گرامیداشت شهید غلامعلی بایندر پس از گذشت 70 سال

گرامیداشت شهید غلامعلی بایندر پس از گذشت 70 سال

به دنبال شکست مذاکرات ایران و استعمار انگلیس در باره بازپس گیری جزایر سه گانه ایران، مقامات دولتی و نظامی ایران در سال‌های ۱۹۳۳ و ۱۹۳۴ میلادی از جزایر تنب دیدار کردند. دراین بازدید ‌ها دریادار «بایندر» فرمانده وقت نیروی دریایی ارتش ایران پس از گفت و گو با ساکنان جزیره به مقامات نظامی بریتانیا اظهار داشت که جزیره‌های تنب و ابوموسی بخشی لاینفکی از سرزمین ایران بوده و خواهند ماند.برای نخستین بار پس از گذشت 70 سال از شهادت دو برادر آذربایجانی غلامعلی بایندر و یدالله بایندر، فرزندان دلاور آذری در سومین همایش ملی خلیج فارس 1392 در بندرعباس قدردانی شد و به بازماندگان آن شهیدان هدایایی اهدا گردید.

موزه خلیج فارس

ژئوپلتیک خلیج فارس

اسناد خلیج فارس

نقشه های خلیج فارس

برگزیده هفته

آمار سایت


بازدید روز

۱۰۲۵

بازدید دیروز

۱۰۹۶

بازدید ماه

۸۸۰۷

بازدید کل

۹۰۹۰۵۶۲

افراد آنلاین

۲۳۲

گرامیداشت شهید غلامعلی بایندر پس از گذشت 70 سال

تاریخ:۱۳۹۲/۰۲/۱۴

گرامیداشت شهید غلامعلی بایندر پس از گذشت 70 سال

برای نخستین بار پس از گذشت 70 سال از شهادت دو برادر آذربایجانی غلامعلی بایندر و یدالله بایندر، فرزندان دلاور آذری در سومین همایش ملی خلیج فارس 1392 در بندرعباس به همت دبیر جشنواره خلیج فارس آقای همایون امیرزاده از آنها قدردانی شد و به بازماندگان آن شهیدان هدایایی اهدا گردید. آری این آذربایجانی غیور جان داد تا ايران، خوزستان و خرمشهر بماند و درس عبرت و آزادگی برای شهدای هشت سال دفاع مقدس شود. به دنبال شکست مذاکرات ایران و استعمار انگلیس در باره بازپس گیری جزایر سه گانه ایران، مقامات دولتی و نظامی ایران در سال‌های ۱۹۳۳ و ۱۹۳۴ میلادی از جزایر تنب دیدار کردند. دراین بازدید ‌ها دریادار «بایندر» فرمانده وقت نیروی دریایی ارتش ایران پس از گفت و گو با ساکنان جزیره به مقامات نظامی بریتانیا اظهار داشت که جزیره‌های تنب و ابوموسی بخشی لاینفکی از سرزمین ایران بوده و خواهند ماند.

