاکراتی شد،هرگز قدرت های اروپایی رسما ً قراردادی را برای حفاظت از قلمرو ایران در خلیج فارس منعقد نکردند.قدرت های دریایی نه اصولا ً،بلکه عمدتا ً به حفاظت از راه های تجاری خویش علاقه مند بودند.در تنیجه، حمله به سواحل ایران،اگر مانع فعالیت های تجاری شان نمی شد، به آنان ربطی نداشت.نه انگلیسی ها ونه هلندی ها،به عملیات نظامی در خلیج فارس تمایلی نداشتند.درنهایت،هدف اصلی آنها به دست آوردن پول بود نه جنگ کردن.هنگامی که ایران نیاز به نیروی دریایی داشت تا با حملات مسقط مقابله کند،معلوم شد که سیاست اتکا به هلندی ها وانگلیسی ها کارآمد نیست.این سیاست در زمان منازعه با خود این قدرت های دریایی هم ثمربخش نبود.زیرا،وقتی چنین منازعاتی به عملیات نظامی منتهی می شد،مثل آنچه در 1645 م/ 1055 ه ق و 1685 م / 1097 ه ق درمقابله با هلندی ها اتفاق افتاد،ایران نمی توانست از بسته شدن بنادر جنوبی خود جلوگیری کند.علاوه براین، فقدان نیروی دریایی؛ جلو سیاست های توسعه طلبانه ایران در خلیج فارس را می گرفت.تمام این ملاحظات به کوشش هایی برای تشکیل یک نیروی دریایی ایرانی در سال های 1718 م / 1131 هق و 1734 م / 1147 ه ق ، منجر شد؛هرچند فقط اقدام سال 1734 م موفقیت آمیز بود.بعد از فتح هرموز که نقطه پایانی بربرتری پرتغالی ها در خلیج فارس بود،دولت ایران علاقه بیشتری به گسترش نفوذ خود درمنطقه نشان نداد.احتمالا ً حاکم فارس،امامقلی خان،هنوز در اندیشه اخراج پرتغالی ها از مسقط بود.شاهبندر بندرعباس در پایان سال 1624 م /1033 ، هق برای هلندی ها شرح داد که انگلیسی ها با سه کشتی در 1625 م / 1034 هق از چنین عملیاتی حمایت خواهند کرد.او از هلندی ها نیز خواست که با نیروی دریایی خود به او کمک کنند،اما پذیرفته نشد.ویسنیخ،نماینده هلندی ها در بندرعباس،برای مدیران فی.یو.سه. یا همان شرکت((هند شرقی هلند)) گزارش داد که پرتغالی ها هنوز در تجارت خلیج فارس مداخله می کنند واین برای هلندی ها بیشتر از ایرانی ها سودمند است که در رابطه با دخالت های پرتغالی ها اقدامی کنند.با وجود این،وی تصمیم گیری مثبت را به عهده مدیران فی.یو.سه گذاشت.(1)

به احتمال قوی،امامقلی خان این نماینده را به منظور سنجش تمایل هلندی ها وانگلیسی ها برای درگیرشدن در یک عملیات نظامی در خلیج فارس نزد آنها فرستاده بوده است.ایران در این زمان درگیر جنگ با عثمانی ها وامامقلی خان در منطقه بصره سرگرم بود.شایعاتی به آمستردام می رسد مبنی براینکه ویسنیخ با مهیا کردن نیروی دریایی هلندی ها برضدعثمانی موافقت کرده است،اما مدیران صراحتا ً آن را ممنوع کردند(2) برتری نیروی دریایی اروپاییان در خلیج فارس آشکارا از سوی شاه صفی اول به رسمیت شناخته شده بود،زیرا وی، درپایان سال 1629 م / 1039 ه ق، درنامه ای به شاهزاده فردریک هندریک، ستادهاودرهلند، (1625-1647) از او خواست که به دور نگاه داشتن پرتغالی ها ادامه دهدو، در مقابل، ایرانیان بدون استثنا راه را برای تمام مسافران دریایی باز خواهند گذاشت.(3).

