بررسی تجاوز نظامی عربستان به یمن

بررسی تجاوز نظامی عربستان به یمن

ملک سلمان بن عبدالعزیز، پادشاه عربستان سعودی ساعت 12 نیمه شب به وقت ریاض، دستور حمله به حوثی های یمن را صادر کرد. در این عملیات که "توفان کوبنده" نام گرفته، 10 کشور از جمله شماری از کشورهای خلیج فارس شرکت دارند و آسمان یمن منطقه ممنوعه اعلام شده است. اما چین، ایران، روسیه، عراق، لبنان و سوریه تجاوز نظامی عربستان به یمن را به سرعت محکوم کرده و خواستار توقف آن شدند. همچنین علمای دینی یمن با اعلام جهاد بر علیه عربستان خواستار دفاع از کشور در مقابل تجاوزات عربستان سعودی شدند.

موزه خلیج فارس

ژئوپلتیک خلیج فارس

اسناد خلیج فارس

نقشه های خلیج فارس

برگزیده هفته

آمار سایت


بازدید روز

۱۲۴۰

بازدید دیروز

۲۹۴۰

بازدید ماه

۱۹۸۶۳

بازدید کل

۹۰۳۶۶۸۵

افراد آنلاین

۱۶۴

بررسی تجاوز نظامی عربستان به یمن

تاریخ:۱۳۹۴/۰۱/۰۶

بررسی تجاوز نظامی عربستان به یمن

عربستان سعودی بعنوان بزرگترین صادرکننده تروریسم به دنیا که همواره از انقلاب مردم یمن ابراز نگرانی میکرد در نهایت نتوانست پیروزی های حوثی های یمن را تحمل کند و صبح 5شنبه 6 فروردین 93 در یک اقدام جنون آمیز با دهها جنگنده مواضع آنان را بمباران کرد. در این تجاوز گسترده اردن، سودان، مغرب، مصر، آمریکا، انگلیس و پاکستان شیخ نشین های خلیج فارس یعنی عربستان، بحرین، امارات، کویت و قطر را حمایت کردند. اما چین، ایران، روسیه، عراق، لبنان و سوریه تجاوز نظامی عربستان به یمن را به سرعت محکوم کرده و خواستار توقف آن شدند. همچنین علمای دینی یمن با اعلام جهاد بر علیه عربستان خواستار دفاع از کشور در مقابل تجاوزات عربستان سعودی شدند. نقش اتحادیه عرب از پیدایشش تا کنون همواره نقش توحش و تجاوز در منطقه بوده است، به طوری که در حمله رژیم جنایتکار بعثی عراق به ایران هم اتحادیه عرب با اکثریت قاطع به جز سوریه و لبنان حمایت خود را از تجاوز صدام حسین به ایران اعلام کرده و با ارسال تسلیحات نظامی و کمکهای مالی فراوان به صدام حسین جنایتکار خواستار ویران کردن ایران بودند. همچنین در جنگ سوریه اتحادیه عرب به صورت یکپارچه از تروریست های جبهه النصره حمایت کردند لذا در همین راستا است که اتحادیه عرب نیز حمایت خود از تجاوز عربستان به یمن را اعلام کرد. ملک سلمان بن عبدالعزیز، پادشاه عربستان سعودی ساعت 12 نیمه شب به وقت ریاض، دستور حمله به حوثی های یمن را صادر کرد. در این عملیات که "توفان کوبنده" نام گرفته، 10 کشور از جمله شماری از کشورهای خلیج فارس شرکت دارند و آسمان یمن منطقه ممنوعه اعلام شده است.

آیا یمن باتلاق سعودی ها می شود؟
حمله عربستان به يمن بار ديگر خاورميانه را در معرض بحران ديگري قرار داد به ويژه آنكه در روزهاي آغازين اين حمله، كشورهاي مصر، امارات، پاكستان، سودان و حتي رژيم‌صهيونيستي اعلام كردندكه در اين جنگ دركنار عربستان قرار دارند به اين بهانه كه ايران از حوثي‌ها حمايت مي‌كند اما با گذشت بيش از يك هفته از اين حمله، اين تنها عربستان است كه در يمن مي‌جنگد كه خود نشان از عوامل و دلايل پيچيده‌تر اين بحران هم به لحاظ داخلي و هم در روابط ميان دو كشور دارد، چنانكه برخي از تحليل‌گران مانند خانم شيرين هانتر، عربستان را متهم به توسعه‌طلبي و سوداي احياي امپراتوري كردند. مقاله زير ريشه‌هاي اختلاف ميان يمن و عربستان و نيز سناريوهاي محتمل در اين بحران را بررسي كرده است:

