ایران و جنگی فرا منطقه ای

ایران و جنگی فرا منطقه ای

این مقاله با توجه به اهمیت و ابعاد گسترده هرگونه درگیری نظامی با ایران که میتواند موجب جنگی نامحدود گردد و زمینه را جهت تحریک و حمایت احزاب، کشورها و شبه نظامیان همسو با ایران را سبب شود، تلاش میکند که به واکاوی و بررسی اثرات گسترده جنگ احتمالی میان ایران اسرائیل و ایالات متحده، در محدوده خاورمیانه و فراتر از آن که میتواند به منزله آغاز جنگ جهانی سوم تلقی گردد، بپردازد.

موزه خلیج فارس

ژئوپلتیک خلیج فارس

اسناد خلیج فارس

نقشه های خلیج فارس

برگزیده هفته

آمار سایت


بازدید روز

۱۶۳۵

بازدید دیروز

۱۰۹۶

بازدید ماه

۹۴۱۷

بازدید کل

۹۰۹۱۱۷۲

افراد آنلاین

۲۵۲

ایران و جنگی فرا منطقه ای

تاریخ:۱۳۸۹/۰۶/۲۸


ایران و جنگی فرا منطقه ای


(خلیج فارس خط مقدم نبرد احتمالی)


روزبه پارساپور
مرکز مطالعات خلیج فارس
مهر 1389 خورشیدی

 

 

دانلود کامل پژوهش


چکیده
تهدید به حمله نظامی‌ بر علیه ایران در جهت متوقف کردن توان هسته ای این کشور و همچنین بیان شعارهایی همچون گسترش دموکراسی خواهی و نابودی سلاحهای کشتارجمعی در ایران، در زمره گزینه‌هایی است که این روزها ایالات متحده و رژیم صهیونیستی بسیار از آن سخن میگویند. گزینه‌ای که پس از تشدید تحریم‌های غیرقانونی علیه ایران و شک در باب کارآمدی آنها هر روز بیش از پیش پررنگ میشود. در این میان تئوریسن های دفاعی خاورمیانه و حتی تئوریسین های غربی متفق القول به فاجعه بار بودن چنین درگیری نظامی اعتراف نموده اند. بی شک گستره بی حد و مرز چنین جنگی بر کارشناسان امور نظامی نیز پنهان نیست. تصور اینکه اسرائیل با یک حمله هوایی به اصطلاح ضربتی که قبلا در مصر)۱۹۶۷(، عراق(اوسیراک1981)و سوریه(دیرالزور 2007) آزمایش و نتیجه مثبت از آن گرفته است، بخواهد پایگاههای اتمی ایران را نیز بمباران کند و به سرعت محل را ترک کند، تئوری نارکارآمد و شکست خورده به نظر میرسد. واکنش جمهوری اسلامی ایران به عنوان کشوری که نه مانند مصر و عراق یا سوریه است، به این حمله بیست و چهار ساعت پس از وقوع آن چه خواهد بود؟ ابعاد و وسعت این جنگ احتمالی دوجانبه آمریکا و اسرائیل بر علیه ایران به چه میزان می باشد؟ فشارهای جوامع جهانی و ملتهای مختلف و یا حتی سازمان ملل متحد به این تجاوز آشکار چه خواهد بود؟ اسرائیل که خود دارنده سلاحهای هسته ای در جهان بشمار میرود و کارنامه بیش از 50 سال اشغالگری و کشتار و درگیری را در خاورمیانه دارد با چه توجیه بین المللی میتواند دست به چنین ریسک بزرگی بزند؟ ریسکی که میتواند موجودیت خود را برای همیشه به مخاطره بیاندازد! اگر چنین حمله نظامی تاکنون از سوی اسرائیل صورت نگرفته است یکی از دلایل آن دو راهی است که اسرائیل در میان آن قرار گرفته است. خاورمیانه هسته‌ای و یا خلع سلاح هسته ای برای همه. یا باید تمامی ‌کشورها در خاورمیانه از تسلیحات هسته‌ای برخوردار باشند و یا هیچ کشوری نباید از این امتیاز برخوردار باشد. قابل پنهان کردن نیست که طی یکسال اخیر شدیدترین لحن گفتاری بین سران سیاسی و نظامی سه کشور (ایران،آمریکا،اسرائیل) بکار گرفته شده است. این مقاله با توجه به اهمیت و ابعاد گسترده هرگونه درگیری نظامی با ایران که میتواند موجب جنگی نامحدود را فراهم سازد و زمینه را جهت تحریک و حمایت احزاب، کشورها و شبه نظامیان همسو با ایران را سبب گردد، تلاش میکند که به واکاوی و بررسی اثرات گسترده جنگ احتمالی میان ایران اسرائیل و ایالات متحده، در محدوده خاورمیانه و فراتر از آن که میتواند به منزله آغاز جنگ جهانی سوم تلقی گردد، بپردازد.