مجتبی گهستونی: در بلوار ساحلی خرمشهر که به شهر خون و حماسه معروف است تابلویی ایستاد در مقابل رخسار مردم که نام یک قهرمان بر او است. شاید با پرسش از بسیاری جوانان وقتی درباره شناختشان از نام حک شده بر تابلو خیابان بپرسی پاسخ چندان قابل توجهی نیابی اما بزرگسالان خوب به یادشان هست که دریابان غلامعلی بایندر کیست.او دلاورمردی بود که به عنوان نخستین فرمانده نیروی دریای ایران، در شهریور ١٣٢٠ تسلیم در برابر دشمن متجاوز انگلیسی را تحمل نکرد چهره در رخ خاک کشید. اما مقبره این قهرمان ملی در خرمشهر و در یک مکان نظامی است که جز اندک نظامی که بایندر را بشناسد از مزار و یادمان او اطلاع دارد. انتظار می رود که ترتیبی اتخاذ شود تا حضور بر مقبره او آسنا شود تا هم نسل جوان با چنین افرادی آشنا شوند و هم اینکه مسئولین یادشان بیفتاد که ر شیدمردانی مثل بایندر هم حضور دارند که باید برایشان یادمان گرفته شود.حمله به جنوب و شمال ایران در دوم شهریور 1320 توسط دو دولت شوروی و انگلیس که روزی شمال و جنوب ایران در تسخیر آنان بود به این خاطر صورت گرفت که رضاخان به خواسته متفقین برای اخراج نیروهای آلمانی توجه نکرد. انگلیسی ها و روس ها تصمیم به حمله را در حالی گرفتند که آلمان و متحدانش (اسپانیا و ایتالیا) وضعیت ناگواری را برای ارتش متفقین در اروپا فراهم کرده بودند و تنها راه رهایی از این شرایط، عبور از ایران بود.

با شروع تهاجم توسط روس و انگلیس، در شمال کشتی‌های روسی با خشونت بندر انزلی را به توپ بستند و باعث کشته‌ شدن ناو سروان یدالله بایندر شدند. در جنوب هم مقاومت دلیرانه‌ای در بندر خرمشهر که پایگاه نیروی دریایی ایران به سرپرستی دریادار غلامعلی بایندر بود، صورت گرفت که در همان ساعات اولیه بسیاری از افسران جان باختند.غلامعلی بایندر در سال 1277خورشیدی متولد شد که تحصیلات متوسطه خود را در مدرسه دارالفنون به پایان رسانده و سال 1299 از مدرسه نظام مشیرالدوله با درجه ستوان‌ دومی فارغ ‌التحصیل شد.

سال 1310 و در شرایطی که با درجه سرگردی مسوولیت فرماندهی هنگ توپخانه لشکر یک مرکز را عهده‌دار بود، برای تشکیل نیروی دریایی ایران به همراه یک گروه 200 نفری جهت آموزش به ایتالیا عزیمت و پس از خاتمه آموزش به همراه ناوهای خریداری شده جدیدب ه کشور مراجعت و نیروی دریایی نوین ایران را در آب‌های گرم خلیج همیشه فارس، عملیاتی کرد. جوانان خوزستانی و ایرانی حتما باید بدانند که دریابان غلامعلی بایندر در حالی در سال 1310شمسی‌ به‌ سمت‌ کفیل‌ فرماندهى‌ نیروی‌ دریایى ‌جنوب‌ منصوب‌ و عازم‌ آنجا شد که حضور بایندر در این منصب برای پاسداری از حریم مرزهای آبی ایران بخصوص اروندرود اهمیت زیادی داشت.

اروندرود در مقاطع زیادی از تاریخ، کانون اختلافات بین ایران با همسایگان غربی بود. براساس آخرین قرارداد منعقده بین ایران و پادشاهی عثمانی (قبل از استقلال عراق) مربوط به پروتکل 1292 هجری شمسی (مطابق با 1913 میلادی) و تحدید حدود 1914 میلادی بود که طی آن برای نخستین بار اروندرود، از دهانه آن و به طول 81 کیلومتر به دولت عثمانی واگذار و ورود اتباع ایرانی به اروندرود به منزله ورود به خاک عثمانی تلقی می‌شد تا این که دولت ایران پس از استقلال عراق و به رسمیت شناختن دولت آن کشور، طی یادداشتی به جامعه بین‌الملل و دولت عراق اعلام کرد که قراردادهای منعقده با دولت عثمانی از نظر ایران فاقد اعتبار است.

