نابودي خليج فارس به بهانه توسعه

نابودي خليج فارس به بهانه توسعه

نابودي خليج فارس به بهانه توسعه

موزه خلیج فارس

ژئوپلتیک خلیج فارس

اسناد خلیج فارس

نقشه های خلیج فارس

برگزیده هفته

آمار سایت


بازدید روز

۱۵۴

بازدید دیروز

۸۸۳

بازدید ماه

۱۳۷۳۳

بازدید کل

۹۱۷۳۴۸۰

افراد آنلاین

۱۰۴

نابودي خليج فارس به بهانه توسعه


نويسنده: مونا - قاسميان

هر انساني که سفري به دنياي زير آب داشته باشد آن را بي شباهت به بهشت نمي بيند؛ بهشتي که در آن تمامي موجودات متنوع و خارق العاده اش در کنار هم به زيبايي زندگي مي کنند. اما همگي شاهدان خاموشي در برابر اين موضوع هستيم که اين بهشت زميني روز به روز به بهانه توسعه بيشتر رو به نابودي مي رود.


نزديک ترين بهشت به ما، خليج فارس، با داشتن ذخاير عظيم نفتي همواره به عنوان يکي از مهمترين مناطق استراتژيک جهان مورد توجه بوده است. اين در حالي است که گسترش فعاليت هاي صنعت نفت و صدور مواد نفتي به خارج و در نتيجه گسترش تردد دريايي و مناطق بندري در سواحل، موجب اثرات مخرب و جبران ناپذيري بر محيط زيست دريايي اين منطقه شده است.


هرساله بيش از 10 هزار شناور از منطقه دريايي خليج فارس و درياي عمان گذر مي کنند که بيش از 75درصد آنها به حمل و نقل نفت خام و محصولات نفتي مربوط است. همه اين شناورها زائدات متفاوتي را از جمله آب شست وشوي موتورها، مخازن، فاضلاب، تانکرها و آب توازن خود را به لحاظ نبود تسهيلات و تجهيزات کافي مناسب دريافت زائدات در بنادر مختلف کشورهاي حاشيه خليج فارس، در آب هاي اين منطقه دريايي تخليه مي کنند. اين امر موجب بروز مداوم انواع آلودگي ها در منطقه شده که آثار آن متوجه بخش هاي گوناگون محيط زيست شامل نواحي ساحلي، توده آب، آب سنگ هاي مرجاني و ساير آبزيان و همچنين صنعت شيلات و نيز آبهاي آشاميدني منطقه شده است. چنين آلودگي هايي را نمي توان جزء سوانح يا آلودگي هاي اتفاقي طبقه بندي کرد چرا که بطور مداوم و همه روزه در اين محيط دريايي تکرار مي شوند.

نعمت يا بلاي طبيعي

خليج فارس دوسوم ذخاير نفتي و 36 درصد ذخاير ثابت گاز جهاني را دارد که همچنين در کنار آن يکي از متنوع ترين اکوسيستم هاي جمعيت سازگار نيز وجود دارد. يک و نيم ميليون تن نفت از طريق نفت کش ها وارد دريا مي شود و اين امر نفت را عمده ترين آلاينده درياي جنوب مي کند که از اين طريق مواد شيميايي خطرناکي مانند آمونياک، مس و جيوه وارد آب مي شوند. در حال حاضر ميزان آلودگي درياي جنوب 1/3 درصد است که 47بار بيشتر از حد متوسط بين المللي است.


