تأثیر روندهای واگرایی بر امنیت منطقه ای در خلیج فارس

تأثیر روندهای واگرایی بر امنیت منطقه ای در خلیج فارس

امنیت از نظر کشورهای عرب حوزه خلیج فارس دارای ویژگی های خاصی می باشد که برآمده از منابع تهدید، محیط پر تهدید، ضعف های ساختاری در قابلیت های دفاعی، نیروهای مسلح و جمعیت و ماهیت دولت های ساحلی و ظرفیت های آنها در برخورد با مشکلات و بحرانهای داخلی و منطقه ای می باشد.

موزه خلیج فارس

ژئوپلتیک خلیج فارس

اسناد خلیج فارس

نقشه های خلیج فارس

برگزیده هفته

آمار سایت


بازدید روز

۲۳۸۳

بازدید دیروز

۲۹۴۰

بازدید ماه

۲۱۰۰۶

بازدید کل

۹۰۳۷۸۲۸

افراد آنلاین

۱۷۶

تأثیر روندهای واگرایی بر امنیت منطقه ای در خلیج فارس

تاریخ:۱۳۹۱/۱۱/۰۳

تأثیر روندهای واگرایی بر امنیت منطقه ای در خلیج فارس

امنیت از نظر کشورهای عرب حوزه خلیج فارس دارای ویژگی های خاصی می باشد که برآمده از منابع تهدید، محیط پر تهدید، ضعف های ساختاری در قابلیت های دفاعی، نیروهای مسلح و جمعیت و ماهیت دولت های ساحلی و ظرفیت های آنها در برخورد با مشکلات و بحرانهای داخلی و منطقه ای می باشد.

مقدمه
منطقه خلیج فارس به عنوان یکی از زیر سیستم های منطقه آسیای جنوب غربی نقش و جایگاه مهمی در ساختار امنیت بین المللی داشته و همواره در طول تاریخ پر فراز و نشیب خود، از اهمیت ژئوپلیتیکی، ژئواستراتژیکی و ژئواکونومیکی برخوردار بوده و می باشد. با وجود یکدستی هایی که در این منطقه از حیث مولفه هایی چون زبان، قومیت، نژاد، مذهب، ساختار اقتصادی، نظام سیاسی بین کشورهای ساحلی به استثنای جمهوری اسلامی ایران و تا حدودی در برخی شاخصه ها جمهوری عراق وجود دارد، تاکنون شاهد همگرایی منطقه ای نبوده و در مقابل شاهد اختلافات مرزی و ارضی، تهدیدات متقابل و شکل گیری جنگ با دامنه های درون عربی و عربی- غیر عربی بوده ایم.این روند حضور قدرت های فرا منطقه ای، خریدهای تسلیحاتی و دامنه اختلافات را افزایش داده و عملاً برخلاف آنچه که از سوی رهبران شورای همکاری خلیج فارس ابراز می گردد، نه تنها شاهد رسیدن به همگرایی منطقه ای نیستیم، بلکه شاهد تصاعد یابندگی روندهای واگرایی در امنیت منطقه و پویش های همکاری جویانه می باشیم. در این مقاله تلاش می شود تا با برشمردن دلایل واگرایی منطقه ای به این پرسش پاسخ دهیم که چنین روندی چه تأثیراتی بر امنیت منطقه ای در خلیج فارس بر جای خواهد گذاشت؟

