سرکوب شیعیان در عربستان سعودی و احتمال تجزیه این کشور

سرکوب شیعیان در عربستان سعودی و احتمال تجزیه این کشور

استان شرقی عربستان سعودی، جایی که اصلی¬ترین ذخایر نفتی این کشور در آن قرار دارد، از بهار سال 2011 محل درگیریهای داخلی بین سنّی¬ها و اقلیت شیعه بوده است. اگر دامنۀ انقلاب¬های عربی به این کشور پادشاهی گسترش یابد، می¬تواند باعث نابودی بازار نفت شده و جهان را به ورطۀ سقوط اقتصادی بکشاند. کارشناسان بر این باورند که ایالات متحدّه در این مرحله اجازۀ وقوع چنین چیزی را نخواهد داد مگر طرح جدیدی از ثبات و امنیّت، بر پایۀ مشارکت ایران در خلیج فارس استقرار یابد.

موزه خلیج فارس

ژئوپلتیک خلیج فارس

اسناد خلیج فارس

نقشه های خلیج فارس

برگزیده هفته

آمار سایت


بازدید روز

۷۴۳

بازدید دیروز

۲۸۸۶

بازدید ماه

۲۲۲۵۲

بازدید کل

۹۰۳۹۰۷۴

افراد آنلاین

۱۶۷

سرکوب شیعیان در عربستان سعودی و احتمال تجزیه این کشور

تاریخ:۱۳۹۲/۰۷/۲۹

سرکوب شیعیان در عربستان سعودی و احتمال تجزیه این کشور

نوشته ولادیمیر اِفیموف
استان شرقی عربستان سعودی، جایی که اصلی¬ترین ذخایر نفتی این کشور در آن قرار دارد، از بهار سال 2011 محل درگیریهای داخلی بین سنّی¬ها و اقلیت شیعه بوده است. اگر دامنۀ انقلاب¬های عربی به این کشور پادشاهی گسترش یابد، می¬تواند باعث نابودی بازار نفت شده و جهان را به ورطۀ سقوط اقتصادی بکشاند. کارشناسان بر این باورند که ایالات متحدّه در این مرحله اجازۀ وقوع چنین چیزی را نخواهد داد مگر طرح جدیدی از ثبات و امنیّت، بر پایۀ مشارکت ایران در خلیج فارس استقرار یابد. از همین رو در سپتامبر امسال مصالحه¬ای غیر منتظره بین واشنگتن و تهران آغاز گردید.

بهار عربی که منجر به سقوط رژیم¬های حاکم بر تونس، مصر و لیبی گردید، عربستان سعودی را نیز بی‌نصیب نگذاشته است. در استان شرقی (بزرگترین و غنی¬ترین منبع نفتی این کشور) که اکثراً شیعیان در آن زندگی می¬کنند، به طور مکرر موج مخالفت وجود داشته است. شیعیان که با جمعیتی در حدود 4 میلیون نفر، 15 درصد جمعیت عربستان سعودی را تشکیل می¬دهند، قربانیان تبعیضی هستند که توسّط مقامات سعودی تقریباً در همۀ زمینه¬ها اعمال می¬شود؛ از خدمات عمومی و رویۀ اجرای قانون از سوی سازمانها گرفته تا بی¬حُرمتی به حقوق مذهبیشان. در ریاض باور بر این است که در پشت آشوب شیعیان در این کشور، تهران قرار دارد که در پیِ سست کردن پایه¬های رژیم حاکم آل سعود است و بر موج جدایی¬طلبی در مناطق عمدتاً شیعه¬نشین دامن می¬زند. عربستان سعودی بر این باور است که هدف نهایی ایران تلاش برای جداکردن استان شرقی این کشور و تشکیل نوعی کنفدراسیون از شیعیان عرب شامل بحرین و جنوب عراق بوده که در سایۀ حمایت ایران قرار بگیرند.

در بستری تاریخی جمعیت شیعیان در مناطق شرقی عربستان سعودی و نواحی متمرکز شدند که مهمترین حوزه¬های نفتی در آنها قرار دارد و در این مناطق اکثریت جمعیت را تشکیل می¬دهند. اگر یک شورش مسلحانۀ شیعی آغاز شود ( تحلیل¬گران شورای همکاری کشورهای عرب خلیج فارس معتقدند که ایران کاملاً قادر به سازماندهی چنین امری است)، ضربه¬ای جدی بر اقتصاد عربستان سعودی خواهد بود چرا که 90 درصد درآمد صادرات این کشور را نفت و فرآورده¬های آن تشکیل می-دهد.

