چرا اسرائیل از جدایی کردستانِ عراق حمایت می کند؟

چرا اسرائیل از جدایی کردستانِ عراق حمایت می کند؟

تاکنون اسرائیل تنها رژیمی بوده که از تجزیه کردستان ازعراق حمایت کرده است و سردمدارانش هم نتیجه همه پرسی 25 سپتامبر، که در آن اکثریت قاطع کردهای عراق رأی به جدایی از بغداد دادند، را جشن گرفته اند.

موزه خلیج فارس

ژئوپلتیک خلیج فارس

اسناد خلیج فارس

نقشه های خلیج فارس

برگزیده هفته

آمار سایت


بازدید روز

۳۳۰

بازدید دیروز

۶۱۲

بازدید ماه

۳۳۰

بازدید کل

۹۰۸۲۰۸۵

افراد آنلاین

۲۱۹

چرا اسرائیل از جدایی کردستانِ عراق حمایت می کند؟

تاریخ:۱۳۹۶/۰۷/۲۹

الجزیره قطر:

چرا اسرائیل از جدایی کردستانِ عراق حمایت می کند؟

 

ترجمه: شاهرخ مصلحی

الجزیره: گرچه دیدن عکس ها و فیلم های تحریک آمیز پرچم های اسرائیل در اربیل و کرکوک ناراحت کننده می باشند اما نمی بایستی به انزوا و به اصطلاح "دیوسرت کردن" کردها منجر شوند. تاکنون اسرائیل تنها رژیمی بوده که از تجزیه کردستان ازعراق حمایت کرده است و سردمدارانش هم نتیجه همه پرسی 25 سپتامبر، که در آن اکثریت قاطع کردهای عراق رأی به جدایی از بغداد دادند، را جشن گرفته اند.

شور و شوق اسرائیل در مورد تجزیه کردستان، ارتباطی با دلسوزی این کشور برای کردها، چه در عراق و چه در نقاط دیگر ندارد بلکه بیشتر به منافع ژئوپلتیک اسرائیل برمی گردد. نکته جالب آن است که اسرائیل، رژیمی که خودش برپایه اشغال نظامی و آپارتاید وحشیانه بنا شده و به این طریق هم حفظ می شود؛ مدافع آزادی کردها و یا هر گروه دیگری از مردم در جهان باشد! اسرائیل که صحبت از اجازه حق تعیین سرنوشت کردها می کند، آیا چنین اجازه ای را به مردم فلسطین می دهد؟ ضمن آنکه این این رژیم در گذشته از گروه های ارتشی و کودتاچیِ در آمریکای مرکزی، آمریکای جنوبی و نیز رژیم آپارتاید آفریقای جنوبی، حمایت فعالانه می کرده است؛ از طرف دیگر اسرائیل در تاریخ خود تا به کنون از هیچ جنبش آزادی خواهانه ملی دیگری هرگز حمایت نکرده است.