در اواخر سال 1632 م /1042 ه ق، امامقلی خان باردیگر پیشنهاد کرد که انگلیسی ها و هلندی ها مشترکا ً فتح مسقط را بر عهده بگیرند.هلندی ها عقیده داشتند که ممکن است انگلیسی ها برای خوش خدمتی نزد امامقلی خان وشاه با چنین کمکی از جانب نیروی دریایی خودموافقت کنند؛درحالی که انگلیسی ها معتقد بودند که هلندی ها چنین انگیزه ای دارند.چون هردو کشور در حال انعقاد قرار داد صلحی با پرتغالی ها بودند،نمی خواستند بیش از این درگیر این ماجرا شوند واز آنجا که امامقلی خان به تازگی امتیاز گشودن یک دفتر تجاری را در بندر کنگ به پرتغالی ها داده بود،هلندی ها نسبت به انگیزه های وی بدگمان بودند.ازاین رو،به کارگزار هلندی دستور داده شد که تصمیم گیری در این مورد را به فرماندار کل در باتاویا(جاکارتا)محول و در مورد هرنوع قول یا امتیاز داده شده از سوی امامقلی خان به انگلیسی ها اطلاعاتی جمع آوری کند.با وجود این،این طرح،اگر هم واقعا ً وجود داشت،با اعدام امامقلی خان به فرمان شاه صفی اول در 1633 م / 1042 ه ق، لغو شد(4).

ایران همچنان به حفاظت هلندی ها از بنادر جنوبی خود متکی بود.مثلا ً در پنجم آوریل 1639 م / 1049 ه ق ،شاهبندر (شهبندر)بندر عباس ازهلندی ها درخواست یک کشتی برای دستگیری یک یاغی می کند.در 25 آوریل کشتی دسان فورت بدون کسب موفقیت بازگشت، زیرا شورشی نام برده با آگاهی ازعملیات به بصره فرار کرده بود.دراوایل 1640 م / 1050 ه ق ،شاهبندر بندرعباس از هلندی ها درخواست اقدامی بر ضد دخالت پرتغالی ها در تردد دریایی محلی در حوالی قشم و لارک کرد.اما پرتغالی ها قبل از هرگونه اقدامی از طرف هلندی ها رفته بودند.بنابراین ،ادعای خلینسن مدیر فی.یو.سه. در ایران در 1641 م / 1051 ه ق ،که می گفت هلندی ها مرزهای جنوبی ایران را برضد عثمانی ها حفاظت می کنند و،در نتیجه،میرزا تقی اعتمادالدوله {لقب افتخارآمیز وزیران دردوره صفویه} باید این خدمت را در ارزیابی منافع روابط ایران با هلندی ها درنظر بگیرد، مبالغه آمیز نبوده است.(5)

بی علاقگی پادشاهان صفوی به تشکیل یک نیروی دریایی ایرانی تا حد زیادی ناشی از آرامش نسبی مرزهای جنوبی ایران در مقایسه با مرزهای غربی،شمالی و شرقی بود که ،به ترتیب، در جریان منازعاتی با عثمانی ها ،ازبک ها ومغولان هندوستان مورد هجوم قرار می گرفتند.حتی منازعه نظامی با هلندی ها در 1645 م / 1055 ه ق با باعث بسته شدن خلیج فارس ومتوقف شدن کشتی های تجاری ایران شد،به تغییری در این مورد منتهی نگردد.دولت ایران دریافته بود که هلندی ها به تسخیر قلمرو ومنازعه طولانی که به تجارت وسود آنان لطمه خواهد زد،علاقه مند نیستند.(6) طی مذاکرات متعاقب آن،هلندی ها درمیان چیزهای دیگر پیشنهاد کردند که ،در قبال تجارت آزاد وبدن مانع،قلمرو ایران را در مقابل هرنوع حمله دریایی دشمنان ایران حفاظت کنند.اما این مذاکرات در 1647 م / 1057 ه ق بدون نتیجه متوفق شدند وچنین پیشنهادی در هیچ یک از مذاکرات بعدی دوباره مطرح نشد.(7)