کلید واژه: جمهوری اسلامی ایران، ایالات متحده آمریکا، جنگ، عملیات استشهادی، سپاه پاسداران، خلیج فارس

مقدمه
جنگ بخودی خود معلول است، معلول کشاکش منافع مادی و یا منافع ایدئولوژیک، معلول علّیتهایی که ریشه در تعارض و تناقض شیوه تمّلک برمنابع طبیعی ثروت بر کره زمین و تقسیم ثمره استثمارگرانه کار انسانها،بمثابه سرچشمه سرمایه بشریت دارد. که ازاین منظراقلّیتی ناچیزصاحب همه چیزواکثّریتی غالب با وجود دارا بودن منابع طبیعی و پتانسیل های بالقوه درجوامع انسانی ‌دست‌کوتاه ازهمه چیز بسرمیبرند. تراکم سرمایه و ولع سیری ناپزیر انباشت آن درقالب تراست و کارتلهای فراملّیتی وامپراتوری مالی، توسط اند‌‌ک صاحبان آن بیک هیرارشی قدرت نظامی سیاسی درجهان تبدیل شده و بر سرنوشت و مقدرات کل جهان بشری حکم میراند. اماازآنجائیکه منطق مادیگرایانه حکم میکند،هرپدیده مادّی دارای ظرفیتی محدود، با بازتابی معّین و متقابل درتقابل با آن، لذا حاصل اینچنین پارادوکس اقتصادی سیاسی وضع و نظام موجود دراین رابطه، بوجود آمدن قطب بندیهای غیر متعادل و مّتضاد اجتماعی که بطور روزافزون بر وسعت فاصله طبقات اجتماعی فرودست وفرادست افزوده ‌است وازطرفی با بوجود آمدن فاصله قاره‌‌ای وعمیق درمیان کشورهای غنی وفقیرکه در راستای همین پولاریزاسیون‌ اجتماعی ‌و نؤاستعمار انحصارات سرمایه جهانی حاصل شده است، موجب خیزش و جنبشهای عمومی اجتماعی واستقلال سیاسی ملّی در قبال‌و تقابل با آنها ضرورت یافته‌است.


بعد از این فروپاشی نظام دوقطبی، ایالات متحده امریکا از فرصت ایجاد شده بهره برد و خود را قدرت بلامنازع جهان دانست و درصدد مدیریت بر دنیا برآمد و هر کشوری را که با منافعش در تضاد می دید به بهانه های گوناگون از جمله؛ استقرار حقوق بشر، نابودی سلاح های کشتار جمعی، تعقیب تروریست، استقرار دموکراسی و... مورد تهدید قرار میدهد. امروزه جمهوری اسلامی ایران به دلیل روحیه ظلم ستیزی خود که ریشه در آموزه های مکتب شیعی و نوع نگاهی که این مذهب به مقوله استقلال و عدالت دارد و همچنین سابقه تاریخی کهن حق طلبی ملت ایران، تنها کشوری در جهان بشمار میرود که پرچمدار مبارزه با سیاستهای استعماری است و بدون تردید یکی از رهبران مهم در چنین جنبشهای عمومی در سطح جهان بشمار میرود که بر علیه امپریالیسم ایالات متحده و برخی متحدانش که در جهت چپاول حقوق ملتهای ضعیف گام بر میدارند حرکت میکند. بی شک دور از انتظار نیست که این ایدئولوژی مبارزه طلبی بر علیه ظلم حاکم برخی کشورهای غربی بر جهان، تبعات اقتصادی و سیاسی منفی نیز از سوی این کشورها بر ایران اعمال گرداند.