همانگونه که ذکر شد حمایت اسرائیل از استقلال کشورِ کردی فقط به دلایل ژئوپلتیکی انجام می شود. اسرائیل به دنبال تضمین عرضه جریان نفت از منطقه خودمختار کردستان است اما از این مهمتر، دنبال ایجاد "موجودیتی" موافق با رژیم اسرائیل است که از بین جهان عرب می گذرد. نفت اقلیم برای اسرائیل مهم است زیرا 77 درصد از نیاز نفتی خود را از منطقه کردستان عراق تأمین می کند و این واردات نفتی برای رژیم صهیونیستی بسیار مهم می باشند و دلیل آن این است که تل آویو به منابع طبیعی کشورهای نفت خیز خلیج فارس دسترسی ندارد. به جز بحث انرژی، نکته بسیار مهم دیگر این است که سیاستمداران اسرائیلی براین باورند که یک کشور مستقل کردی می تواند جای پای محکم بالقوه ای برای نیروهای نظامی و اطلاعاتی اسرائیل در کنار مرزهای ایران باشد. ایجاد کشور مستقل کردی در خاورمیانه، با همان طرح خاورمیانه 1982 "آدد ایون" که به دنبال تکه تکه کردن جهان عرب همگام با فرقه گرایی و قوم گرایی بود کاملاً منبطق است. هدف اسرائیل از این طرح تحکیم موقعیت و گسترش هژمونی این رژیم در منطقه است. حمایت اسرائیل از جدایی کردستان ازعراق شک اعراب را برانگیخته است. آنها جانبداری اسرائیل از این جدایی را گام محکمی به سمت فروپاشی و تکه تکه شدن جهان عرب می بینند که می تواند موجب بروز برخورد و حتی جنگ شود. اسرائیل، کشور پیش روی کُردی را به عنوان متحدِ غیرعربِ بالقوه در منطقه در نظر گرفته، متحدی که به طور مستقیم از مسأله فلسطینیان اثر نمی پذیرد. اگر کمی به عقب یعنی زمان تکوین و پیدایش اسرائیل برگردیم، می بینیم این رژیم از راهبرد "اتحاد محیطی" (یا پیرامونی) پیروی می کرده است. این راهبرد توسط اولین نخست وزیر این کشور، "دیوید بن گورین" نگاشته شده بود و هدف این استراتژی تقویت روابط اسرائیل با حکومت های غیرعرب مسلمان یا برخی گروه ها در منطقه برای رفع انزوای رژیم صهیونیستی بود. براساس همین دکترین بود که اسرائیل چندین مرتبه با رهبر کردها مصطفی بارزانی، پدر رهبر فعلی کردها مسعود بارزانی، در زمانی که دارای مقام اداری بود ارتباط برقرار کرد. دو مرتبه دیدار مصطفی بارزانی از اسرائیل در نتیجه این تلاش های اسرائیل بود. این دیدارها یکبار در سال 1968 و بار دیگر در سال 1973 انجام شدند اما با این همه اسرائیل نتوانست به جایی برسد و کردها نه حمایت جدی از تل آویو کردند و نه دشمنی با فلسطینیان نشان دادند.

صرف نظر از اهداف خود اسرائیل در نزدیکی به کردها، خودکامگی دولت های عربی و ناکامی آنها در توجه کافی به حقوق این قوم هم در این میان هم بی تاثیر نبوده و در نتیجه این عملکرد نادرست بوده که نسل جدید کردها از جهان عرب دور شده و به آغوش اسرائیل رفته اند! تکان دادن پرچم های اسرائیل درهنگام همه پرسی در شهرهای کردی و شعارهای چون " ما اسرائیل دوم می باشیم " همه نشان از تغییر فرهنگ سیاسی کردها و جدایی آشکار از گذشته دارند. همین جنگجویان کرد بودند که بعد آموزش نظامی، در کنار اعضای سازمان آزادی بخش فلسطین در اواخر دهه 60 و 70 و اوایل دهه 80 در بیروت می جنگیدند. از آن زمان بود که اسرائیل موفق شد با کمک رهبران کرد مانند مسعود بارزانی به داخل جامعه کردها نفوذ کند. مسأله دیگر ظهور داعش بود زیرا بعد از این که عراق دچار موضوع داعش و خشونت های فرقه ای شد و این گروه تروریستی دست به جنایات مخوف زد، گسل جدیدی بین کردها و مابقی جهان عرب شروع به ظاهر شدن کرد. دو نقطه عطف عمده در روابط اعراب و کردها وجود دارد. یکی در زمان تحمیل منطقه پرواز ممنوعه توسط غرب در سال 1991 روی داد که اعلام این منطقه پرواز ممنوعه از بحث حمایت از جمعیت کردها فراتر رفت و به جدایی منطقه کردها از عراق در تهاجم سال 2003 به رهبری آمریکا و اشغال عراق انجامید.