ريشه اختلاف يمن و عربستان
در سال‌هاي اخير مردم يمن نسبت به عربستان‌سعودي و سياست‌هايش بسيار نگران شدند و به همين دليل اقدامات عربستان در نزديك شدن به طوايف يمن نتيجه عكس داد و مردم احساس كردند عربستان با مبالغ ناچيز توانسته سران قبايل و طوايف را به طرف خود بكشاند و بندگي نانوشته‌يي را بر يمن تحميل كند.اين درحالي است كه يمني‌ها از نظر سابقه تاريخي و مدنيت خود را برتر از عربستان مي‌دانند و معتقدند اساسا ريشه عربيت از يمن بوده و اگر قرار است ملتي تابع ملتي ديگر باشد اين عربستان است كه بايد تابع يمن شود؛ اين مساله به‌شدت فضاي داخل يمن را عليه عربستان تحريك كرده و جنبش‌هاي اعتراضي عليه عربستان شكل داده و گروه‌هاي وابسته به عربستان نظير جريان اصلاح و همين طور خاندان الاحمر را به‌شدت تضعيف كرده است.رياض به منصور هادي فشار آورد كه به عدن برود و در آنجا اعلام دولت كند و طرفداران خود را به سوي منصور هادي گسيل كرد كه به‌طور مثال مي‌توان به محسن و حميد الاحمر، حزب الاصلاح و برخي شخصيت‌هاي حزب الموتمر و... اشاره كرد. در واقع گروه‌هاي عضو لقا مشترك كه شامل چهار جريان ناسيوناليستي و سوسياليستي است به منصور هادي پيوستند اما ابتكار عربستان در عدن بيش از يك ماه دوام نياورد. هادي فرار كرد، وزير دفاع وابسته به عربستان دستگير شد و سفارتخانه‌هايي كه با ابتكار عربستان در عدن افتتاح شده بودند، همگي بسته شدند و سفرا فرار كردند.

امريكا ماه‌هاست از سوي سعودي و رژيم‌صهيونيستي متهم است كه سياست منطقه‌يي خود را تغيير داده است. اساسا همين فهم مشترك ژئوپليتيكي هم هست كه رژيم‌صهيونيستي و سعودي را تا اين حد به هم نزديك كرده است. مبناي مخالفت سعودي و رژيم‌صهيونيستي با توافق هسته‌يي احتمالي ايران و امريكا هم اين است كه فكر مي‌كنند، امريكا، عربستان را تنها گذاشته و با ايران در خفا درحال مذاكره است. اين دو، مذاكرات هسته‌يي و توافق احتمالي را خروجي معامله ژئوپليتيكي كلان –والبته پنهان- مي‌بينند كه ايران در آن از حالت دشمن خارج مي‌شود. اين امر به معني تهديد جدي هژموني عربستان بر منطقه خواهد بود. در‌واقع عربستان با بسيج اعراب براي آغاز حمله زميني به يمن مي‌خواهد خود را گرانيگاه قدرت در خاورميانه معرفي كند و به غرب بگويد، توافق با ايران نمي‌تواند باعث ناديده گرفتن احتمالي عربستان شود.

يكي از مهم‌ترين اهداف سياست خارجي عربستان، مخالفت و مبارزه با كانون‌هاي انقلابي در منطقه است. خاندان آل سعود معتقدند كه هر تحركي درجهان اسلام اتفاق بيفتد با وجود مراسم سالانه حج و جمع شدن حدود دو ميليون زاير در عربستان سعودي با توجه به ساختار سياسي بسته اين كشور در هرصورت تاثير عمده‌يي بر اوضاع داخلي اين كشور خواهد گذاشت. عربستان در داخل خود حدود 5/7ميليون شيعه (معادل 38درصد جمعيت عربستان) دارد. در استان‌هاي الشرقيه، نجران و جيزان شيعيان اين كشور سكونت دارند كه اقليتي معترض هم هستند. علاوه براين تسلط انصارالله بر كوه‌هاي مران شرايط را براي تسلط استراتژيك انصارالله بر كل منطقه حجاز فراهم مي‌كند يعني مناطق مكه، مدينه و طائف زيرنظر نيروهاي چريكي انصارالله قرار دارد بنابراين شرايط به گونه‌يي نيست كه عربستان بتواند يك جنگ فرسايشي را مديريت كند.