درمعاهده بازرگانی سال 1652 م / 1063 هق ،هم به آن اشاره ای نشد.(8) آن طور که گفته اند، فقط در سال 1664 م / 1075 ه ق ، به دستور شاه عباس دوم،شاهبندر بندر عباس دوباره به هلندی ها برای گرفتن کمک دریایی بر ضد مسقط نزدیک شد.نیروهای عرب،پرتغالی ها را در 1650 م / 1061 ه ق از شهر اخراج کرده بودند.مسقط،تحت حکومت سلسله یعربی،رونق یافت و قدرت دریایی مقتدری شد.تعرفه های سنگین در بندرعباس ورفتار ستمگرانه مقامات گمرکی باعث گردید بسیاری ازبازرگانان،برای انجام امورتجاری خود،مسقط را،به دلیل شرایط مناسب آنجا،ترجیح دهند.دولت ایران از کاهش درآمدهای بندرعباس نگران بود ومی خواست که وضعیت را به حالت قبل بازگرداند.به درستی معلوم نیست که آیا شاه عباس دوم واقعا ً می خواست بر ضد مسقط عملیات نظامی اجرا کند یا نه.به هرروی،در 1666 م / 1077 ه ق ، به سبب افزایش تعرفه ها در مسقط که احتمالا ً نتیجه تهدید ایران بود،وضعیت تغییر کرد.هلندی ها هم که از اوضاع جاری در بندرعباس رضایت نداشتندو،علاوه بر آن،از طرف امام مسقط بن سیف(وفات:1091 ه ق)دعوت شده بودند که یک بنگاه تجاری در مسقط بازکنند،درسرگردانی به سرمی برند.درحالی که مدیران فی.یو.سه. به حمایت از شاه عباس دوم با نیروی دریایی خود بی میل بودند،فرماندار کل در نظر داشت که پیشنهاد مسقط را بی جواب نگذارد.با وجود این،تغییرات بعدی در مسقط ،مرگ شاه عباس دوم در 1666 م / 1077 ه ق ،و آغاز جنگ دوم هلند – انگلستان (1664 – 1666 م / 1075 – 1077 ه ق ) به این فعالیت ها خاتمه داد.(9) در همان حال که قدرت مسقط به طور قابل ملاحظه ای درخلیج فارس افزایش می یافت،تسلط ایران برعرب های ساکن در سمت خاک ایران در خلیج فارس کمترمی شد. درهمین زمان،ازآنجا که مسقط عمدتا ً برجنگ با پرتغالی ها در خلیج فارس،هندوستان وافریقا تمرکز کرده بود،ایران مشکلات کمی با قدرت فزاینده مسقط داشت.(10)

اما جنگ مجدد با هلندی ها درسال 1685 م / 1096 ه ق ،که به بمباران وفتح و اشغال جزیره قشم انجامید،دوباره بر ضعف نظامی ایرانی ها در خلیج فارس وبه خصوص فقدان نیروی دریایی آن صحه گذاشت.(11) در ژانویه 1695 م / 1107 ه ق ،اعراب مسقط با تظاهربه اینکه هدف آنان فقط بیرون کشیدن دشمن بزرگشان یعنی پرتغالی ها از خلیج فارس است به بندر کنگ حمله کردند.دولت ایران که از این تجاوز به قلمرو خود بسیار نگران شده بود،نیروی نظامی به فرماندهی علیمردان خان فراهم می آورد واز هلندی ها خواسته می شود تابا نیروی دریایی خود از او حمایت کنند،اما آنها نمی پذیرند.(12) با وجود این،شاه از آنها می خواهد که درمورد این تصمیم بازنگری کنند.وی درقبال حمایت نیروی دریایی هلند،علاوه بر سپاسگذاری وامتنان خویش،قول می دهد که آنان بتوانند تجارت آزاد در ایران با معافیت از تمام مالیات ها وعوارض داشته باشندو،همچنین، سالانه 1000 تومان به آنان پرداخت شود.در 14 ژوئن 1647 م / 1057 ه ق ، فرماندار کل درباتاویا تصمیم می گیرد که با شش کشتی به ایرانی ها کمک کند.کشتی ها فقط برای رساندن نیروهای ایرانی به مسقط وحفاظت از آنان درمسیر به کارگرفته می شوند.به دریاسالار هلندی دستورهای اکید داده می شود که از کشتی های خودبرای بمباران قلعه ها یا مواضع مسقط استفاده نکند.به او حتی این اجازه هم داده نمی شود که با نیروی پیاده از تهاجم ایرانی ها حمایت کند.اما وی،طبق دستور،می توانست در صورتی که ایرانیان درخواست کمک کردند،آنان را با تدارکات نظامی وچند مستشار نظامی برای به کاراندازی توپ ها یاری کند.ناوگان به موقع به خلیج فارس می رسد؛اما از آنجا که ایرانی ها اجرای نقشه خود را برای حمله به مسقط متوقف کرده بودند،قادر به انجام هیچ کاری نبود.(13)

