ماجراجویی های جدید نظامی آل سعود در منطقه خلیج فارس

ماجراجویی های جدید نظامی آل سعود در منطقه خلیج فارس

برخی اخبار تایید نشده در روزهای 11 و 12 ژانویه 2014 حکایت از آن داشته است که پیشروی نیروهای عراقی در نبرد با نیروهای القاعده در استان الانبار غرب عراق سبب طرح تهدید هایی از سوی عربستان سعودی شده است دایر بر اعزام نیروهای خود به داخل خاک عراق تحت عنوان سپر دفاعی خلیج فارس برای حمایت از مواضع تروریست های الاعده در الانبار.

موزه خلیج فارس

ژئوپلتیک خلیج فارس

اسناد خلیج فارس

نقشه های خلیج فارس

برگزیده هفته

آمار سایت


بازدید روز

۲۶۶۹

بازدید دیروز

۲۹۴۰

بازدید ماه

۲۱۲۹۲

بازدید کل

۹۰۳۸۱۱۴

افراد آنلاین

۲۲۰

ماجراجویی های جدید نظامی آل سعود در منطقه خلیج فارس

تاریخ:۱۳۹۲/۱۱/۰۲

ماجراجویی های جدید نظامی آل سعود در منطقه خلیج فارس

دکتر پیروز مجتهدزاده
استاد جغرافیای سیاسی و ژئوپولیتیک دانشگاه های تهران و لندن

سر آغاز سخن
برخی اخبار تایید نشده در روزهای 11 و 12 ژانویه 2014 حکایت از آن داشته است که پیشروی نیروهای عراقی در نبرد با نیروهای القاعده در استان الانبار غرب عراق سبب طرح تهدید هایی از سوی عربستان سعودی شده است دایر بر اعزام نیروهای خود به داخل خاک عراق تحت عنوان سپر دفاعی خلیج فارس برای حمایت از مواضع تروریست های الاعده در الانبار.

اگرچه این اخبار از سوی منابع سعودی تایید نشده اند، برخی منابع خبری عراقی گزارش داده اند که امیر سلمان بن سلطان بن عبدالعزیز، معاون وزیر دفاع عربستان تهدید کرده است در صورتی که وضعیت فعلی در الانبار به همین منوال ادامه یابد، نیروهای سپر دفاع جزیره وارد استان الانبار خواهند شد تا بنا به ادعای وی این استان را از دست "صفوی های زرتشتی" نجات دهند.

در همان حال، توجه به این خبر شایان اهمیت است که از قول روزنامه عراقی البینه گفته شد نیروهای نظامی عربستانی و عراقی در مرزهای دو کشور تحرکات خود را افزایش داده اند و اقدام به استقرار ادوات جنگی در مرزها کرده اند.

آل سعود در تزلزل و دستپاچگی
آنچه تردید ندارد آینکه اخبار تایید نشده بالا را باید در ادامه اقدامات سیاست های ژئواستراتژیکی دو دهه اخیر عربستان سعودی در دنیای اسلام ارزیابی کرد: سیاست هایی چون اختراع و حمایت از گروه های تروریستی اسلامی مانند القاعده، سلفیون، تکفیریون و ده ها گروه تروریستی ضد انسانی دیگر که از وهابیون خونخوارند و به نام اسلام ریشه کن کردن امنیت برای اسلام و مسلمانان را در آسیای باختری و افریقای شمالی هدف قرار داده اند. آنان سراسر دنیای اسلام، از اندونزی در خاور گرفته تا مصر و لیبی و الجزایر و تونس و مراکش در باختر جهان اسلام را به آشوب و بلوای نا امنی دچار کرده اند. این استراتزی سعودی که از دید اربابان امریکایی آنان پنهان نیست در نتیجه بروز دو تحول صوری در منطقه اوج گرفته است:

1- بروز جنبش های آزادی خواهی در دنیای عرب که بر اندازی رژیم های خودکامه و دست نشانده ایالات متحده امریکا و اسرائیل را هدف داشته است و آشکارا آل سعود را در نوبت نهایی ریشه کن کردن این گونه رژیم ها قرار داده بود. ولی سیاست های غربی برای استقرار کنترل خود بر آن جنبش ها، از آن به عنوان "بهار عربی" نام برده اند.