در راستای همین هدف، تلاشها و فرافکنی‌های چندین دهه ای ایالات متحده بر علیه ایران، امروزه برخی سران کشورهای همسایه عرب در این تصور هستند که هیچ خطری از جانب اسرائیل آنان را تهدید نمی‌کند و هر اندازه که نزاع اعراب با اسرائیل ادامه یابد، این ایران است که با بهره‌گیری از آن خواهد کوشید بر نفوذ و سیطره فکری خود در خاورمیانه بیفزاید. گزارش سپتامبر 2006 موسسه مطالعات استراتژیک لندن هم با ذکر این دیدگاه می‌افزاید کشورهای عرب که سالیان دراز هدف تبلیغات گسترده ایران علیه حاکمان آنها قرار داشتند، اکنون احساس می‌کنند که خطر واقعی از جانب ایران نه اسرائیل آینده رژیم‌های آنان را تهدید می‌کند. بعد از تثبیت چنین دیدگاهی در نزد سران عرب در دومین حلقه از این سناریو ایالات متحده به عربستان، امارات و قطر، سر حلقه‌هایی که بیشترین اصطکاک دیپلماتیک را با تهران دارند بیش از 20 میلیارد دلار تسلیحات می‌فروشد و سعی می‌کند آنها را تجهیز نظامی کند. ایالات متحده برای خنثی کردن اعتراض‌های احتمالی اسرائیل هم همزمان موافقت می‌کند کمک نقدی نظامی به این رژیم حدود 25 درصد افزایش یابد و در مجموع طی 10سال آینده به 30 میلیارد دلار برسد. نخست وزیر اسرائیل 29 جولای 2007 در جلسه هفتگی هیات دولت گفت که ایالات متحده تعهد کرده در هر صورت برتری کیفی ارتش اسرائیل بر کشورهای همسایه و عرب را حفظ کند و افزوده که اختصاص دادن یک بودجه سالیانه 3 میلیارد دلاری از کمک‌های امریکا به ارتش اسرائیل امکان می‌دهد بدون نگرانی از نوسان‌های بودجه‌ای برنامه 10 ساله‌ای را برای نوسازی و تجهیز خود تهیه کند.(مرشدی، 1386 : 4)


اما گزینه درگیری نظامی نقطه پایانی همه تقابلهای چندین دهه ای سیاسی و عقیدتی محسوب میشود. زیرا که نبرد بین طرفین به عنوان یک جنگ غیرکلاسیک بزرگ شمرده میشود که از یکسو قدرت عقیدتی و تمدنی بزرگ همچون ایران و از سوی دیگر قدرتمندترین ارتش کلاسیک جهان(آمریکا) در مقابل یکدیگر صف آرایی میکنند و این حقیقت است که چنین جنگی در ابعاد بسیار وسیع میتواند دهها کشور مرتبط را به دامان خود بکشاند و نظم امنیتی غیر قابل پیش بینی را بر دنیا اعمال نماید.

حوزه‌های ژئوپلیتیکی
منطقه خاورمیانه به دلیل ذخایر فراوان انرژی و تامین نفت خام 60 تا 65 درصدی جهان، استقرار پایگاههای زمینی و دریایی و هوایی ایالات متحده و وجود کشوری بحران ساز همچون اسرائیل، به یکی از کانونهای تنش زا در سطح جهان تبدیل شده است. امروزه 35 پایگاه نظامی غرب در شیخ نشین های كویت، عربستان، بحرین، قطر، امارات، عمّان قرار گرفته است که علاوه بر دنبال کردن سیاست های چپاول منابع خاورمیانه، بر تنش بین ملتها نیز دامن زده اند. در حال حاضر 200 هزار نیروی نظامی آمریكایی در این منطقه حاضر هستند كه علاوه بر خطری برای امنیت و موقعیت منطقه ای ایران به یکی از نخستین اهداف نظامی ایران در هرگونه درگیری نظامی تبدیل شده است. همچنین خاورمیانه از دیدگاه ایدئولوژیک از اهمیت ویژه ای برخوردار است، زیر کانون تمام ادیان بزرگ الهی بشمار میرود؛ یعنی مسیحیت، یهودیت، اسلام و همچنین زرتشتیت از این منطقه برخاسته است. از عربستان سعودی تا مصر و بیت‌المقدس و ایران خاستگاه این چهار دین بزرگ یکتاپرستی جهان است. بنابراین این منطقه یك منطقه حیاتی، حساس، استراتژیك و مهم است که میتوان به آن لقب قلب زمین را داد. اما در کنار همه این موقعیت های ممتاز خاورمیانه یک واقعیت انکار ناپذیر نیز وجود دارد که آن چیزی نیست جز منطقه ای کشمکش ساز و محل دائمی نزاع بین قدرتها و گروههای متخاصم و جنگهای قومی متعدد که همین کشمکش به قدرتهای دیگر نیز رخصت می دهد میدان منازعه خود را به این منطقه انتقال دهند. شاید یکی از دلایل کشمکش های چندین دهه ای در این منطقه خلع یک قدرت بزرگ در خاورمیانه است تا بتواند نقش رهبری کشورهای کوچک و بحران زا را برعهده داشته باشد و صلح و آرامش را با درایت برقرار سازد. ایران باتوجه به موقعیت ژئواستراتژیکی و حساس و نقش آفرینی چندین هزار ساله در این منطقه، قابلیتهای بالقوه فراوانی دارد که میتواند این رهبری منطقه ای را برعهده گیرد.