تسلط يمن بر درياي سرخ و تنگه باب‌المندب و استقلال يمن از عربستان پيامدهاي هم فوري و هم درازمدت استراتژيك و ژئوپليتيك با خود به همراه دارد.  دكترين جديد امريكا در منطقه خاورميانه، دور ماندن از هرگونه جنگ جديد در اين منطقه است. در واقع امريكا بيشتر ترجيح مي‌دهد كه حمايت خود را از متحدانش در منطقه در قالب مشاوره نظامي، حمايت تسليحاتي (فروش اسلحه) و ساير روش‌هايي كه نياز به پياده نظام نداشته باشد، انجام دهد. بر اين اساس «توافق هسته‌يي ايران» و «بحران يمن» دو مساله‌يي است كه «وضعيت» و «آينده خاورميانه» را تحت‌الشعاع قرار مي‌دهد. كشورهاي عربي به ويژه عربستان از اين مي‌ترسند كه توافق هسته‌يي امريكا و ايران به سويي رود كه در نهايت ايالات‌متحده قدرت ايران در منطقه خاورميانه و خليج‌فارس را به رسميت بشناسند. بر اين اساس سه سناريو محتمل پيش رو است كه عبارتند از:

1- سناريو اول: درگيري عربستان در يمن درگيري پيوسته نخواهد بود: عربستان ساختار نظامي اجاره‌يي دارد، يعني از حدود 100هزار نظامي 40درصد افراد غيربومي (20هزار نفر پاكستاني، 10هزار نفر افغاني و 10هزار نفر ديگر آن بنگلادشي) هستند و تجربه‌يي در جنگ‌هاي چريكي ندارند. اساسا ارتش اجاره‌يي نمي‌تواند در برابر نيروهاي جان بر كف يمني كه شور انقلاب در سر دارند، مقابله كند.

1-1 اثر افزايشي بر قيمت نفت: اين حمله احتمالا اثري مقطعي افزايشي و نه بلندمدت خواهد داشت؛ مگر اينكه يمن در پاسخ به حمله نظامي عربستان از موشك‌هاي اسكاد استفاده كند و سكوهاي نفتي عربستان را هدف قرار دهد.

2- سناريو دوم: تداوم جنگ فرسايشي: به نظر مي‌رسد با توجه به اينكه سياست خارجي امريكا در منطقه خاورميانه تغيير كرده است 22كشور عضو اتحاديه عرب به سركردگي عربستان و مصر با تشكيل يك ائتلاف نظامي آماده مداخله در بحران هاي منطقه‌يي هستند. به عبارتي با تغيير نقشه سياسي خاورميانه و احتمال قدرت يافتن مجدد ايران، اعراب احساس خطر كرده و سعي دارند با حملات پيشگيرانه مانع از نفوذ و قدرت يافتن اين جريان‌هاي شيعي در كشورهاي خود شوند. اين امر مي‌تواند دو پيامد را داشته باشد: 1- جنگي فرسايشي را در بر داشته باشد كه منجر به تجزيه يمن شود. (در واقع يمن راس سوم مثلث جنگ فرسايشي مي‌شود كه دو راس ديگر آن را سوريه و عراق تشكيل داده‌اند.)

2- يا يك باتلاق نظامي براي ائتلاف عربي ايجاد شود (ارتش اعراب در ويتنام خاورميانه) و بعد از يك دوره جنگ فرسايشي، حوثي‌ها قدرت را به‌طور كامل به دست بگيرند ولي از لحاظ زيرساخت اقتصادي بسيار تضعيف شده باشند.

1-2 اثر نوساني بر قيمت نفت: يمن توليد‌كننده بزرگ نفت نيست اما جنگ در اين كشور مي‌تواند منجر به درگيري‌هاي گسترده‌تر در منطقه شود و بر بازار انرژي تاثير گذارد. در اين حالت نوسان قيمتي حدود 10درصد (افزايشي) در پي هر درگيري در منطقه به واسطه يمن دور از انتظار نيست.