2- دسیسه پردازی های ژئوپولیتیکی علیه نظام اسلامی شعارها را بهانه طرح این ادعا قرار دادند که ایران اسلامی، در اندیشه ایجاد برتری نیروهای شیعی مذهب بر جهان اسلام در خاورمیانه عربی است، با استفاده از جغرافیای "هلال شيعی The Shiite Crescent". زمزمه های این توطئه ژئوپولیتیکی که از سال 2004 با چاپ مقاله ای در تشریح یک ژئوپولیتیک واهی در جهان اسلام از ملک عبداله اردن در روزنامه های امریکایی شروع شده بود، در سال 2006 به دست ژئواستراتژیست های اسرائیلی تبدیل به توطئه ای شد برای یکپارچه سازی نیروهای عربی – اسرائیلی در برابر قدرت گیری های اسلامی شیعی در مبارزه علیه تجاورهای ژئواسترایکی اسرائیل نسبت. در طرح و پی گیری این استراتژی ژئوپولیتیکی توطئه آمیز ایهود اولمرتEhud Olmert ، نخست وزیر وقت اسرائیل، به دستیاری ملک عبداله دوم پادشاه اردن و با مشارکت حسنی مبارک، رئیس جمهور وقت مصر توانست ایده هلال شیعی را در سطح گسترده ای تبلیغ کند. هدف از اجرای این توطئه ایجاد این شبهه در جهان بوده است که ایران در یک طرح ژئوپولیتیکی هلالی شکل می خواهد با استفاده از جوامع شیعی مذهب در استان های حصا و قطیف در عربستان سعودی و در کشورهای بحرین، عراق، سوریه و لبنان، تشیع را بر تسنن در جهان اسلام چیره سازد. طرح این توطئه همزمان بود با شکست ژئوپولیتیک سعودی در زمینه انتشار وهابی گری در شبه قاره هند، افغانستان، آسیای مرکزی و قفقاز، در حالی که اشغال عراق توسط نیروهای امریکایی – اروپایی منجر به انتقال قدرت در آن کشور به اکثریت شد که از مذهب شیعه است. این رویدادها رهبران سعودی را واداشت تا سرنوشت آل سعود را در برابر افسانه هلال شیعی با علامت سوال مواجه بیند. همین برداشت عجولانه از سناریوی هلال شیعی سبب شد تا آل سعود قدرت درک و بینایی خود را از دست داده و نابخردانه رد پای اسرائیل و سیاست اسرائیلی "تفرقه بیانداز و حکومت کن" بر جهان اسلام را نادیده گیرد و در واکنشی دست پاچه وار دست به اقداماتی زند که خواست اسرائیل بوده است و این گونه بود که آل سعود در ائتلافی نا نوشته با اسرائیل شکاف بزرگی را در جهان اسلام تدارک بیند. اگرچه هوشیاری دولت های اسلامی در ایران و عراق و سوریه و لبنان و فلسطین نسبت به این توطئه های ژئوپولیتیکی اسرائیلی – اردنی – سعودی تا این تاریخ مانع از واقعیت یافتن حقیقی تفرقه افکنی ها در جهان اسلام شده است، اما آل سعود گویا دست بردار نیست و به گفته عوام "به سیم آخر" می زند.

آل سعود خود را با خطر سقوط مواجه می سازد
واقعيت اين است كه عربستان سعودي امروز در موضع انفعالي قرار دارد و در اين موضع انفعالي عربستان سعودي خود را يكپارچه آسيب‌پذير مي‌بيند و اين آسيب‌پذيري هم از ديد مطالعات علمي كاملا واقعي است. عربستان سعودي با اقدامي كه مرتكب شد نسبت به آينده امنيت رژيم خود دست به ريسكي بزرگ زده است كه اين ريسك مي‌تواند زماني در جهت منافع عربستان و سياست‌هاي آن عمل كند و ممكن است دامن‌گير نظام حكومتي عربستان سعودي شود و به اين دليل است كه شاهديم برخي از سياستمداران در نظام حكومتي آل‌سعود اين چنين حساس و هيجان‌زده هستند و نامربوط‌ ترين كلمات را ممكن است در مورد ايران يا هر كشور ديگري به زبان آورند.

علیرغم برملا شدن نادرستی های توطئه اسرائیلی "هلال شیعی" آل سعود به گونه ای ماجرا جویی های استراتژیکی خود را پی گیر است که گویی او را فردایی نیست و بلاید برای تضمین فردای خود همه چیزش رابه قماری بگذارد که هرگز بردی نخواهد داشت. آل سعود چنان رفتاری دارد که گویی یارای آموختن درس عبرت از شکست های پی در پی توطئه های اسرائیلی – عربی یاد شده در عراق، در سوریه، در لبنان، در فلسطین، در مصر، در بحرین، در یمن، در پاکستان، در افغانستان، در آسیای مرکزی و قفقاز را ندارد و نمی بیند که واکنش های ژئوواستراتژیکیش به صورت دست زدن به اقدامات نظامی مستقیم در بحرین و یا دست زدن به گسیل نیروهای تروریستی در دیگر کشورهای یاد شده همگی با شکست مواجه شده و می شود و ادامه این وضع می تواند به سقوط آل سعود بیانجامد آن هم در شرایطی که این رژیم در داخل عربستان به ویژه در طبقات جمعیتی جدید آن کشور همه پایگاه های عقیدتی و سنتی خود را به سرعت از دست می دهد.