تهاجم فاجعه بار آمریکا زمان نقطه عطف دوم بود و موجب کشمکش داخلی درعراق گردید. پیامد آن بیگانه تر شدن کردها از بقیه کشور و اجازه حضور بیشتر اسرائیل در منطقه بود. اسرائیل با اعلام حمایت از تجزیه کردستان می خواهد میان تاریخ خود و تلاش کردها برای داشتن دولت شباهت هایی ترسیم نماید و از طرف دیگر شباهت ها بین تلاش فلسطینیان و کردها را در مقابل استعمارگری و سرکوب را هم محو نماید.

نویسند این مقاله سپس به صحبت های وزیر سابق لیکود، گیدئون سار Gideon Saar، پرداخته و می نویسد: او در اظهار نظری گفته کردها و یهودیان دو گروه اقلیت در خاورمیانه می باشند اما یهودیان به "دولت بودن" رسیده اند در حالی که کردها نتوانسته اند به "دولت بودن" برسند و از آنجایی که کردها شبیه ما هستند و گروهی اقلیت در منطقه محسوب می شوند بنابراین متحدان قابل اعتماد و طولانی مدت اسرائیل بوده و خواهند بود. این تفسیر از تاریخ نه تنها برای استفاده شخصی بلکه اشتباه هم می باشد. کردها بخش جدا نشدنی و اصیل منطقه و جهان عرب می باشند، آنها همانند اسرائیل استعمارگر نمی باشند و از قدرت نظامی هم برای مصادره زمین ها و محروم کردن مردم از مالکیت شان استفاده نکرده اند. نویسنده این مقاله برای پاسخ به این که صهیونیسم چگونه به وجود آمده می نویسد: همیشه در میان اعراب و فلسطینیان اقلیت یهودی وجود داشته است اما صهیونیسم بخشی از "جنبش بومی" نبوده است. ایذاء و اذیت یهودیان تبدیل به عرف شده بود و در نیمه نخست قرن 20 هم برنامه هایی برای مقابله با یهودیان در سراسر اروپا صورت می گرفت و در نتیجه این بود که صهیونیسم به منظور مورد توجه قراردادن چیزی که "پرسش یهودیان" نامیده می شد، در اروپا به وجود آمد. البته صهیونیسم پایانی برای تبعیض مقابل یهودیان اروپایی درنظر گرفته می شد و بعد آن به جنبشی استعمارگرایانه تبدیل شد و شروع به ایجاد سرزمین یهودی در فلسطین از طریق تصاحب زمین ها و محروم کردن مردم فلسطین از مالکیتشان کرد. تلاش اسرائیل برای ایجاد تشابه بین صهیونیسم و مردم کُرد، تبلیغ های پوچ آشکار این کشور برای توجیه پروژه استعماری خود، اشغال فلسطین و جنایاتی است که همچنان در مقابل فلسطینیان ادامه دارد. باید از مسعود بارزانی و صحبت هایی که در مورد فساد او می شود عبور کرده و به مردم کرد توجه نمود. از این نکته نیز نباید غافل شد که بسیاری از رهبران عرب فرقی با بارزانی ندارند و ناکامی های بارزانی نباید اهمیت مردم کرد را در منطقه از بین ببرد. قرن ها است که فرهنگ مردم کرد جهان عرب را غنی کرده و بر آن اثر گذاشته است. برای جلوگیری از جدایی میان عرب ها و کردها خیلی دیر نشده است. مقابله با طرح های مخرب اسرائیل در منطقه مهم است اما تبدیل کردها به دشمن جهان عرب؛ فقط به این دلیل که به دنبال تعیین سرنوشت خود می باشند؛ اشتباه و به اصطلاح "شکست دادن خود" است. گرچه برخی کردها از عبارت " کردستان اسرائیل دوم است" استفاده کرده اند اما ما نباید آن را تکرار کنیم. کردستان اسرائیل جدید نیست و هرگز نخواهد بود.

 

http://www.aljazeera.com/indepth/opinion/israel-supporting-kurdish-secession-iraq-171006105039473.html


امیر دربهدر ۱۳۹۷/۰۱/۲۳
نتانیاهو باید در خواب بیند پنبه دانه را راستی میشه با کلاهی که بر سر دارد .من هم یک عکس یادگاری بگیرم

دیدگاه خود را بیان کنید