جدال میان ریاض و تهران برای اثرگذاری بر جهان اسلام بیش از یک دهه در جریان است. در سالهای 2010 تا 2012 حاکمان سعودی مکرراً و به¬طور هم¬زمان ایالات متحده و اسرائیل را برای حمله به ایران تحریک کرده¬اند. موضوع دیگری که برای عربستان سعودی به همان اندازه اهمیّت دارد، رژیم¬های سلطنتی در منطقۀ خلیج فارس است که شروع "بهار عربی" شیعیان این کشورها را نیز جسور کرد. به¬طور ویژه مسئلۀ بحرین وجود دارد؛ کشوری که در 18 کیلومتری ساحل عربستان سعودی قرار دارد و توسّط یک پُل به این کشور متّصل است. قدرت حاکم در دست خاندان سُنّی آل خلیفه قرار دارد و این در حالی است که سه چهارم ساکنان این کشور شیعیان هستند. مخالفان آنها در سال 2011 به قدری قدرتمند بودند که نیروهای امنیّتی بحرین قادر به کنترل اوضاع نبوده و تنها با مداخلۀ خشونت¬آمیز نظامیان سعودی و اماراتی بود که دوباره نظم برقرار گردید.

ریاض عقیده داشت که ناآرامی¬ها در بحرین با تحریک ایران صورت گرفته و هدف از آن سرنگونی خاندان سلطنتی و ایجاد یک حکومت با اکثریت شیعه است. و البته در صورت برگزاری انتخاباتی آزاد در این کشور چنین امری یقیناً محقّق خواهد شد. لذا بر طبق نظر ریاض، ایران به هدف استراتژیک دیرینۀ خود که همان به¬دست آوردن پایگاهی در شبه جزیرۀ عربستان است نائل شده و بر هر دو ساحل خلیج فارس تسلّط خواهد یافت. پس از سرکوب خشن و ظالمانۀ انقلاب بحرین، تهران، عربستان سعودی را به تجاوز به خاک بحرین و غرب و ایالات متحده را به رفتار دوگانه متهم نمود. واشنگتن و کشورهای اروپایی در برابر سرکوب بی¬رحمانۀ بحرین توسط عربستان سعودی حتّی کلمه¬ای بر زبان نیاوردند.

در این بین سازمان¬های اطلاعاتی ریاض اخطار دادند که فعّالان شیعه در بحرین و مناطق شرقی عربستان در حال برنامه¬ریزی و آمادگی برای اقدامات مشترکی هستند که به محض دریافت پیام از سوی تهران، اجرایی خواهد شد. به علاوه نشانه¬هایی از نارضایتی شیعیان در قطر هم وجود داشته که بیش از 10 درصد جمعیّت این کشور را شامل شده و بسیاری از خاندان¬های شیعی جایگاه¬های مهمی در حوزۀ ساخت و ساز، تجارت، بانکها و بخش¬های خدماتی دارند. فردان که یک ¬میلیاردر و صاحب بزرگترین بانک تجاری در قطر است اگر بخواهد که هم¬کیشانش را حمایت کند، به تنهایی قادر است که اقتصاد قطر را فلج کند.

دشمنی سعودی¬ها با ایران ریشه در تاریخ دارد. کمی پس از تشکیل کشور سعودی، یکی از اولین اقدامات آنها حمله به کربلا و نجف بود؛ دو شهر مقدسی که در عراق امروزی قرار دارند. سپس در دورۀ جمهوری اسلامی در ایران، خصومت آشکار آنها در قتل عام زائران ایرانی در مکه بروز کرد. این زائران خواستار سرنگونی خاندان سعودی نبودند و تنها بر ضد ایالات متحده و اسرائیل شعار می-دادند. دشمنی آل سعود با ایران ناشی از مسائل سیاسی، نفت و موضوعات هسته¬ای و منطقه¬ای نیست. سعودی¬ها از این می ترسند که اسلام آن¬گونه که توسط رهبری جمهوری اسلامی تفسیر شده، چهرۀ پُر تزویر و دروغ وهابیّت را به عنوان یک دکترین تنگ¬نظرانه آشکار کند؛ دکترینی که بسته به قدرت این خاندان است.