3- سناريو سوم: سركوب كامل حوثي‌ها؛ ايجاد دولت جديد در يمن: با گذشت دو هفته از آغاز تجاوز نظامي ائتلاف عربي به رهبري عربستان به يمن، جنگنده‌هاي عربي همچنان مواضع حوثي‌ها و نيروهاي مردمي را هدف قرار مي‌دهند. گفته مي‌شود، ائتلاف عربي مصمم به اعزام نيروي زميني به يمن و آغاز آن چيزي است كه «مرحله دوم عمليات» مي‌نامد. گفته مي‌شود، نزديك به 100هزار نظامي و شبه‌نظامي به همراه 90هلي‌كوپتر جنگي آپاچي براي حمله زميني به يمن آماده شده‌اند. اين نيروها متشكل از 20هزار نيروي نظامي از كشورهاي عربي، 60 هزار نيرو از قبايل يمني و 30هزار نظامي از ارتش يمن كه هنوز به عبد ربه منصور هادي، رييس‌جمهور مستعفي اين كشور وفا دارند، است. در واقع در 10روز ابتدايي جنگ، ائتلاف عربي با از ميان برداشتن پدافند هوايي يمن به دنبال اين بود تا منطقه‌يي امن براي ورود نيروهاي زميني فراهم كند. هرچند امكان شكست حوثي‌ها محتمل است ولي دولت دست نشانده عربستان همواره مورد تهديد از سوي بازماندگان حوثي‌ها خواهد بود. (امير رودگر- كارشناس ارشد برنامه‌ريزي و تحليل سيستم‌هاي اقتصادي)


چرایی تهاجم نظامی عربستان به یمن؟

دکتر کیومرث یزدان پناه: بعد از مرگ ملک عبدالله و روی کار آمدن سلمان بن عبدالعزیز انتظار رفتاری غیرمتعارف با توجه به سوابق سیاسی و امنیتی وی و روند سیاست‌های خارجی خاندان سعودی در 12 سال اخیر انتظار می‌رفت در کنار توجیهات خطرناک حکومت ریاض برای حمله به یمن، دلایل متعدد و خاصی از جمله دلایل ژئوپلیتیکی وجود دارد که می‌‌توان به‌واسطه آن حمله غیرمنتظره عربستان سعودی به کشور یمن را مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار داد همچنین تا حدودی اهداف پنهانی آن را در منطقه بحران‌زده و خاکستری خاورمیانه حدس زد.

سران آل سعود در ریاض طی 12 سال اخیر به اندازه کافی و به صورت اساسی موقعیت منطقه ای و جهانی خود را در قبال رقبای مهم منطقه ای خود (جهان اسلام و منطقه خاورمیانه) به مخاطره سیاسی ـ امنیتی و از همه مهم تر حیثیتی انداخته اند. شواهد و دلایل متعدد نشان از این حقیقت تلخ دارد که به واسطه مجموعه ای از عوامل منطقه ای و تحولات بنیادین در کشورهای واقع در جغرافیای سیاسی خاورمیانه این منطقه حداقل برای دوره ای میان مدت از هماهنگی و همنوایی ژئوپلیتیکی دور شده و تهدیدات ژئوپلیتیکی در خاورمیانه و مرکز جهان اسلام با کلکسیونی از بحران ها و چالش های پیچیده به اوج خود رسیده است.اما موضوع مهمی که عربستان از آن غافل است، تبعات این جنون مقطعی است که گرفتار آن آمده است.