محمد باقر نبوي معاون دريايي سازمان محيط زيست از ابتداي زمان حفاري براي استخراج نفت مي گويد؛ گل حفاري نفت که همراه با آب به دريا ريخته مي شود مقدار قابل ملاحظه يي نفت را وارد آب دريا مي کند. وي با تاکيد بر اينکه ما با داشتن سواحل، آب هاي ساحلي را تعريف نکرده ايم و با داشتن خشکي، باز هم دريا ها را خشک مي کنيم، مي گويد؛ آلودگي ميکروبي چندين هزار برابر ميزان استاندارد آن شده است که پالايشگاه هاي موجود در منطقه يکي از علل اين آلودگي هستند. مشکل ديگر تخريب ساخته هاي فلزي در کف درياها است. در خطوط انتقال دريايي نفت و گاز مواد ترشح يافته باعث خوردگي فلزات مي شوند که از اين طريق شاهد نشت اين مواد شيميايي به درياها و اختلال در زندگي موجودات هستيم. جزيره خارک يکي از مناطق آغشته به مواد نفتي و پسمانده هاي فلزي است که بيشترين آثار باقي مانده در بستر هاي گلي آن بين 10 تا 15 سال اثرات خود را به صورت فعال در محيط حفظ مي کنند.


کشتي هاي نفت کش

نفت کش ها براي توازن خود تاقبل از رسيدن به منطقه نفتي از آب در محل نگهداري نفت استفاده مي کنند. زماني که به محل نفت گيري مي رسند آب درون کشتي را که با نفت هاي باقي مانده ترکيب شده به دريا مي ريزند. هر چه که از کشتي ها تخليه مي شود همان جا باقي مي ماند. در منطقه بيش از 700 چاه نفتي فعال وجود دارد. درجه حرارت آب همراه با نفت 60 تا 70 درجه است که همراه با مواد شيميايي و راديو اکتيو موجود به دريا ريخته مي شود.


حسن محمدي، معاون سازمان منطقه يي «راپمي»، تنها راه حل قابل قبول در دنيا را ورود کشتي هاي نفت کش با آب توازن يافته تميز به منطقه مي داند و ادامه مي دهد؛ بايد کشتي ها در اقيانوس به تدريج آب خود را تخليه کنند زيرا آب اقيانوس ها گونه هاي مهاجم دريايي ندارد که با تخليه در آبهاي کشوري وارد بافت دريايي منطقه شوند. در کنوانسيون مارپول که به امضاي بيشتر کشورهاي جهان رسيده است، منطقه دريايي خليج فارس، يک منطقه ويژه دريايي ناميده شده و هيچ شناوري نبايد زائدات خود را به داخل اين دريا تخليه کند. اما مسووليت صيانت و رعايت اين معاهده دريايي در منطقه به عهده کشورهاي عضو کنوانسيون کويت است. اگر چه مسووليت اجرا و رعايت قوانين معاهده مارپول در ايران به سازمان بنادر و کشتيراني کشور محول شده است، اما سازمان حفاظت محيط زيست در تمامي مراحل به عنوان مرجع ملي کنوانسيون راپمي وظيفه هماهنگي و پيگيري اجراي اين معاهده را به عهده داشته است. وي در ادامه مي افزايد؛ کنترل آبهاي وارد شده به منطقه از طريق نفت کش هاي بزرگ به وسيله بررسي شوري آب انجام مي شود زيرا آب اقيانوس ها شوري مشخصي دارند که با درياها متفاوت است. البته نمونه برداري از آب توازن کشتي ها هنوز انجام نمي شود.


به خاطر موقعيت خليج فارس و ورود و خروج کشتي ها از سراسر دنيا امکان انتقال گونه هاي مهاجم نيز بسيار بالا است. همچنين گونه هاي مهاجم به دليل تخليه آب توازن تانکر هاي نفتي بر روي لارو ماهيان بومي اثر مي گذارند و به سرعت بافت بومي منطقه را نابود مي کنند. تنها راه مقابله با اين گونه ها که اکوسيستم منطقه را تخريب مي کنند پيشگيري است. البته گونه هاي مهاجم يا خارجي تا زماني که به گونه بومي در منطقه صدمه نزنند، مهم نيستند.