طی سلطنت شاه سلطان حسین،حملات اعراب مسقط به قلمرو ایران هم شدت گرفت وهم افزایش یافت.تا هنگامی که حملات مسقط فقط به صورت تاخت و تاز بود،دربار اصفهان نگرانی چندانی نداشت.دربار همچنین چندان توجهی به تهاجمات سالانه بلوچ ها در جنوب ایران نشان نمی داد.حتی غارت بندر کنگ در 1714 م / 1127 ه ق به سختی توانست دربار بی رمق اصفهان را به جنبش درآورد.دربار که از این واقعه برای یک هفته تکانی خورده بود،دوباره به حالت عادی بازگشت.ولی،از دست دادن قسمتی ازقلمرو واحتمال از دست رفتن قسمت های بیشتر،چیزی نبود که،بتوان در موردش بیش از آن غفلت کرد.اولین باری که امام سلطان بن سیف دوم کوشید که قلمرو ایرانی ها را به خاک خود ضمیمه کند، دربهاروتابستان 1715 م / 1128 ه ق بود.دراین زمان او به حمله وسیعی به بحرین دست زد.(14) اعراب در این حمله شکست خوردند و،با وجود فعال بودن ناوگان مسقط در 1716 م / 1129 ه ق در خلیج فارس،آنان تنها در سال 1717 م / 1130 ه ق دوباره به بحرین حمله کردند که این بارحملاتشان با موفقیت بیشتری همراه بود.تصرف بحرین اصفهان را وحشت زده می کرد.شاه سلطان حسین ازسفیرهلند،یوان یوسوا کتلار که اتفاقا ً برای گفت وگو درباره یک قرارداد جدید بازرگانی در دربار اصفهان بود،تقاضا می کند که نیروی دریایی هلندی ها برای بازپس گیری بحرین کمک کند.کتلار که برای اعطای چنین کمکی اختیاراتی نداشت،از امانت دادن کشتی های هلندی امتناع کرد.(15)

به فتحعلی خان اعتمادالدوله نیز در پاسخ به چنین درخواستی برای حمایت از برادرزاده اش لطفعلی خان جواب مشابهی داده می شود.لطفعلی خان به مقام بیگلربیگی فارس و آذربایجان وسپهسالاری ایران منصوب شده بود و عملیات بر ضد اعراب مسقط را فرماندهی می کرد.گرچه شاه و صدر اعظم او از اینکه کتلار درخواست آنان را پذیرفته بود چندان ناخشنود نبودند،لطفعالی خان از این امر راضی نبود.دربازگشت به بندرعباس یعقوب سلطان یکی از سرکرده های لطفعلی خان همین درخواست را از کتلار کرد.زیرا عرب های مسقط نه تنها بحرین،بلکه جزایر لارک و قشم را نیزتصرف وقلعه هرموز را هم محاصره کرده بودند.هم هلندی ها وهم انگلیسی ها تقاضای یعقوب سلطان را رد می کنند.او از سر ناامیدی بنگاه های تجاری آنان را محاصره می کند تا کشتی های خود را امانت بدهند،ولی سرانجام مجبور به ترک محاصره می شود ولطفعالی خان وی را به خاطر عملیات ظاهرا ً بدون اجازه وی تنبیه می کند،با این همه،لطفعلی خان صراحتا ً اعلام می کند که بر کمک نیروی دریایی آنان اصرار دارد.هلندی ها پاسخ می دهند که شاه سلطان حسین و هم اعتمادالدوله دلایل آنان را برای فراهم نکردن وسایل چنین حمایتی پذیرفته اند و سوال می کنند که چرا مقامات پایین تر به چنین پاسخی رضایت نمی دهند.هلندی ها همچنین خاطرنشان می کند که در فوریه 1718 م / زمستان 1130 ه ق به یک نماینده ایرانی به نام تهمورث بیگ برای رفتن به گوآ {مستعمره سابق پرتغال،غرب هند} اجازه عبور داده اند.مأموریت او درخواست کمک از پرتغالی ها برای یاری رساندن با نیروی دریایی بود.(16)