گرچه در طول 35 سال اخیر این چندمین بار است که عربستان درصدد تحمیل سیاست های افراطی خود بر گستره ای از جهان اسلام بوده که بخشی از آن ناشی از ایدئولوژی انحرافی وهابیت و افکار انحرافی حاکم بر ساختار پادشاهی و دینی این کشور است اما دخالت گسترده نظامی در یمن، در آینده ای نزدیک جبهه متحدی در پهنه جغرافیای سیاسی جهان عرب با محوریت جنبش های آزادیخواه و مسلمان را علیه عربستان و چند متحد نامطمئن عربش خواهد گشود و آتش این بسته انفجاری و مرگبار دامن سعودی ها را به طور ریشه ای خواهد گرفت. خطایی که در نیم قرن اخیر به طور مکرر در کشورهای اسلامی و عربی تکرار شده و اقدامات غیرمتعارف آنان که هیچ تناسبی با وزن و عیار ژئوپلیتیکی آنان نداشته، کشورهایشان را به خاک سیاه نشانده است. عراق امروزی محصول رفتارهای اشتباه و ماجراجویانه رهبران حزب بعث است که با اقداماتی فراتر از توان ژئوپلیتیکی عراق، این حوزه تمدنی را برای مدتی بسیار طولانی به پرتگاه سقوط انداخته اند. مصر، لیبی، سودان و ... نمونه های مشابه دیگری که تاوان سنگین رفتارهای غیرمتعارف و ناشیانه رهبران خود را پس داده و می دهند، باید عبرتی تاریخی و سیاسی برای خاندان آل سعود باشد وگرنه دیری نخواهد پایید که عربستان نیز زیر اقدامات فراتر از وزن ژئوپلیتیکی خود له شود.

در مجموع تجاوز رژیم سعودی به یمن نه تنها نقض آشکار مقررات حقوق بین الملل و منشور ملل متحد است که حاصل آن کشته و زخمی شدن غیرنظامیان بی گناه و افزایش چالش ها برای ریاض و فراهم شدن فرصت برای فروش بیشتر سلاح برای آشوب سازان فرامنطقه ای غربی است. گرچه دلایل متعددی برای این تجاوز نظامی توسط عربستانی ها اعلام شده است، اما چند مساله اساسی در این رابطه از اهمیت بیشتری برخوردار است.

دلیل اول: فرو نشاندن عصبانیت درونی ناشی از شکست های پی در پی سران سعودی در منطقه از افغانستان، عراق و سوریه تا عمق ژئواستراتژیکی این کشور در یمن.

بعد از مرگ ملک عبدالله و استقرار سلمان بن عبدالعزیز و از همه مهم تر، ضعف مفرط حاکمان جدید سعودی که گرایش های افراطی وهابی دارند و همچنین شکست های اخیر آنان در کشورهای مهم منطقه، ورود در معرکه ای ماجراجویانه آن هم با این وسعت و شدت، از دیدگاه راهبردی و ژئوپلیتیکی و ژئواستراتژیکی توجیه پذیر نیست و به نظر می رسد این اقدام در مقابل جنبش انقلابی انصارالله که کاملا اعتقادی و مبتنی بر باورهای ملی در راستای استقلال و اعتبار یمن متحد شده با جان و دل می جنگند، کاملا شتابزده بوده و دستاورد مثبتی به دنبال نخواهد داشت. آنچه در یمن می گذرد، خبر از آینده ای بسیار خطرناک برای کل منطقه خاورمیانه می دهد. اقدام نظامی عربستان و همراهی برخی کشورهای غربی و عربی با این کشور، این واقعیت تلخ را عیان می سازد که بخش اعظم بی ثباتی سیاسی در کشورهای اسلامی و شیوع گسترده بنیادگرایی و جنگ های فرقه ای و تروریسم محصول سیاست های پنهان و مرموزانه سعودی ها بوده که امروز از پس پرده بیرون آمده و به میدان کارزار نظامی ریاض و ماجراجویی های خطرناک ثروتمندان عربی با رهبری عربستان در منطقه تبدیل شده است.

دلیل دوم: کاهش شدت ضعف های ژئوپلیتیکی در خلیج عدن و تنگه باب المندب و دریای سرخ که هم اکنون بر پیکره عربستان سنگینی می کند.

دلیل سوم: وحشت از تقویت گروه های تروریستی و ورود آنان به داخل خاک عربستان. دولت ریاض به هیچ وجه به عواقب اقدامات خود در گسترش افراط و تروریسم و تکفیر در جهان اسلام فکر نکرده است و هم اینک خطرات نفوذ این گروه ها را در عمق ژئوپلیتیکی خود احساس می کند.