کشور ایران به لحاظ موقعیت جغرافیایی در جنوب غرب آسیا، بخش وسیعی از فلات ایران را در بر می‌گیرد. موقعیت خاص ایران به گونه‌ای است که مرکز ثقل یکی از بزرگ‌ترین شبکه‌های ارتباطی جهان قرار گرفته و همچون پلی اروپا را به خاور دور و کشورهای آسیای مرکزی و ماورا قفقاز را به جنوب وصل می‌کند، در رابطه با موقعیت ریاضی تمام خاک ایران در منطقه معتدل کره زمین واقع است، در رابطه با موقعیت نسبی اگرچه از اقیانوس‌ها و دریاهای بزرگ فاصله دارد ولی در دو سوی شمال و جنوب به دریا منتهی می‌شود. همجواری ایران با دو پهنه آبی مهم خزر و خلیج فارس علاوه بر سهولت ارتباط دریایی و مسئله صادرات و واردات موقعیت ژئوپلیتیکی خاصی را به ایران بخشیده است، حوزه‌های ژئوپلیتیکی مجاور ایران عبارتند از:

1- حوزه قفقاز آناتولی: شامل کشورهای جمهوری اسلامی ایران، ارمنستان، گرجستان و روسیه. 2- حوزه ژئوپلیتیکی خلیج فارس: شامل ایران، عراق، کویت، عربستان، امارات متحده عربی، قطر، بحرین و عمان. 3- حوزه ژئوپلیتیکی دریای عمان اقیانوس هند: شامل ایران، پاکستان، هند، عمان و امارات متحده عربی.
4- حوزه ژئوپلیتیکی فلات ایران: شامل کشورهای ایران، پاکستان و افغانستان. 5- حوزه ژئوپلیتیکی آسیای مرکزی: شامل ترکمنستان، قزاقستان، ازبکستان، قرقیزستان و تاجیکستان که ایران همانند پلی همه این کشورها را به جهان خارج مرتبط می سازد و نسجیده است اگر بگویم ثبات در ایران بی ارتباط با این کشورها است و یا جنگ در این کشور تاثیری براین مناطق نخواهد گذاشت.

توپوگرافی راهبردی
طی چند سال اخیر همه تهدیدات از سوی بخش هوایی و دریایی بر جمهوری اسلامی ایران متمرکز شده است. ایران با توان بالقوه ای که در جنگهای زمینی دارد، نیروهای استشهادی بسیاری که در اختیار دارد و همچنین ناهمواری های فلات ایران که منطقه را برای ورود دشمنان سخت و دشوار میکند، احتمال هرگونه درگیری زمینی را به صفر رسانده است، ایران در ناحیه مرکزی دارای عمق استراتژیک است و این عمق می‌تواند در پدید آمدن حالت پدافندی تاثیر مستقیم داشته باشد و باتوجه به اینکه نفوذ بیگانگان از مرزهای غربی در طول تاریخ بوده بنابراین عمق استراتژیکی نواحی مرکزی در عملیات پدافند، ضعیف عمل می‌نماید. بنابراین تدوین استراتژی باتوجه به بعد فاصله (مرکز تا پیرامون) نمی‌تواند نتایج قابل توجهی در رابطه با پدافند داشته باشد و با وجود همه این شرایط که ورود به ایران را برای نیروهای متجاوز خارجی مشکل می‌کند، بیگانگان به دلیل اهمیت ویژه ایران در معادلات جهانی، همچنان در صدد نفوذ به ایران هستند و شاهد ادعای ما نیز دنبال کردن طرح خاورمیانه بزرگ یا ایجاد برخی تحرکات قومی است که از سوی بیگانگان هدایت می شود و هرزگاهی نیز نقشه های سیاسی جدیدی را پایگاههای نظامی ایالات متحده برای منطقه ترسیم میکند که همگی نشان از خصومت این کشور با ملت ایران دارد.

ادامه در دانلود...



دیدگاه خود را بیان کنید