مفهومی رئالیستی از امنیت
مسئله امنیت در خلیج فارس سالیان درازی است که با مفاهیم سنتی مکتب واقع گرایی چون خریدهای تسلیحاتی، افزایش قدرت بازدارندگی و موازنه قوای منطقه ای تعریف، درک و عملیاتی می گردد. هر چند که به دلیل اختلافات درون عربی از یکسو و اختلافات عقیدتی شش کشور ساحلی با جمهوری اسلامی از سوی دیگر شاهد افزایش نگاه تقابلی هستیم، اما بخش عظیمی از روندهای واگرایی منطقه ای مربوط به نگاهی است که سران شورای همکاری نسبت به مقوله امنیت و مکانیسم های آن دارند. در واقع امر، کشورهای عرب حوزه خلیج فارس بر ضرورت ایجاد چند منظومه امنیتی تاکید دارند که خود موجبات پیچیده تر شدن امنیت منطقه ای می گردد.افزایش نیروهای نظامی هر کشور به عنوان نخستین حلقه دفاعی این منظومه است که امری طبیعی است. دومین حلقه دفاعی متشکل از نیروهای شش کشور عربی موسوم به نیروهای سپر جزیره که در زیر چتر حمایتی شورای همکاری خلیج فارس با هم متحد می باشند. سومین منظومه متشکل از دوستان منطقه ای در خاورمیانه و جنوب آسیا تشکیل می گردد که در دهه 90 کشورهایی چون مصر و سوریه در قالب بیانیه دمشق یا 2 +6 و یا در دوره تحولات بهار عربی دعوت از مغرب و اردن برای پیوستن به شورای همکاری خلیج فارس صورت گرفته است. منظومه چهارم دفاعی که مهمترین منظومه است و نقش مخربی در ساختار امنیت منطقه ای و روندهای همگرایی منطقه ای داشته است، تمایلی است که از سوی کشورهای ساحلی برای حضور آمریکا و انگلیس در ترتیبات امنیتی وجود دارد. بنابراین وجود این نوع نگاه باعث گردیده تا عملاً کشورهای ساحلی خود بر روندهای واگرایی شتاب بیشتری بخشند.

عوامل موثر بر روندهای واگرایی منطقه ای
درک و تصویر مغشوش و تهدید آمیز از مقوله امنیت

امنیت از نظر کشورهای عرب حوزه خلیج فارس دارای ویژگیهای خاصی می باشد که برآمده از منابع تهدید، محیط پر تهدید، ضعف های ساختاری در قابلیت های دفاعی، نیروهای مسلح و جمعیت و ماهیت دولت های ساحلی و ظرفیت های آنها در برخورد با مشکلات و بحرانهای داخلی و منطقه ای می باشد. چنین تصویری از مقوله امنیت و تصمیم گیری بر مبنای چنین برداشت هایی سبب می گردد تا اولویت اول دولت های عرب خلیج فارس، امنیت خود باشد.می توان گفت خطرات امنیتی برای چنین دولتهایی به چهار بخش داخلی، پیرامونی، منطقه ای و بین المللی بر می گردد که به سبب ارتباط و تداخل آنها با یکدیگر تمیز دادن آن مشکل می باشد. چالش های داخلی، اختلافات مرزی با همسایگان، تهدیدات منطقه ای و فشارهای بین المللی چهار تهدیدی است که موجب گردیده تا مقوله امنیت منطقه ای و رسیدن به مکانیسم های امنیت دسته جمعی عملاً مغفول مانده و امنیت در پیوند با یک قدرت بزرگ یا ابرقدرت تعریف گردد. بنابراین تصویر چنین فضایی، درک آن و کاربردی نمودن آن در عمل موجبات متنوع شدن منابع خطر و افزایش تصاعدی تهدید و فضای تنش در منطقه خلیج فارس گردیده است.

تعریف امنیت منطقه ای در پیوند با یک قدرت فرامنطقه ای
تصویری که در فوق بدان اشاره گردید خود موجبات حضور یک قدرت فرامنطقه ای را فراهم می آورد. رهبران و تصمیم گیرندگان دفاعی- امنیتی شورای همکاری خلیج فارس عمدتاً روابط امنیتی – نظامی خود را در پیوند با ایالات متحده تعریف نموده و بخصوص از دهه 1990 به بعد و حضور نیروهای ائتلاف برای آزاد سازی کویت این روند شتاب بیشتری به خود گرفته و شاهد برگزاری مانورهای نظامی در آبهای خلیج فارس می باشیم. از سوی دیگر افزایش خریدهای تسلیحاتی و فروش جنگ افزار از سوی آمریکا به کشورهای ساحلی خلیج فارس می تواند در بلندمدت خود زمینه های مسابقه تسلیحاتی را فراهم آورد. در واقع می بایستی سران شورا این مسئله را در نظر داشته باشند که حضور قدرت‌‏های بزرگ نه‌‏تنها راه حل به شمار نمی‌‏رود بلکه شالوده مشکلات را تشکیل می‌دهد. حضور آمریکا در این منطقه به بهانه های مختلفی چون حفظ امنیت و استقلال کشورهای منطقه، رفع بحران و از بین بردن تهدیدات امری نیست که پشتوانه های منطقی داشته باشد و برآیند آن امنیت بیشتر باشد.پایگاه های دریایی، زمینی و هوایی در سه کشور بحرین، قطر و امارات بخوبی نشان دهنده حضور این قدرت بزرگ است. پیاده کردن سیاست های دوستونی، موازنه قوا و مهار دوجانبه و تشویق مسابقه تسلیحاتی و ناامن نشان دادن کشورها در مقابل خطر ایران انقلابی و رژیم صدام همگی گویای این مسأله می باشد. بنابراین تعریف امنیت در پیوند با یک قدرت بزرگ و فضای تنش و سوءظن در القای این تصویر که خطر ایران شیعی و هسته ای روز به روز بیشتر می گردد، نه تنها به ترتیبات پایدار امنیت منطقه ای منجر نخواهد شد، بلکه خود زمینه ساز مشکلاتی است که امروزه شاهد آن می باشیم.