متعاقب این اعلام نظر روابط 2 کشور رو به تیرگی گذاشت و مذاکرات فی‌مابین آغاز شد. دولت انگلیس که نقش عمده‌ای در استقلال عراق داشت به منظور تأمین منافع گوناگون خود در هند و تسلط بر خلیج فارس، با گماردن یک افسر انگلیسی به سمت رئیس بندر بصره و ایجاد زمینه حضور وی در جلسات متشکله بین 2 دولت ایران و عراق، عملا با دستیابی ایران به امتیاز حاکمیت مشترک در اروندرود مخالفت کرد که نتیجه آن صدور عهدنامه جدیدی در سیزدهم تیر ماه 1316 (مطابق با 1937 میلادی) بین ایران و عراق بود.
در عهدنامه اخیر که باز هم با نفوذ استعمارگرانه انگلیس تدوین شده بود، خط تالوگ (خط عمیق رودخانه) در بخش کوچکی از مسیر اروندرود به‌عنوان مرز مشترک معین شده و بقیه خط مرزی در حد کم‌عمق ساحل ایران منظور و مقرر شد که ظرف مدت یک سال قراردادی جهت تشکیل اداره مشترک اروندرود تنظیم و به امضای طرفین برسد. رضاخان پس از پذیرش عهدنامه و بدان جهت که در قرارداد اخیرالذکر امتیازات بیشتری از دست ندهد طی حکمی فرمانده وقت نیروی دریایی (ناخدایکم غلامعلی بایندر) را به عنوان نماینده دولت ایران در امور دریایی، به وزارت امور خارجه معرفی کرد.

از ماموریت‌های‌ مهم‌ بایندر در این‌ منصب‌ سفر به‌ جزیره تنب‌ همراه‌ گروهى‌ از افراد نیروی‌ دریایى‌ در سال 1313شمسی‌ بود. او ضمن‌ بازدید از آنجا رسما به‌ مقامات‌ نیروی‌ دریایى‌ انگلیس‌، مستقر در تنب‌ اعلام‌ کرد که‌ این‌ جزیره‌ بخشى‌ از ایران‌ است‌؛ وی‌ با این‌ کار موجبات نگرانى‌ و اعتراض‌ وزارت‌ خارجه بریتانیا را فراهم ‌آورد. در سال 1312 به دستور غلامعلی بایندر فرماندهی نیروی دریایی ‏ایران ناو پلنگ به بندر باسعیدوی جزیره قشم رفته و با پایین آوردن پرچم انگلیس، ‏پرچم ایران را در این بندر به اهتزاز درمی‌آورد. این اقدام، هیجان گسترده‌ای در بحرین و ساحل جنوبی ‏خلیج فارس ایجاد می‌کند، اما انگلیس‌ها نیز ساکت نمی‌نشینند و اعتراضات گسترده و پیاپی را علیه دولت ایران اقامه می‌کنند.

شهید بایندر که 48 ساعت قبل از شهادت علاوه بر مسوولیت فرماندهی نیروی دریایی، به سمت فرماندهی کل منطقه جنوب خوزستان نیز منصوب شده بود و تیپ مستقل مرزی را تحت امر داشت در ساعت 4 بامداد سوم شهریور 1320، با شنیدن صدای انفجار، با سرعت از منزل خارج و با استفاده از قایق موتوری و زیر آتش مسلسل نیروهای مهاجم انگلیسی، خود را به مقر فرماندهی رسانده و پس از صدور دستورات لازم به افسران ستاد و فرماندهان، به تلگرافخانه رفته و گزارش وقایع و هجوم نیروهای انگلیسی را به تهران و اهواز مخابره می‌کند. آنگاه با حضور در قرارگاه گردان مرزی، عده‌ای را مامور مقاومت در برابر مهاجمین کرده و خود که مسلح به یک قبضه تفنگ برنو بود به اتفاق سروان ولی‌الله مکری‌نژاد که معاون فرمانده گردان یکم هنگ 8 توپخانه بود با اتومبیل و از راه خشکی عازم خرمشهر شد، تا ستاد فرماندهی عملیات را در منطقه حفار تشکیل دهد. اما چند دقیقه بعد از حرکت، با نیروهای موتوریزه مهاجمین انگلیسی مواجه و در حین مقاومت و جنگ و گریز با آنان در شرایطی که تلاش می‌کردند تا با استفاده از پستی و بلندی‌های منطقه، خود را به نهر جاسبی برسانند با رگبار مسلسل متجاوزان انگلیسی در حوالی پاسگاهی نزدیک بی‌سیم خرمشهر به شهادت رسیدند.