دلیل چهارم: ممانعت از پیروزی ملی در یمن به رهبری انصارالله و هراس از شکل گیری اتحاد ملی و وحدت سرزمینی در یمن که انقلابیون یمنی در آستانه دستیابی به آن بودند. این موضوع و تحقق آن در یمن مساوی است با مرگ ژئوپلیتیکی عربستان در باب المندب و دریای سرخ و احیای تمام عیار ژئوپلیتیکی ایران در ماورای بحرالاحمر.

دلیل پنجم: رقابت فرااستراتژیکی با جمهوری اسلامی ایران و تقابل با سیاست های اثرگذار منطقه ای ایران در کشورهای عربی خاورمیانه از جمله عراق، سوریه، لبنان و یمن. عربستان تاب و تحمل سیاست های منطقی ایران در جهان اسلام را ندارد.

 

کلاف سر در گم روابط ایران و عربستان

پس از انتشار خبر تعرض پلیس سعودی به دو نوجوان ایرانی در جده خشم عمومی ایران را فراگرفت. در حقیقت آن‌چه که امروز در افکار عمومی و شبکه‌های اجتماعی می‌بینیم تلفیقی از احساسات مذهبی و ملی است. عده‌ای بر لزوم بحث تحریم حج عمره تا معذرت‌خواهی رسمی مقامات سعودی و دادن تضمین عینی از سوی آنان برای حراست و حفاظت از جان زائران ایرانی تاکید می‌کنند، افرادی نیز به چیزی دیگری غیر از بسته شدن سفارت عربستان در تهران راضی نیستند. در سال‌های پس از پیروزی انقلاب اسلامی با توجه به جایگاه منطقه‌ای و اختلافات ایدئولوژیک جمهوری اسلامی ایران و عربستان روابط این دو کشور پر از فراز و نشیب و بعضا همراه با تخاصم‌های دیپلماتیک بوده است ، چنان که در مقطعی پس از کشتار 275 زائر ایرانی در مکه در مراسم برائت از مشرکین در سال 1366 مسئله تیرگی روابط دو کشور به حد اعلی رسید و هشت ماه بعد از این کشتار، عربستان سعودی به صورت یک جانبه به قطع مناسبات خود با ایران اقدام کرد و به دیپلمات‌های ایرانی مقیم عربستان یک هفته مهلت داد که عربستان را ترک کنند، ایران نیز به دستور امام خمینی(ره) اعزام زائران به سفر حج واجب را متوقف کرد و آن را برای مدتی تحریم کرد .

بعد از اتمام جنگ هشت ساله، حمله عراق به کویت و محکومیت این اقدام از سوی ایران، روابط سیاسی این دو کشور بعد از سه سال با بازگشایی سفارت و کنسولگری در ایران و عربستان در سال 1370 وارد مرحله جدیدی شد . در دولت‌سازندگی روابط دو کشور به واسطه تعامل شخصی که برخی از مسئولان با مقامات عربستانی داشتند، رو به بهبودی رفت . با روی کار آمدن دولت هفتم و اتخاذ سیاست تنش زدایی و اعتماد سازی از سوی این دولت و دولت هشتم، روند توسعه مناسبات ایران با کشورهای منطقه از جمله عربستان شکل جدی تری به خود گرفت. چنانکه به اعتقاد تحلیلگران برگزاری هشتمین نشست سران کشورهای اسلامی در تهران در آذرماه 1376 و حضور عبدالله به عنوان ولیعهد عربستان در این اجلاس نقطه عطفی در تاریخ روابط ایران و عربستان بود. در ادامه نیز رئیس دولت هفتم در سال 1378 در قالب سفر به چند کشور منطقه به عربستان سفر کرد که این سفر اولین دیدار بالاترین مقام ایرانی از عربستان بعد از پیروزی انقلاب اسلامی بود چنانکه ملک فهد پادشاه اسبق عربستان با صندلی چرخ دار به استقبال خاتمی در فرودگاه رفت.

حوادث 11 سپتامبر تاثیرات عظیمی بر منطقه خاورمیانه و روابط این کشورها با یکدیگر داشت چنانکه روابط ایران و عربستان نیز وارد مرحله جدیدی شد. در آن زمان به دلیل توسعه شکاف در روابط آمریکا با اعراب به صورت کلی و با عربستان به صورت خاص و پدیدار شدن فرصت‌های ژئوپلتیک و ژئواستراتژیک جدید در عراق و افغانستان و منطقه خلیج فارس برای آمریکا به عنوان جایگزین های مناسب عربستان و همچنین اتخاذ سیاست منطقه‌ای از سوی امیرعبدالله که به نیابت از ملک فهد اداره امور عربستان را بر عهده گرفته بود، این ها همه باعث گرمی بیشتر روابط دو کشور ایران و عربستان شد .

