نگاهي به روابط ايران و شوراي همكاري خليج فارس

نگاهي به روابط ايران و شوراي همكاري خليج فارس

نگاهي به روابط ايران و شوراي همكاري خليج فارس

موزه خلیج فارس

ژئوپلتیک خلیج فارس

اسناد خلیج فارس

نقشه های خلیج فارس

برگزیده هفته

آمار سایت


بازدید روز

۷۹۷

بازدید دیروز

۶۱۲

بازدید ماه

۷۹۷

بازدید کل

۹۰۸۲۵۵۲

افراد آنلاین

۲۳۷

نگاهي به روابط ايران و شوراي همكاري خليج فارس
در نخستين دور رياست جمهوري آقاي احمدي‌نژاد

 

 

دکتر محمد حسین حافظیان

مقدمه
آقاي احمدي‏نژاد به نخستين رئيس جمهور ايران در سه دهه گذشته بدل شده است كه در نشست سران شوراي همكاري خليج فارس شركت كرد. وي همچنين تنها رهبر ايراني بود كه از امارات متحده عربي بازديد نمود. پرسش اصلي كه اين مقاله درصدد پاسخگويي به آن مي‌باشد اين است كه چه عاملي موجب شد كه به رغم پيش‌بيني‌هايي كه در خصوص سردي روابط ايران و كشورهاي شوراي همكاري خليج فارس در دوران آقاي احمدي‌نژاد مطرح مي‌شد، با برخي رويدادهاي كم‌سابقه و بي‌سابقه در سطح روابط دوجانبه، سطح كلي مناسبات همچنان حفظ شود؟ فرضيه مورد نظر اين مقاله براي پاسخ به پرسش اصلي اين است كه علاقمندي و نياز دو طرف به حفظ روابط دوجانبه و نيز برخي ابتكارات بي‌سابقه آقاي احمدي‌نژاد موجب شد كه سطح كلي مناسبات همچون يك دهه پيش از آن حفظ شود.

نخستين واكنشهاي اعراب به حكومت جديد در ايران
جالب توجه است كه بيشتر كشورهاي عربي، به رغم روابط سرد تاريخي با جمهوري اسلامي، از انتخاب آقای محمود احمدي‏نژاد به رياست جمهوري استقبال كردند. همسايگان عرب نفت‏خيز ايران در خليج فارس به رغم اختلافات ديرپا با جمهوري اسلامي، پيامهايي گرم به رئيس جمهور جديد فرستادند و خود آقای احمدي‏نژاد گفت كه به تلاش براي بهبود روابط با جهان عرب و جهان اسلام اولويت خواهد بخشيد. رهبران كشورقدرتمند منطقه يعني عربستان سعودي شامل پادشاه بيمار آن ملك فهد از زمره نخستين رهبراني بودند كه به آقای احمدي‏نژاد تبريك گفتند. احساسات مشابهي از سوي كويت و امارات متحده عربي، به رغم اختلاف ديرپاي اين كشور بر سر سه جزيره استراتژيك خليح فارس، ابراز شد. شوراي همكاري خليج فارس كه از بحرين،‌ كويت، عمان، قطر، عربستان سعودي و امارات متحده عربي تشكيل شده گفت كه اميدوار است رئيس جمهور جديد در جهت «ورق زدن صفحه‏اي جديد» در روابط ايران با همسايگانش تلاش كند.1

اما در همان زمان برخي تحليل‌گران عرب منطقه هشدار دادند كه انتخاب آقای احمدي‏نژاد پيوندهاي ايران با دولتهاي نفت‏خيز خليج فارس را بدتر خواهد كرد. احمد الربيع، استاد دانشگاه ليبرال كويتي و وزير پيشين حكومت و نماينده مجلس،‌ گفت كه «پيروزي رئيس جمهور جديد به نوعي از انزواي ايران در منطقه منجر خواهد شد.» با اين حال، ايران اعلام داشت كه سياست تنش‏زدايي با جهان عرب و اسلام در حكومت جديد ادامه خواهد يافت. آقای احمدي‏نژاد در نخستين كنفرانس مطبوعاتي خود پس از انتخابات ابراز داشت كه «پيشرفت بسياري تا كنون صورت گرفته و پيشرفت بيشتري نيز انجام خواهد شد. ما شاهد گسترش روابط با جهان اسلام و كشورهاي منطقه خواهيم بود.» همچنين بيان كرد كه «اين امر اولويت سياست خارجي ما خواهد بود. خليج فارس خليج صلح و عدالت است و ما خواهان تفاهم با كشورهاي خليج فارس و روابط دوستانه براي دفاع از منافع آن هستيم.»2