در گذشته شیعیان شرق عربستان سعودی ایالت خود را داشتند و در اوایل قرن بیستم به اختیار خود به وهابی¬ها پیوستند. اکنون شیعیان عربستان سعودی به خطری جدّی تبدیل شده¬اند. هر زمان می¬توانند قیامی را آغاز کنند که ممکن است تهدیدی برای آل سعود به حساب آید. در این صورت در شبه جزیرۀ عربستان، بحرین، یمن و سایر مناطق جهان عرب شیعیان متحد خواهند شد و قادر خواهند بود که هم از لحاظ قدرت و هم از نظر جمعیت ایالت بزرگی را بوجود آورند که رابطۀ بسیار دوستانه¬ای با ایران خواهد داشت.

در عین حال تبعیض علیه اقلیّت¬های مذهبی به عنوان یکی از موضوع مهم سیاسی در عربستان سعودی به قوت خود باقی است. شیعیان مناطق شرقی عربستان سعودی تنها در دهۀ 1980 اجازه یافتند که مراسم عزاداری روز عاشورا را بر پا دارند. در حال حاضر شیعیان 15 درصد یا 4 میلیون نفر از جمعیّت شهروندان سعودی را تشکیل می¬دهند. در عوض شایان توجه است که که جمعیت شیعی همگون نیست. به عنوان مثال، در مرز ایالت یمنیِ نجران پانصد هزار شیعۀ اسماعیلی ساکن هستند. جمعیّت قابل توجهی از شیعیان در مرکز مدینه وجود دارد. جمعیّت شیعیان استان شرقی اثنی¬عشری و پیروان دوازده امام هستند. این باور، تفکّر غالب در ایران است و بیشتر ساکنان بحرین، عراق و کویت را نیز شامل می¬شود.

در 1913 نواحی شیعه¬نشین امروزی در استان شرقی (در اوایل قرن بیستم این نواحی تحت سلطۀ امپراطوری عثمانی قرار داشت) جزئی از سرزمین سعودی بودند که توسط شاه عبدالعزیز احیا شد. جامعۀ کشاورزیشان تحت قیمومیت دولت بادیه¬نشین جدید قرار گرفت. بعد از 1926 که مدارس مذهب هنبلی در درون مرزهای عربستان سعودی امروزی تأسیس گردید، نظام دادگاهی و قوانین وهابی برای شیعیان اجباری شد. سنت اعتقادی شیعه به عنوان یک بدعت اعلام شد و تخریب اماکن مذهبی شیعیان به عنوان کشمکشی هر روزه، با هدف ریشه¬کنی باورها آغاز گردید و برپایی مهمترین آیین شیعی یعنی عاشورا ممنوع اعلام شد.

تلاشهای شاه عبدالله بن عبدالعزیز که در سال 2005 به قدرت رسید، کمک کرد تا به حاشیه راندن اقلیّت شیعه کاهش یابد. روشنفکران شیعه در کُرسی های آزاداندیشیِ برنامه¬های گفتمان ملّی که با هدف ارتباط میان اندیشمندان مذهبی دو نحلۀ فکری اسلام برقرار شده بود، شرکت کردند. هر چند اینها فقط تغییراتی جزئی هستند و اجرای کُند آنها قادر به از میان برداشتن تبعیض¬ها نیست؛ ارتش، پلیس و سرویسهای امنیتی همچنان شیعیان را در کنترل دارند. فتواهای ضد شیعۀ مفتی¬های وهابی همچون محدودیت آزادیهای مذهبی یک واقعیّت است.

مسائل حل نشدۀ شیعیان دلایل جدی دارد؛ سرسختی مفتی¬های وهابی، حذف مراجع شیعه از شورای عالی علما و دیدگاه سعودی به ایران به عنوان یک دشمن استراتژیک. ورود شیعیان به جامعۀ سعودی امکان¬پذییر نخواهد بود مگر این وضعیّت اساساً دچار تغییر گردد. اما برای تحقّق این امر، ریاض نیازمند آن است که شیعیان را بدون هیچ¬گونه تبعیضی وارد نظام اجتماعی- سیاسی کشور کند و از مقصّر دانستن تهران در مشکلات داخلی پادشاهی سعودی دست بردارد.



دیدگاه خود را بیان کنید