فاضلاب دريايي

28 درصد کل پساب هاي صنعتي به دريا تخليه مي شوند و 19 درصد صنايع پتروشيمي مستقر در حاشيه دريا ها نيز پساب خود را به صورت تصفيه نشده به درياها مي ريزند. همچنين حدود 30 درصد از فاضلاب و پساب کشورهاي حاشيه خليج فارس و درياي عمان بدون هيچ گونه تصفيه يي به دريا ريخته مي شود و اين امر در درياي خزر شديد تر است. جمع آوري فضولات در حوضچه و گودال هايي که قابليت نشت به دريا را دارند خطري بزرگ براي آلودگي دريايي نيز به شمار مي آيد. در حالي که هيچ مسوولي پاسخگوي اين حقيقت نيست، وجود فلزات سنگين و سود سوزآور که مستقيم به دريا ريخته مي شود همچنان ادامه دارد.


محمدي کنوانسيون منطقه يي کويت را در حقيقت يک توافق جامع در حفاظت از محيط زيست دريايي و جهت معرفي منابع آلاينده يي که مي بايست کنترل شوند و همچنين طرح موضوع مديريت زيست محيطي مي داند که با به تصويب رسيدن پروتکل ها، کشورهاي منطقه تعهد خاصي را در زمينه کنترل آلودگي ها و همکاري در راستاي مديريت زيست محيطي مي پذيرند.


تصادفات نابود کننده دريايي

در حالي که مطالعات محيط زيست در آب هاي جنوب بسيار زياد است اما تعداد مواردي که اجرا شده باشند بسيار کم است. حقوقدان ها همچنان با حقوق بازي مي کنند و اقتصاددانان با جرائم و هيچ کاري براي نجات محيط زندگي صورت نمي گيرد. در ماه گذشته 3 تصادف کشتي هاي نفتي در آب هاي جنوب صورت گرفت که خوشبختانه به نشت مواد نفتي کشتي ها در آب هاي خليج فارس و درياي عمان منجر نشد. در خليج فارس زير دريايي هاي فراواني هستند که به دلايل امنيتي و نظامي هيچ عدد رسمي از تعداد آنها وجود ندارد. اکثر اين زير دريايي ها با سوخت اتمي در منطقه تردد مي کنند. فقط يک خطاي انساني کافي است که موجود زنده يي در درياهاي منطقه باقي نماند و حتي از آب دريا هم نتوان استفاده کرد. به گفته دکتر محمدي از کجا ميليون ها بشکه آب تهيه خواهد شد. در آن زمان نيز آب زير زميني منطقه از بين مي رود. براي کشورهاي عربي کالاي حياتي نفت نيست بلکه آب است. ما مي توانيم با نفت کم زندگي کنيم ولي بدون آب هرگز.


پلاستيک بزرگ ترين آلاينده

محمدي پلاستيک را بزرگ ترين آلوده کننده درياها مي نامد و تاکيد مي کند که نفت تجزيه مي شود ولي پلاستيک نه. جانداران کوچک دريايي هزاران قطعه پلاستيک در بدن شان وجود دارد. که اين مسموميت مي تواند خيلي راحت به انسان منتقل شود. در بسياري کشورهاي ديگر شاهد استفاده از پاکت هاي کاغذي به جاي پلاستيکي هستيم که مي تواند يکي از راه هاي جلوگيري از آلوده شدن درياها و موجودات دريايي به وسيله پلاستيک باشد.


