دولت روسیه و اندیشه سلطه بر خلیج فارس

دولت روسیه و اندیشه سلطه بر خلیج فارس

دولت روسیه و اندیشه سلطه بر خلیج فارس

موزه خلیج فارس

ژئوپلتیک خلیج فارس

اسناد خلیج فارس

نقشه های خلیج فارس

برگزیده هفته

آمار سایت


بازدید روز

۲۸۷

بازدید دیروز

۸۸۳

بازدید ماه

۱۳۸۶۶

بازدید کل

۹۱۷۳۶۱۳

افراد آنلاین

۱۵۹

دولت روسیه و اندیشه سلطه بر خلیج فارس
نگرشی بر سیاست های استعماری روسها در خلیج فارس

دانلود کامل پژوهش

دکتر عبدالکریم مشایخی
زمامداران روسیه بر اساس وصیتنامه پطرکبیر٬ یکی از راههای تبدیل شدن به قدرت جهانی و امکان مقابله با رقبای دیگر را دست یافتن به آبهای گرم سرزمین ایران یعنی خلیج فارس و دریای عمان میدانستند.

در این دوران٬ اساس سیاست خارجی زمامداران روسیه در آسیا٬ به ویژه ایران و خلیج فارس٬ نشئت گرفته از همین وصیتنامه بود. شایان ذکر است که اگر چه برخی از مورخان وصیتنامه پطر کبیر را ساختگی دانستند اما با نگاهی به سیاست استعماری زمامدارن روسیه٬ تردیدی نیست که آنان همین وصیتنامه را اساس سیاست خارجی خود قرار داده اند. در اینجا لازم است که برای آشنایی با اهداف زمامداران روسیه در خلیج فارس که بر اساس مفادی از این وصیتنامه سیاستگذاری شده بودند بند 9 آن آورده شود:

نزدیک شدن هرچه بیشتر به قسطنطنیه و هند٬ کسی که این منطقه را در دست داشته باشد مالک تمام جهان خواهد بود. پس برای رسیدن به این مقصود باید به جنگهای دائمی دامن زد٬ نه فقط در ترکیه بلکه همچون در ایران. تاسیس کارگاههای کشتی سازی در اطراف دریای سیاه٬ تصرف تدریجی این دریا که مانند دریای بالتیک برای اجرای طرحهای ما لزوم قطعی دارد و نفوذ تا خلیج فارس با تضعیف ایران و در صورت امکان برقراری مجدد روابط تجاری سابق با مشرق زمین. پس از آن یشروی تا هندوستان که انبار گنجینه های جهان است. پس از دستیابی به انجا دیگر به طلای انگلیس احتیاجی نخواهیم داشت.

سیاست روسها طی سالهای تسلط انگلستان بر هندوستان و خلیج فارس بیشتر به صورت تهدید هندوستان جلوه میکرد. زیرا این کشور به گسترش مرزهای خود مشغول بود و نمی خواست در محدوده ای خارج از این مرزها درگیر جنگ شود. از سوی دیگر سیاست اصلی انگلستان در این دوره آن بود که از ایجاد مرز مشترک در مستعمرات و کشورهای تحت نفوذ خود با روسیه جلوگیری کند تا مجبور به جنگ با این کشور نشود.برآیند مشترک این دوسیاست یعنی خودداری از ایجاد وضعی که منجر به جنگ بین دو دولت شود٬ نوعی همکاری یا عدم دخالت در توسعه طلبی متقابل را به وجود می آورد٬ چنانچه به عنوان نمونه در طی جنگهای ایران و روس که به انعقاد عهدنامه ننگین گلستان و ترکمنچای در سده نوزدهم منجرشد٬ دولت انگلستان نه تنها به دولت ایران کمکی نکرد بلکه به طور مستقیم موجبات شکست ایران را نیز فراهم آورد. به نظر میرسد که روسها نیز پس از انعقاد عهدنامه ترکمنچای حالت تهاجمی خود را برای مدتی نزدیک به نیم سده در ایران کنار گذاشتند و بیشتر سعی در تثبیت موقعیت خود در سرزمینهای تصرف شده ایرانی داشتند. بدیهی است که این امر در سیاست کلی آنها در خلیج فارس نیز موثر بود و آنها همچنان فقط به حفظ حالت تهدید انگلستان اکتفا میکردند.

طرح روسها در خلیج فارس
در سالهای آخر سده نوزدهم میلادی / سیزدهم هجری قمری روسها در سیاست خود تغییراتی اساسی داده و به فعالیت و تحرکات بیشتری در منطقه خلیج فارس دست زدند. در این دوره هدف عمده روسها این بود که بتوانند در خلیج فارس پایگاههای دریایی و نیروی کافی مستقر سازند و با تاسیس یک خط آهن سرتاسری ترتیبی دهند که بتوانند در مواقع لزوم قوای جنگی لازم را از روسیه تزاری به این منطقه منتقل کرده و پایگاههای خود را تقویت نمایند. واقعیت امر این است که حضور فعالانه تر روسها در منطقه خلیج فارس٬ جز حرکت در راستای تهدید هندوستان و اعمال فشار بر انگلستان برای گرفتن امتیازاتی از آن دولت در سایر نقاط دنیا و به ویژه اروپا چیز دیگری نبود. در سالهای پایانی قرن نوزدهم میلادی با ظهور دولت آلمان (رایش دوم) افزایش میل توسعه طلبی در میان دولتهای اروپایی٬ ضعف دولت عثمانی و توجه کشورهای اروپایی به متصرفات آن دولت٬ مطرح شدن راه آهن بغداد و ظهور گروه بندی های جدید کشورهای اروپایی و همچنین رقابتهای شدید مستعمراتی در چین و کشورهای نظیر آن٬ منافع بریتانیا در خلیج فارس از هر سو مورد تهدید جدی قرار گرفت. روسها با ظاهر شدن در خلیج فارس و کشورهای حاشیه آن تلاش کردند که انگلستان را آماده همکاری در سایر نقاط دنیا نمایند.

ادامه در دانلود...