افزایش خریدهای تسلیحاتی
تخصیص منابع برای خریدهای تسلیحاتی امری است که بعد از جنگ دوم خلیج فارس و حضور نیروهای ائتلاف در منطقه و بخصوص در سالهای اخیر رشد شتابانی به خود گرفته که این مسأله خود را در بودجه های دفاعی و امنیتی کشورهای منطقه نشان می دهد. با رونق گرفتن بازار نفت از سال 1973، کشورهای منطقه میلیاردها دلار صرف خریدهای تسلیحاتی بسیار پیشرفته کرده اند که این الگوی مصرف سلاح در طول دوره های مختلف افزایش یافته است. هر چند خریدهای تسلیحاتی راهی است برای مقابله با کمبود نیروی انسانی که قادر به تأمین نیروی دفاعی و زیربنای صنعتی برای ایجاد صنعت ملی دفاعی خودکفا نیستند و برای جبران این مسأله با تکیه بر سلاحهای مدرن و با فن آوری بالا سعی نموده اند تا آسیب پذیری های داخلی و محیطی خود را جبران نمایند. این روند باعث گردیده تا کشورهای فوق، درک و برداشتی کاملا رئالیستی از مفهوم امنیت داشته و نتوانند بر امنیت دسته جمعی یا ترتیباتی اینچنین برای حل معمای امنیت دست یابند. بنابراین در چنین فضایی هر گونه تحرک و ابراز عقیده ای از سوی دیگران به مشکل امنیتی تبدیل شود و نتیجه آن ایجاد فضای سوءظن و تهدید متقابل می باشد.

جمع بندی
در این نوشتار تلاش گردید تا به روندهای واگرایی در خلیج فارس پرداخته و تأثیر آن را بر امنیت منطقه ای تحلیل نماییم. باید گفت که منطقه خلیج فارس از تعارضات ساختاری در رنج است که وجود منابع انرژی که زمینه ساز حضور قدرت های فرامنطقه ای گردیده، خود موجبات پیچیده تر شدن چنین تعارضاتی را فراهم آورده است. روندهای واگرایی در ساختار امنیت منطقه ای در خلیج فارس و محیط امنیتی نامساعد بر حسب مداخله قدرت های خارجی و درگیر بودن آنها در خلیج فارس، رفتار و سیاست های فارغ از خویشتنداری کشورهای منطقه که بر سر مسائل جزئی به بحران و جنگ می انجامد، رقابت تسلیحاتی افسار گسیخته و تخصیص منابع حیاتی برای خرید تسلیحات، عدم اجماع در تعریف امنیت منطقه ای و ابعاد آن، عدم توجه به مسائل توسعه سیاسی و اقتصادی و مشکلات توده ها، بحران مشروعیت سیاسی و نگرانی از بی ثباتی داخلی از جمله ریشه های مشکل امنیت در منطقه خلیج فارس است که خود در تعمیق روندهای واگرایی منطقه تأثیرگذار بوده است.
بنابراین بر دولت های ساحلی خلیج فارس فرض است که با تأمل در تحولات و رویدادهایی که در منطقه خلیج فارس گذشته و می گذرد، تصویر پایداری از مقوله امنیت منطقه ای فراهم آورند که در غیر این صورت، رفتار بدور از احتیاط و اقدامات نسنجیده و یکجانبه، عدم توجه به مولفه های همگرایی منطقه ای؛ موجب تشدید منازعات، بحرانی نمودن اوضاع و شکنندگی هر چه بیشتر همکاری های درون منطقه ای و چشم انداز همگرایی منطقه ای را فراهم خواهد آورد.

کامران کرمی پژوهشگر مسائل خلیج فارس




دیدگاه خود را بیان کنید