خشک کردن دريا و نابودي موجودات

در سال 1353 قانون بهسازي آب هاي جنوب نوشته شد که ما همچنان به اهداف نوشته شده در آن نرسيده ايم. توسعه ناسالم همواره يکي از چالش هاي محيط زيست است. در حالي که نياز هاي مردم و جامعه بالا مي روند جنگي ميان محيط زيست و توسعه به وجود مي آيد و تجاوز به حريم دريا ها روز به روز بيشتر مي شود. ميليارد ها تن شن در حساس ترين نقاط درياها برداشت مي شود بدون اينکه کوچک ترين توجهي به زندگي هزاران موجود زنده دريايي شود. محمدي يکي ديگر از خطرات تخريب درياها را خشک کردن آنها توسط کشورهاي حاشيه خليج فارس مي داند؛ در 34 سال پيش دوبي يک دهکده بدون آب و برق بود. از سال 1990 تجاوزات به دريا شروع شد و با احداث پروژه هاي نخل شروع به تخريب دريا و اکوسيستم آن کردند. هم اکنون بعد از پايان پروژه نخل يک در حال احداث نخل دو و سه نيز هستند که به اين دليل کف درياهاي جنوب به خاطر شن کشي بيش از حد فعال ترين در دنياست. به علت استفاده از آب هاي زير زميني تعداد بيابان هاي اين مناطق نيز روز به روز بيشتر مي شود. همچنين در حال حاضر بحرين 6 کيلومتر از آبهاي سرزمينش را خشک کرده است. سازمان راپمي در مورد اين پروژه ها به شدت با سازمان محيط زيست کشورها برخورد کرد اما در پشت اين پروژه هاي دولتي عظيم نيروهايي هست که حق صحبت کردن به هيچ کس را نمي دهند.


در حالي که شن صحرا براي ساختمان سازي مناسب نيست محمدي از برداشت ميليون ها تن شن از کف دريا مي گويد؛ در گشت هاي دريايي متوجه مي شويم عمق 5 متري در بعضي از مناطق به 20 متر رسيده است و ديناميک ترين کف دنيا روز به روز از بين مي رود و تمامي تنوع زيستي منطقه نابود مي شود.


همچنين جنبه حقوقي مالکيت کشورها بر آب دريا با احداث جزاير مصنوعي دچار مشکل مي شود. دوازده مايل ساحلي جزاير خاک کشورها محسوب مي شوند که با احداث اين جزاير اين مرز ها تغيير مي کنند.


آب هاي جنوب گرم شده اند

توفان گونو يکي از پديده هاي مربوط به گرم شدن دنيا است که در اثر تاثيرات مخرب انساني در محيط زيست ايجاد شده است. از 20 سال پيش تاکنون دانشمندان از گرم شدن زمين مي گويند اما کشورهاي صنعتي در عمل هيچ اهميتي براي اين گونه هشدار ها قائل نيستند. اگر حرارت درياها يک يا دو درجه بالا برود زندگي هزاران موجود دريايي از بين مي رود. هشت درصد پوشش هاي مرجاني دنيا در خليج فارس و درياي عمان قرار دارند که به علت درجه حرارت بالاي آب و فعاليت هاي زياد رسوبات مواد معلق و فاضلاب ها به سوي نابودي پيش مي روند. هم اکنون درجه حرارت بالا باعث نابودي 15 درصد از مرجان ها شده است.


اين گرم شدن همچنين روي تالاب ها و آبزيان تاثيرات فراواني خواهد گذاشت. معاون راپمي از گرم شدن يک درجه يي آب هاي جنوب طي 5 سال گذشته خبر مي دهد؛ در 60 سال گذشته ما با مشکلات کنوني که يکي از عواملش گرم شدن زمين است روبه رو نبوده ايم. در توفان گونو با استفاده از آخرين تجهيزات ماهواره يي ما موفق شديم که تلفات را به ميزان قابل توجهي در ايران و عمان کاهش دهيم اما خسارت هاي مادي بسياري بر اين مناطق وارد شد. بعد از گونو درجه حرارت يک مرتبه بالا و پايين مي شود تا حدي که در آب هاي ساحلي يک تا سه درجه بالا رفت. وي دليل انتخاب اسم گونو را برگرفتن از نام ساکي در مالديو دانست که از برگ درخت نخل تهيه مي شود و شکل آن شبيه تصاوير ماهواره يي از اين توفان بود.