لطفعلی خان مجبور به پذیرش چنین پاسخی بود و این امر با بازگیری بحرین برای وی آسان تر شد.در پنجم ژویه 1718 م / تابستان 1130 ه ق،وی با شناورهای کوچکی که به وسیله اعرابی که حاکمیت ایران را به رسمیت می شناختند فراهم شده بود،شش هزار نیرو در ساحل بحرین پیاده می کند.نیروهای مسقط با شروع محاصره هرموز،به سازمان دهی مجدد برای جنگ در لارک و قشم پاسخ می دهند.(17) با وجود این،پیروزی ایرانیان کوتاه مدت بود.در نوامبر 1718 م / آبان 1130 _ 1131 ه ق، اعراب مسقط بحرین را مجددا ً گرفتند وتقریبا ً تمام نیروهای رهایی بخش ایران را نابود کردند. نه تنها بسیاری از نیروهای لطفعلی خان،بلکه تعداد زیادی ازشناورهایش نیز از بین رفتند و،از آنجا که نیروی دریایی وعده داده شده از سوی پرتغالی ها هنوز نرسیده بود،ایرانیان شدیدا ً به کشتی نیاز داشتند.در نتیجه،لطفعلی خان،با ارسال نامه ای به پادشاه،برای خرید ده کشتی بزرگ ساحلی دو دکله غراب کاملا ً مسلح،از او درخواست پول میکند.((زیرابدون کشتی کار زیادی نمی توانیم برضداعراب مسقط انجام بدهیم.))لطفعلی خان درنوشته خود به یان اوتس،مدیر هلندی دربندرعباس،از این واقعیت اظهار تأسف می کند که هلندی ها قبلا ً با یاری رساندن به وی دوستی خود را نشان ندادند،اما امیدوار است که آنها دوستی مورد ادعای خود را با فراهم کردن حداقل پنج کشتی برای وی که پول آنها را نقدا ً خواهد پرداخت،ثابت کنند.به علاوه،اگر سی کشتی برای وی به دست بیاورند،بهتر خواهد بود و پول آنها در عرض چهار ماه پرداخت خواهد شد.(18)

اوتس که به تازگی از باتاویا رسیده بود،پاسخ می دهد که کتلار در این مورد با پادشاه واعتمادالدوله مذاکره کرده است.او با خود پاسخ فرماندار کل را به درخواست شاه آورده بود،وآن را به شاهبندر داد که برای شاه ارسال شود.بنابراین،اوتس ناگزیر بود که طبق این پاسخ عمل کند.علاوه بر این،در آن موقع هیچ کشتی هلندی برای کمک به لطفعلی خان در دسترس نبود.(19)نامه فرماندار کل هنوز به دست شاه سلطان حسین نرسیده بود،که وی،در اکتبر 1718 م / 1130 ه ق ،به هلندی ها دستور داد تا سه کشتی را که به تازگی از باتاویا رسیده بودند برای حمایت از لطفعلی خان و پرتغالی ها که وعده داده بودند پنج کشتی ارسال کنند،بفرستند.اگر هلندی ها به این کار رضایت نمی دادند،به خاطر سرپیچی از دستور تنبیه می شدند.اعتمادالدوله نیز نامه ای به همین مضمون به اوتس نوشت و افزود که لطفعلی خان نامه ای جداگانه به هلندی ها می نویسد واز آنها می خواهد دستورات شاه را به اجرا بگذارند تا وی بتواند بحرین را بازپس گیرد وعرب های شورشی را تنبیه کند.او اضافه می کند که بعد از رسیدن کشتی های پرتغالی وفتح دوباره بحرین،قصد دارد طرح دیگری را با ناوگان مشترک هلندی – پرتغالی به مورد اجرا بگذارد. هر چند لطفعلی خان به موضوع این طرح اشاره نکرد،احتمالا ً در نظر داشت که به خود مسقط حمله کند.(20) اوتس به شاه واعتمادالدوله پاسخ می دهد که کشتی های هلندی قبلا ً رفته اند. وی در نامه خویش به اعتمادالدوله افزوده بود کف،از آنجا که فتحعلی خان نوشته است بحرین ودیگر جزایر مجددا ً باز پس گرفته شده اند – امری که در زمان رسیدن نامه اوتس دیگر صحت نداشت-،نیازی به حمایت کشتی های هلندی نیست.لطفعلی خان نیز پاسخ مشابهی دریافت می کند.(21)

تنها با کمک چهارکشتی پرتغالی لطفعلی خان توانست ضد حمله ای را بر ضد نیروهای مسقط به مرحله اجرا بگذارد.پس از چندین نبرد بی نتیجه بین دو ناوگان،پرتغالی ها توانستند ناوگان مسقط را از آب های بحرین بیرون برانند.(22) در نتیجه این تحولات و مشکلات داخلی مسقط،دو گروه متخاصم مذاکرات صلح را آغازکردند که در 1721 م / 1133 ه ق به انعقاد قرارداد صلح انجامید.مسقط قول داد که تمام سرزمین های اشغال شده را در قبلا امتیازات بازرگانی در بندر کنگ و حمایت ایرانیان در صورت حمله پرتغالی ها به مسقط بازپس دهد.اما وقتی که لطفعلی خان نیروهایی به بحرین فرستاد تا حاکمیت ایران را دوباره در آنجا برقرار سازند،انان برگردانده شدند.ازآنجا که بعضی از رهبران مسقط از پذیرفتن شرایط معاهده امتناع داشتند،مشاجره ای نیزدربین آنان درگرفته بود.(23)

ادامه در دانلود...