در همين حال، با كمال شگفتي رئيس جمهور ايران آقاي احمدي‏نژاد براي شركت در نشست سالانه سران شوراي همكاري خليج فارس كه در سال 2007 در دوحه قطر برگزار می‌شد دعوت‏نامه دريافت كرد. در واقع، وي نخستين رئيس جمهور ايران بود كه از زمان تشكيل اين شورا در 26 سال پيش از آن در اجلاس سران آن شركت مي‏جست. در اين اجلاس، رئيس جمهور ايران ابراز داشت كه ما خواهان صلح و امنيت بدون هر گونه نفوذ بيگانه هستيم، و پيشنهاد برقراري پيمانها و نهادهاي اقتصادي و امنيتي را در ميان اين هفت دولت براي خدمت به مردم منطقه و برقراري صلح و شكوفايي براي همه مطرح ساخت.3 از نظر بسياري از تحليل‏گران، حضور محمود احمدي‏نژاد نقطه برجسته بيست و هشتمين اجلاس شوراي همكاري خليج فارس بود. با اين حال، هيچ چيز در ارتباط با مشاركت ايران در اين نشست و يا پيشنهادهاي مطروحه رئيس جمهور ايران در بيانيه پاياني ذكر نشد. سخنان كوتاه رياست قطري مبني بر خوشامدگويي به مهمانشان و چند كلمه در خصوص قول بررسي پيشنهادهاي وي تنها پاسخي بود كه ايرانيها دريافت داشتند.4

اختلاف بر سر جزاير سه‏گانه ايراني
در طي 15 سال گذشته، اختلاف ميان ايران و امارات متحده عربي بر سر سه جزيرة خليج فارس روابط ايران را با همه كشورهاي شوراي همكاري تحت شعاع قرار داده است. حتي حركات دوستانه آقای خاتمي نيز نتوانست در حل اين اختلاف به موفقيت بينجامد و به جاي آن، تلاشهاي وي اين مشكل را تنها تحت كنترل نگه داشت. طبق روال هميشگي، در نخستين نشست سران شوراي همكاري پس از روی کار آمدن حکومت جدید در ایران بار ديگر اين مسأله مطرح گرديد. دبير كل شوراي همكاري در 18 دسامبر 2005 در ابوظبي ادعا كرد كه به رغم درخواستهاي امارات براي مذاكرات مسالمت‏آميز مستقيم يا ارجاع مسأله به ديوان بين‏المللي دادگستري، ايران همچنان به اشغال اين جزاير ادامه مي‏دهد.5 روز 19 دسامبر 2005، آقای حميد رضا آصفي، سخنگوي وزارت خارجه ايران ديدگاههاي شوراي همكاري خليج فارس دربارة سه جزيره مورد اختلاف در خليج فارس را «بي‏اساس و غيرقابل پذيرش» و تكراري توصيف كرد. وی گفت كه ايران و امارات بايد براي رسيدن به توافق بر سر سرنوشت ابوموسي گفتگوهاي دوجانبه را دنبال كنند. اين اختلاف در حالي ادامه دارد كه گزارش يك انتشارات فرهنگي ايراني تخمين مي‏زند كه در حدود 000/400 ايراني در حدود 300 ميليارد دلار دارايي را در دوبي در اختيار دارند؛ بررسيهاي ديگر اين رقم را بسيار كمتر و در حد 20 ميليارد دلار تخمين مي‏زند كه هنوز هم رقم چشمگيري است. موسسات اقتصادي ايراني در حدود يك دهم شركتهاي موجود در منطقة آزاد دوبي را تشكيل مي‏دهند. اين منطقه صنعتي و تجاري از ماليات معاف است. اين گونه تبادلات به تقويت تجارت ميان امارات و ايران به ميزان هفت ميليارد دلار در سال 2005 و چهار ميليارد دلار در سال 2003 منجر شده است. اين ارقام تجارت غيرقانوني را كه نمي‏توان هيچ گاه محاسبه كرد، شامل نمي‏شود.6