دریادار بایندر با توجه‌ به‌ اقامت‌ چند ساله‌ در کشورهای‌ اروپایى‌ به‌ زبان‌های‌ انگلیسى‌، فرانسه‌، ایتالیایى‌ و ترکى‌ تسلط داشت‌ و به‌ این‌ زبان‌ها به‌ خوبى‌ تکلم‌ مى‌کرد. در ایام‌ اقامتش‌ در جنوب‌ به‌ تحقیقات‌ و مطالعات‌ قابل‌ توجهى‌ درباره خلیج‌ فارس دست‌ زد که‌ نتایج‌ برخى‌ از آنها را بعدا منتشر کرد که بخشی از آثار او عبارتند‌ از: 1. نقشه خلیج‌ فارس‌ (تهران‌، 1310ش‌)؛ 2. خلیج‌ فارس‌ (خرمشهر، 1317ش‌)، 3. جغرافیای‌ خلیج‌ فارس‌ (تهران‌، 1319ش‌)، 4. اصول‌ دریانوردی‌؛ 5. آیین‌نامه‌های‌ توپخانه‌ در 6 جلد، 6. راهنمای‌ ناوی،7. مقالاتى‌ در مجله ارتش، 8. دستور تیر توپخانه سبک‌، 9. آیین‌نامه مشق‌ پای‌ توپ‌ کوهستانى‌.

بخشی از متن وصیتنامه شهید دریابان غلامعلی بایندر
تو ای ایرانی، که در این سرزمین پهناور زیست می کنی و خلیج فارس را تنها به این انگیزه که بخشی از وطن توست دوست می داری. ای هموطن که کرانه های سوزان خلیج فارس زادگاه توست و این ژرفای زندگی‌بخش، مرواریدهایش را نثار تو می سازد تا مزد تلاشت را از کام کوسه ها به درآری و ماهیانش را هدیه فرزندانت، تا قوت آنان را تامین کنی و تو که فرسنگ ها دورتر از این دریای ایرانی، خلیج فارس را تنها از روی نقشه جغرافیا می شناسی. آیا هرگز با خود اندیشیده‌ای که این آب تلخ و شور پهناور، بهترین پاسدار تاریخ تو، شرف تو و ملیت توست؟ تو ای ایرانی که در گوشه‌ای از این آب و خاک به سر می بری و به فرهنگ و تمدن اسلامی خویش می بالی و افتخار می کنی؛ هیچ می‌دانی که همین دریا، زاده فرهنگ و تاریخ و تمدن تو بوده است؟ هیچ می دانید که اگر روزگاری، که هرگز چنان روزی مباد، ایران این مرز دریایی خود را از دست بدهد و یا نیروی لازم برای پاسداری از آب‌های آن نداشته باشد، همه ما چون پرنده‌ای اسیر در قفس زادگاهمان زندانی خواهیم شد. تو ای ایرانی، همواره به یاد داشته باش که اگر چنان روزی فرارسد، همه شیرینی های زندگی در کامت شرنگ خواهد شد. اگر می خواهی این سرزمین، بزرگ و سربلند بماند و تو که فرزند و زاده این سرزمینی از این سربلندی ببالی و افتخار کنی، اگر می خواهی که شایسته نام ایران و قوم ایرانی باشی، نخست این مایه زندگی خود را پاسدار باش، این مرز محافظ را نیرو بخش و آن را چنان که به میراث برده‌ای به دست آیندگان بسپار.



دیدگاه خود را بیان کنید