بعد از اتمام دوره‌اصلاحات و عدم پیگیری سیاست تنش زدایی از سوی دولت جدید و با توجه به تحولات منطقه روابط ایران و عربستان وارد مرحله جدیدی از تنش شد و علیرغم این که رئیس دولت نهم و دهم پنج بار به عربستان سفر کرد در این مدت هیچ مقام عالی رتبه‌سعودی چمدان به مقصد ایران نبست.از جمله اتفاقاتی که در این دوره _ که به سردی هر چه بیشتر روابط ایران و عربستان منجر شد_ رخ داد جنگ داخلی در سوریه و حمایت عربستان از گروه‌های تروریستی در منطقه ،ترور رفیق حریری نخست‌وزیر اسبق لبنان ( که به اتهام علیه ایران و هم‌پیمانانش منجر شد)، حمله نظامی عربستان به بحرین و همچنین اتهام ترور سفیر عربستان در آمریکا بود که از سوی مقامات سعودی علیه ایران مطرح شده بود. دولت یازدهم بعد از روی کار آمدن در کنار سیاست تنش زدایی و تعامل با کشورهای غربی بر اهمیت تعامل با کشورهای همسایه از جمله عربستان نیز تاکید کرد ، چنان که در بیست و هفتمین روز از خرداد ماه سال 92 رئیس دولت یازدهم در نخستین نشست خبری خود از بهبود روابط تهران و ریاض صحبت کرد و از برقراری روابط سیاسی با عربستان سعودی استقبال کرد.

روحانی در این نشست خبری که در مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام، برگزار شد عربستانی‌ها را برادر خود خواند و در پاسخ به خبرنگار الجزیره اظهار داشت: ما با عربستان برادر هستیم و قبله‌گاه مسلمانان در آن کشور است و ما رابطه بسیار نزدیک منطقه‌ای فرهنگی و تاریخی داریم، صدها هزار ایرانی در سال برای زیارت خانه خدا به آن کشور سفر می‌کنند و اتباع سعودی هم به ایران سفر می‌کنند. خوشحالم که اولین تفاهم‌نامه امنیتی بین ایران و عربستان سعودی از طرف ایران با امضای بنده بود. ان‌شالله در دولت آینده روابط بسیار خوب با همسایگان به ویژه با عربستان خواهیم داشت.

در طی این سال‌ها علیرغم برخی از تلاش‌ها برای نزدیکی روابط ، این دو کشور برای کسب جایگاهی موثرتر در بین کشورهای منطقه رقابتی گاه پنهان و گاه آشکار داشتند که بعضا این رقابت‌ها جنبه ایدئولوژیک نیز به خود گرفته است. چنان‌که عربستان بارها ایران را متهم کرده که درصدد است هلال شیعی را در منطقه گسترش دهد. در نوروز 94 در پی حمله مداخله‌جویانه عربستان به یمن و دخالت نظامی در این کشور جنگ منطقه‌ای ایران و عربستان به اعتقاد برخی از تحلیل‌گران به صورت آشکار درآمد. گرچه در همان زمان برخی معتقد بودند که عربستان با تشکیل ائتلاف عربی_ عبری در صدد است مذاکرات هسته‌ای ایران که در لوزان در حال برگزاری بود را در حاشیه قرار دهد. در حالی که بسیاری از تحلیلگران حمله عربستان به یمن را به نوعی جنگ غیر مستقیم با ایران به اتهامات واهی می‌دانند. اتفاقی که در فرودگاه جده در هنگام بازگشت زائران ایرانی در هفته دوم تعطیلات رخ داد روابط دو کشور را بیش از پیش متاثر کرد چنان‌که پای احساسات ملی نیز به میان آمده است و در روز شنبه عده‌ای از مردم تهران تجمعی خودجوش در مقابل سفارت عربستان برگزار کردند . داستان از جایی آغاز شد که در هفته دوم تعطیلات در هنگام بازگشت تعدادی از زوار از عربستان در فرودگاه جده دو مامور عربستانی به دو نوجوان پسر ایرانی تعرض کردند .