به رغم اين اختلافهاي ديپلماتيك ميان دو سوي خليج فارس، اعراب و ايرانيان بسيار مايل به تداوم تعاملات با يكديگر هستند. پس از تصويب قطعنامه‌هاي شوراي امنيت عليه ايران شامل تحريمهايي بر بانكهاي ايراني، امارات متحده عربي به تجارت با ايران ادامه داد، در حالي كه فشارهاي آمريكا بر اين كشور براي قطع پيوندهاي مالي‏اش با ايران شدت گرفته بود. هر هفته حدود 300 پرواز اين دو كشور را به يكديگر پيوند مي‏دهد و در حدود 9500 شركت در امارات شريكي ايراني دارند كه تا 49 درصد سهام آن در اختيارشان مي‌باشد.7 با اين حال، اختلاف بر سر جزاير سه‏گانه خليج فارس در زمان حکومت آقاي احمدي‏نژاد نيز قابليت حل شدن را نداشت؛ زيرا هر دو طرف هنوز بر سر ترتيبات حل و فصل مناقشه توافق نداشتند. هر چند در مي 2007،‏ آقاي احمدي‏نژاد به نخستين رئيس دولت ايراني تبديل شد كه تا كنون از زمان تأسيس امارات متحده عربي در سال 1971 تا كنون از اين كشور ديدار مي‏كرد، اين ديدار ظاهراً نتوانست به حل و فصل اين اختلاف ياري برساند. افزون بر اين، هر چند دولتهاي عربي خليج فارس و ايران بر سر اين سه جزيره اختلاف دارند، اين مناقشه را نمي‏توان به همه ابعاد روابط آنها تعميم بخشيد. آنان در زمينه‏هاي جغرافيايي، سياسي، اقتصادي، امنيتي و فرهنگي نگرانيهاي متقابل نيز دارند.8 به همين دليل، حفظ اعتماد متقابل براي هر دو طرف بيشترين اهميت را دارد.

آثار برنامه هسته‌اي ايران
كشورهاي عربي در بيشتر دوران طرح موضوع هسته‌اي ايران در اين خصوص از اظهار نظر پرهيز مي‌كردند. اين گونه سكوت كشورهاي عربي خليج فارس در خصوص برنامه هسته‏اي ايران موجبات نگراني ايالات متحده را فراهم آورده بود به گونه‏اي كه از نظر تحليل‏گران آمريكايي، واشنگتن از اظهارات علني مقامات خليج فارس در خصوص حادثه احتمالي هسته‏اي در ايران خرسند مي‏شود. اين سناريو كه با توجه به موقعيت ايران در منطقه‏اي زلزله‏خيز كاملاً‌ محتمل است، موضوعي تكراري در ديپلماسي آمريكا در سالهاي اخير بوده است. به نظر مي‌رسد دولتهاي عربي انتظار دارند ايران به كشورهايي كه در طي اين بحران كمتر حالت تهاجمي داشتند، پاداش بدهد و يا دست كم آن را به خاطر داشته باشد. شايد همين مسأله موجب دادن رأي منفی از سوي قطر در اجلاس شوراي امنيت ملل متحد در تير 1385 در هنگام صدور قطعنامه 1696 در خصوص برنامه هسته‏اي ايران گرديد. در واقع، قطر تنها عضو از 15 عضو شورا بود كه به قطعنامه رأي مثبت نداد. در واقع، اعراب خليج فارس اهرم فشار ناچيزي بر ايران دارند، مايل به پرداخت بهاي سنگين در يك نبرد از پيش باخته نيستند، و حساب مي‏كنند كه ايران واقعاً مايل به دريافت مزاياي اقتصادي و تضمينهاي امنيتي است كه تنها آمريكا و اروپا مي‏توانند آن را ارائه كنند. در اين چارچوب، آنچه آنان مي‏توانند انجام دهند، ناچيز است: آنان در يك زمان از ايران به خاطر درايتش در پذيرش معامله با اروپاييها كه براي كاهش تنش صورت گرفت، ستايش كردند.9

با وجود اين، با اوج‏گيري تنش بر سر مسأله هسته‏اي ايران كه به تصويب سه قطعنامه شوراي امنيت ملل متحد شامل برخي تحريمها عليه ايران انجاميد، دولتهاي شوراي همكاري خليج فارس اين نكته را ضروري ديدند كه خود را بيشتر در اين مسأله درگير سازند. به همين دليل، جلسه‏اي را با اعضاي دائمي شوراي امنيت در 16 دسامبر 2008 برگزار كردند، ولي اين حركت مورد انتقاد شديد ايران قرار گرفت. ديويد ميليبند، وزير خارجه بريتانيا، در توجيه نياز به برگزاري اين جلسه اعلام داشت كه هدف اين جلسه براي شش قدرت درگير در پرونده هسته‏اي ايران بحث بر سر نگرانيهاي دولتهاي عربي در خصوص بلندپروازي‏هاي هسته‏اي تهران بود.10 برگزاري اين جلسه موجب شد ايران به دولتهاي عربي هشدار بدهد كه نبايد در قضيه برنامه هسته‏اي ايران با غرب هم‏پيمان شوند. براي نمونه، آقاي علي لاريجاني، رئيس مجلس ايران، از دولتهاي عربي خواست تا در پرونده هسته‏اي ايران دخالت نكنند. وي گفت كه صلاح دولتهاي عربي در اين است كه در پرونده هسته‏اي ايران مداخله نكنند، زيرا به پرستيژ آنها آسيب مي‏زند.11 بدين ترتيب، آشكار مي‏شود كه ايران هنوز ترجيح مي‏دهد دولتهاي عربي خليج فارس در مسأله هسته‏اي ايران اگر هم به پشتيابي از ايران نمي‏پردازند، دست كم ساكت بمانند، زيرا اين امر چارچوب اين كشمكش را از اختلاف ايران و غرب به اختلاف ايران و اجتماع جهاني تغيير خواهد داد.