60 درصد آب شيرين کن هاي دنيا
در خليج فارس

 

به جز ايران و عراق کشور هاي حوزه خليج فارس همه با کمبود آب شيرين و آشاميدني روبه رو هستند. اما در اينجا باز هم دريا به کمک مان مي آيد و با نصب دستگاه هاي بزرگ آب شيرين کن اين مشکل حل مي شود. ماده اوليه قطعاً آب دريا است که با آلوده کردن آن باعث نابودي خود نيز مي شويم. زندگي تمام کشور هاي عربي به اين آب بستگي تام دارد. به طوري که 60 درصد آب شيرين کن هاي دنيا در خليج فارس قرار دارند و هر ساله 7 درصد به ظرفيت آب شيرين کن ها اضافه مي شود. اين درحالي است که همچنان در منطقه فاضلاب هاي کاملاً تصفيه نشده و ناقل بيماري هاي مختلف وارد خليج فارس مي شود.


ماهيگيري کشنده

 

هزاران سال مردم سواحل خليج فارس و درياي عمان به شکل سنتي به ماهيگيري پرداخته اند که هيچ خطري براي محيط زيست دريايي نداشته است اما امروز شکل صنعتي ماهيگيري باعث نابودي هزاران ماهي، سنگ هاي مرجاني، لاک پشت و... شده است. محمدي در ادامه افزود؛ رودخانه هايي که وارد منطقه مي شوند همانند شط العرب، کارون و مانند اينها ساليانه 110 تن مواد معلق را وارد خليج فارس مي کنند که باعث رشد جلبک ها و کمبود اکسيژن که مرگ و مير ماهيان را به دنبال دارد مي شود. در اين ميان 8 جلبک سمي وجود دارد که اگر وارد آب شيرين کن ها شود باعث مسموميت و مرگ انسان ها مي شود.در آب هاي جنوب بيش از 100 گونه ماهي خوراکي وجود دارد که ما تنها از 21 نوع آن استفاده مي کنيم. وي ادامه مي دهد گونه هاي بزرگ در منطقه از نظر اکولوژي جايگاه خود را پيدا کرده اند. به طور مثال ستاره دريايي که در بعضي مواقع به همه مرجان ها حمله مي کند طي نيم قرن گذشته در تنگه هرمز يکي از بهترين اکوسيستم هاي ما را به وجود آورده است.


ما يک و نيم ميليون موجود دريايي مي شناسيم اما گمان مي رود که تا 30 برابر اين مقدار همچنان موجودات ناشناخته وجود دارد. به رغم دو جنگ اخير در منطقه پنج گونه جانوري و گياهي در معرض انقراض حاره يي هستند. در حال حاضر 30 درصد تمامي گونه هاي زيستي دنيا در درياهاي جنوب قرار دارند. گاو دريايي مقام دوم در دنيا را دارد و 25 تا 30 گونه دلفين و نهنگ در منطقه زندگي مي کنند. در جنگل هاي حرا در جزيره قشم بيش از 2500 گونه حيات زيستي داريم که همچنان براي ادامه حيات آنها کاري نکرده ايم.


درياهاي مان را زنده نگه داريم

 

اگر مسوولان مي دانستند که در برابر محيط زيست بايد وجدان داشت و به مردم پاسخگو بود، شايد کمتر شاهد اين تعداد گسترده خسارت هاي محيط زيستي بوديم. در حالي که «نايبند» يکي از منحصر به فرد ترين جايگاه هاي زيست محيطي در خشکي براي تخم گذاري لاک پشت ها و در دريا زيستگاه مرجان هاي ناياب جهاني است اسکله سپاه و پارس جنوبي با تخريب دريا و خشک کردن آن باعث مرگ هزاران موجود منطقه شده اند. در اين منطقه ديگر آب شفاف نيست و سنگ و خاک چيزي از حيات را در آن باقي نگذاشته است.در حالي که نظارت بر محيط زيست درياها همچنان بسيار کم رنگ است، بر عهده تک تک ما است تا از اين نعمت الهي براي نسل آينده پاسداري کنيم.