بعد از رسانه‌ای شدن این موضوع مقامات وزارت خارجه و سازمان حج و زیارت به افکار عمومی و مراجع تقلید این اطمینان را دادند که این موضوع را به جد پیگیری خواهند کرد چنانچه حسین امیرعبداللهیان، معاون عربی آفریقایی وزارت خارجه روز پنج‌شنبه اعلام کرد: با پیگیری‌های فشرده صورت گرفته، یک مقام عالی‌رتبه سعودی چهارشنبه شب در دیدار سفیر کشورمان در ریاض اعلام کرد که عاملان تعرض به دو نوجوان عمره‌گزار ایرانی شناسایی و بازداشت شده‌اند و به اشد مجازات خواهند رسید. اما ماجرا به همین جا ختم نمی‌شود، چرا که ایران برای تامین امنیت زائرانش خواهان برخورد جدی‌تری از سوی عربستان با این ماجرا است. به طوری که روز جمعه 21 فروردین‌ماه سیدعلی قاضی‌عسکر نماینده ولی فقیه در امور حج و زیارت تاکید کرد: باید متخلفان این حادثه به اشد مجازات برسند و استمرار سفرهای عمره مفرده به عملکرد مقام‌های سعودی در برخورد با این موضوع بستگی دارد.

سرپرست حجاج ایرانی ادامه داد : در صورتی‌که مقام‌های سعودی برخورد قاطعی با این موضوع نداشته باشند، استمرار سفرهای عمره مفرده به مصلحت کشور و مردم ایران نیست.

در حالی که تعدادی از نمایندگاه مجلس هفته گذشته برای طرح یک فوریتی لغو سفر حج عمره تا اطلاع ثانوی امضا جمع کردند و خواستند که دولت ایران از مواضع خود کوتاه نیاید و موضع مستحکم‌تری نسبت به این ماجرا داشته باشد رییس‌جمهور عصر روز شنبه در نامه ای از وزیر ارشاد خواست گزارش "دقیق و جامعی" از پیگیری‌های انجام شده در موضوع تعرض به دو نوجوان ایرانی در جده ارائه کند.

روحانی در این نامه خطاب به جنتی آورده است : با توجه به حادثه تعرض به دو نوجوان زائر ایرانی در فرودگاه جده، اگرچه احترام به علائق مذهبی مردم و تامین امکانات زیارتی برای علاقه‌مندان جزو سیاست‌ها و برنامه‌های دولت است، لیکن در صورتی که امنیت و کرامت زائران تامین نشود استحباب این امر در مقابل گناه بزرگ توهین به زائران و صدمه به عزت ملی رنگ می‌بازد و در شرایطی ممکن است به حرام تبدیل شود. از این رو ضروری است سازمان حج و زیارت با همکاری وزارت امور خارجه، پیگیری‌های خود را با مقامات سعودی به طور جدی ادامه داده و نسبت به مجازات در مورد مجرمین و تامین امنیت زائران اطمینان حاصل کرده و گزارش دقیق و جامعی جهت تصمیم گیری ارائه کند.

در حالی که مقامات عربستانی هنوز ، به صورت صریح و علنی از ایران عذر خواهی نکرده‌اند و حتی در روز چهارشنبه هفته گذشته ، مقامات سعودی اجازه ندادند که هواپیمای زائران ایرانی که از اصفهان عازم عربستان بود در فرودگاه جده به زمین بنشیند و در طی چند روز گذشته بسیاری از سفرهای زائران ایرانی به دلیل عدم صدور ویزا ازسوی عربستان کنسل شده است ، به نظر می رسد روابط ایران و عربستان مثل کلاف سردرگمی شده که باز شدن آن صرفا با کار دیپلماتیک براساس واقع‌بینی و پیگیری منافع ملی میسر خواهد بود . (ایسنا)

 


علی ۱۳۹۴/۰۶/۲۵
بهتره که روابط کاملا قطع بشه حج فقرا مشهد امام رضا
علی ۱۳۹۴/۰۶/۲۵
بهتره که روابط کاملا قطع بشه حج فقرا مشهد امام رضا

دیدگاه خود را بیان کنید