نتيجه‌گيري
به طور خلاصه، دوران جديدي در روابط روابط ايران با همسايگان جنوبيش آغاز شده كه الزاماً همانند نخستين دهه پس از انقلاب اسلامي ايران دورة تنش و ستيزش نيست. اين واقعيت كه آقاي احمدي‏نژاد به نخستين رئيس جمهور ايران بدل شد كه در نشست سران شوراي همكاري خليج فارس شركت و از امارات متحده عربي بازديد كرد، نشان مي‏دهد كه برخي از برداشتهاي اوليه در واقع سوءبرداشت بودند و پيوندهاي ايران و شوراي همكاري آن قدر ژرف است كه با تغيير حكومتها دچار خدشه نمي‏شود. دليل اين امر روشن است: هر دو طرف براي امن و باثبات نگه داشتن منطقه تا سر حد امكان به يكديگر نياز دارند. شيوه‏اي كه ايرانيان بحران هسته‏اي با قدرتهاي غربي را حل و فصل خواهند كرد به طور جدي بر پيوندهاي ميان دو سوي خليج فارس تأثير خواهد گذارد. اما ترديدي نيست كه در صورت هر گونه رويارويي نظامي ميان ايران و ايالات متحده، كشورهاي عربي خليج فارس همچنان ساكت خواهند ماند و با آمريكا همكاري نخواهند كرد، زيرا بدين ترتيب از اقدامات تلافي‏جويانه ايران در امان خواهند ماند، هر چند از تضعيف رقيب اصلي‏شان شادمان خواهند شد.


حفظ وضع موجود در حالي كه تحريمهاي آمريكا عليه ايران ادامه دارد، يك مزيت بزرگ اقتصادي و ديپلماتيك براي بيشتر كشورهاي عربي به ويژه در منطقه خليج فارس از جمله امارات متحده عربي خواهد بود. تضعيف ايران به منافع آنها خدمت خواهد كرد، در حالي كه بحران شديد در منطقه به خاطر آثار منفي آن بر اقتصاد كشورهاي عربي خليج فارس خوشايند آنان نخواهد بود. به همين دليل هر گونه حركتي در جهت كاهش تنش و يا تجديد مناسبات ميان ايران و ايالات متحده مطلوب دولتهاي عربي به شمار نمي‏رود.


يادداشتها
________________________________________
1- Agence France-Presse, June 27, 2005.
2- Ibid.
3- “GCC Leaders Welcome Ahmadinejad's Proposals,” Alsharq Alawsat, December 4, 2007.
4- Sherine Bahaa, “Facing 'Serious Threat'," Alahram Weekly, Issue No. 874, December 6-12, 2007.
5- “Iran Dismisses Claims on Persian Gulf Islands,” RFE/RL Iran Report, December 27, 2005, Vol. 8, No. 50.
6- Hassan M. Fattah, “Young Iranians Follow Dreams to Dubai,” New York Times, December 4, 2005.
7- "Sanctions Slow Iran's Trade, but not Stop," International Herald Tribune, August 18, 2008.
8- فرزانه سالمي، «شوراي همكاري خليج فارس و ايران،» روزنامة شرق، 8 آذر 1384، ص 3.
9- Emile El-Hokayem, “On Iran, Arab Gulf States Are Seen but not Heard,” Daily Star, January 15, 2005.
10- "Western Powers to Hold Rare Meeting with Arab States on Iran Nuke Program," Reuters, December 16, 2008.
11- "Iran Warns Arab States Not to Interfere with Nuclear Case," Islamic Republic News Agency (IRNA), December 26, 2008.