آل سعود تا آن اندازه از بینش ژئوپولیتیکی مستقل خود بی بهره است که نمی بیند صرفه را در عرصه برخورد نیروها در سوریه باخته است و توجه ندارد تحولاتي كه در حال حاضر در رابطه با سوریه جريان است عمدتا به زيان استراتژي هاي ژئوپولوتيكی سعودی - اسرائیلی پیش می رود و عموما به سود جمهوري اسلامي ايران است. در این شرایط، که ایالات متحده امریکا، علیرغم فشارهای سنگین اسرائیل می کوشد در خاور میانه با ایران به موازنه های لازم دست یابد، طرح احتمال دست زدن آل سعود به عملیات مستقیم نظامی در الانبار عراق نشان از آن دارد که آل سعود گویا حتی یارای درک خطر درگیر شدن مستقیم ایران را در چنان وضعیتی ندارد که می تواند موقعیت آل سعود را در یک قدمی سرزمین خودش به نابودی کشاند.

آیا پایان آل سعود آغاز شده است؟
آل سعود گویا نتوانسته است نتایج اقدام نظامی مستقیم خود در بحرین را مورد ارزیابی قرار دهد و درک نکرده است که آن اقدام اعتبار ژئوپولیتیکی عربستان سعودی را حتی نزد حامیان امریکائیش نابود کرد و در حقیقت نیروهای نظامی که زیر عنوان فریبکارانه "سپر دفاعی شبه جزیره" به بحرین اعزام شدند از سوی همه محافل سیاسی و استراتژیکی و حقوقی جهان محکوم شد و به خواست مستقیم امریکائی ها خاک بحرین را تخلیه کرد.

گذشته از مشکلات فراوان جغرافیای سیاسی داخلی که رژیم آل سعود برای خود درست کرده است، ریاض هنوز درنیافته است که بازگرداندن یک عنصر کاملا امریکایی مانند شاهزاده بندر و گماردن او در راس امور امنیتی آن کشور در شرایط بیماری پادشاه و ولیعهد های سعودی، امنیت آل سعود را به خطر انداخته است. شاهزاده بندر که به عنوان سفیر عربستان در واشینگتن بخش مهمی از عمر سیاسی خود را در امریکا و در خدمت سازمان اطلاعات و امنیت سی آی ای گذرانده است، ظاهرا ابایی ندارد که کشور خود را در آستانه دهه دوم و سوم قرن بیست و یکم از مستعمرات ایالات متحده امریکا اعلام نماید. او فردی متعصب و تندخو است که چاره هر مشکلی را در عملیات نظامی می بیند در غفلت حیرت انگیزی نسبت به این حقیقت که همین گونه عملیات نظامی می تواند پایان عمر آل سعود را نزدیک سازد، آنهم در شرایطی که ایالات متحده آشکارا از خودسری های آل سعود و ماجرا جویی های استراتژیکش به ستوه آمده است.

امروز اگر می بینیم که ایالات متحده امریکا همچنان به حرف های ضد ایرانی در منطقه پروبال می دهد، این وضع نباید ما را به این اشتباه اندازد که امریکایی ها بخواهند کشوری مانند عربستان سعودی با رژیم متزلزلش که از بیم جان خود این گونه به بحرین لشگر کشی می کند و از اوضاع یمن به هراس می افتد، سکاندار داعیه “ثبات” در منطقه باشند رژیم خود را داشته باشد، بلکه تزلزل وضعیت خود را بیشتر به نمایش می گذارد. چنین رژیمی که از یک سو “تزلزل” را به نمایش می گذارد و از سوی دیگر در تلاشی گسترده برای انتشار بنیاد گرایی و وهابی گری در جهان اسلام تروریزم را دامن می زند، حتی درک آن را ندارد که ایالات متحده امریکا که امروز با کشف منابع عظیم و گسترده ای از نفت و گاز در کرانه های باختری آن کشور در اقیانوس آرام بیش از این وابستگی حیاتی به نفت عربستان سعودی ندارد و به راحتی می تواند دست از این متحد درد سر آفرین بکشد.



دیدگاه خود را بیان کنید