تحريم متقابل نفتي آمريكا و كشورهاي پشتيبان از طريق تنگه هرمز

تحريم متقابل نفتي آمريكا و كشورهاي پشتيبان از طريق تنگه هرمز

هفت جزيره استراتژيك ايراني هرمز، لارك، قشم، هنگام، تنب كوچك، تنب بزرگ و ابوموسي در منطقه محدودي در درياي عمان و خليج فارس بصورت قوسي ( معروف به كمان دفاعي ايران)، اطراف اين تنگه قرار گرفته‌اند. از نظر حقوق حاكم بر راه‌هاي آبي بين المللي (تنگه‌ها، كانال‌ها و رودخانه‌ها) و تعاريف بعمل آمده، تنگه هرمز جزو تنگه‌هاي بين المللي داراي شرايط حق عبور بي‌ضرر (در مقابل حق عبور ترانزیتی) است.

موزه خلیج فارس

ژئوپلتیک خلیج فارس

اسناد خلیج فارس

نقشه های خلیج فارس

برگزیده هفته

آمار سایت


بازدید روز

۱۴۴۱

بازدید دیروز

۲۹۴۰

بازدید ماه

۲۰۰۶۴

بازدید کل

۹۰۳۶۸۸۶

افراد آنلاین

۲۲۴

تحريم متقابل نفتي آمريكا و كشورهاي پشتيبان از طريق تنگه هرمز

تاریخ:۱۳۹۰/۱۱/۰۳

 

 

 

تحريم متقابل نفتي آمريكا

و كشورهاي پشتيبان از طريق تنگه هرمز

 

دانلود کامل پژوهش


نويسنده:
دكتر جواد محمد قلي نيا ( مدرس دانشگاه و مدير ارشد تحقيقات)

مقام معظم رهبري در چندين روز پيش، وضعيت كشور در تحليل ميدان نيروي جهاني را به وضعيت امت اسلامي در بدر و خيبر تشبيه نموده و به صراحت مقايسه وضعيت كشور در شرايط تشديد تحريم به شيب ابوطالب را رد كردند.از طرف ديگر با وجود انكه كشور جمهوري اسلامي ايران، كشوري صلح جو بوده و خواهان تعالي ساير كشورها و تمدن بشري مي باشد متاسفانه بنظر مي‌رسد برخي از اشخاص داخلي و خارجي اهميت فرمايشات معظم له را به حد كافي درك نكرده و تصويري دو قطبي(يا جنگ يا دادن امتياز) از بحث تشديد تحريم هاي احتمالي دارند. بر اين اساس، لازم خواهد بود با نگاهي پديدار شناسانه اقدام به تحليل اين مسئله از زواياي مختلف گردد. بديهي است محدوديت‌هاي اطلاعاتي موجود، اكتشافي بودن جنبه‌هايي چند از مسئله، وزن پذيري نابرابري مولفه‌هاي دخيل در تحليل مسئله و غيره، باعث ارايه برداشت‌هاي مختلفي از بحث شده و تجميع چنين نظريه پردازي هايي، بستر را جهت درك مطلوبتر بيانات مقام معظم رهبري فراهم خواهد ساخت.نوشتار حاضر بر اساس تحليل هاي سلسله مراتبي ارايه شده، نتيجه مي گيرد كه با وجود انكه هيچ جنگي بين ايران و امريكا در نخواهد گرفت، اما امادگي جمهوري اسلامي ايران براي طي گام هاي سه گانه فعاليتي در قالب برنامه تحريم متقابل امريكا و كشورهاي پشتيبان وي، شامل فعاليت حقوقي- قانوني، فعاليت چند جانبه گرايي موثر و در نهايت و به اجبار شرايط، برنامه ريزي براي مقابله نظامي همه جانبه، بسترهاي تثبيت جايگاه و چه بسا ختم واقعي بحث تحريم هاي احتمالي را سبب شود.


بايد توجه داشت كه تمامي نظرات ارايه گرديده در نوشتار حاضر، نظرات شخصي محقق و تشريح زاويه ديد فردي بوده و ارتباطي به مواضع رسمي فعلي يا آتي اتخاذ شده توسط جمهوري اسلامي ايران نخواهد داشت. نوشتار حاضر در چند مرحله اقدام به تشريح بيشتر مسئله و ارايه توضيحاتي مستند در اينخصوص نموده و هدف اصلي مقاله،شفاف سازي بيشتر امكانات و وضعيت و موقعيت‌هاي خطر، كاهش ترديدها و توسعه اراده‌هاي حاكميتي،مديريتي و شهروندي در جمهوري اسلامي ايران و آشكار سازي آسيب ها ي احتمالي براي طرف هاي خارجي درگير مي باشد.


1) تفسير پيام مقام معظم رهبري:
بررسي و تحليل پيام صادره توسط مقام معظم رهبري و تشبيهات صورت پذيرفته توسط معظم له، نشان مي‌دهد كه آحاد جامعه بشكل عام و خواص جامعه بشكل ويژه بايد متوجه دو موضوع مهم باشند. اول اين كه در آينده اي نزديك، شايد اولين رويارويي و مقابله همه جانبه لشكر كفر و دين بوقوع بپيوندد و دوم اين كه با يك حركت ظريف ولي كاملا حساب شده، قلعه ظاهرا نفوذ ناپذير خيبر (در اينجا منظور برنامه تحريم جمهوري اسلامي ايران توسط آمريكا و ساير كشورهاي پشتيبان وي است) براي هميشه قابل فتح خواهد بود.

 

2) شرايط جغرافيايي تنگه هرمز و صادرات نفت خام از اين تنگه:
بنظر مي‌رسد، برداشت هاي دو قطبي بوجود آمده در برخي از افراد داخلي، ناشي از كم اطلاعي آنان از شرايط سوقي الجيشي تنگه هرمز و عرضه و تقاضاي نفت باشد، لذا در ابتداي نوشتار حاضر، اقدام به شفاف سازي شرايط تنگه هرمز و صادرات نفت از اين تنگه مي‌گردد.


الف) شرايط تنگه هرمز: علي رغم وجود حدود 100 تنگه و كانال معروف در دنيا، غالب انها از نظر وضعيت كشتيراني، عمق و جريان آب، فاقد موقعيت مناسب و يا موقعيت سوق الجيشي مي‌ّباشند. اين در حالي است كه تنگه هرمز دومين تنگه مهم و پر تردد دنيا محسوب مي‌شود. طول تنگه هرمز حدود 180 كيلومتر و عرض آن در طولاني ترين موقعيت 84 كيلومتر (از كرانه بندر عباس كشور ايران تا شمالي ترين نقطه كرانه مسندم در جنوب و مربوط به كشور عمان) و در كمترين موقعيت در حدود 39 كيلومتر (از جزيره لارك ايران تا جزيره السلامه يا قوئين بزرگ مربوط به كشور عمان) مي‌باشد. عمق آب بدليل شيبي كه به سمت كشورهاي عمان وجود دارد در حوالي جزيره لارك 36 متر و در نزديكي شبه جزيره مسندم در حدود 180 متر است. بدليل قوس شمالي تنگه كه بطرف دورن فلات ايران است، بيشترين خط ساحلي آن مربوط به كرانه‌هاي جمهوري اسلامي ايران مي‌گردد.


هفت جزيره استراتژيك ايراني هرمز، لارك، قشم، هنگام، تنب كوچك، تنب بزرگ و ابوموسي در منطقه محدودي در درياي عمان و خليج فارس بصورت قوسي ( معروف به كمان دفاعي ايران)، اطراف اين تنگه قرار گرفته‌اند. از نظر حقوق حاكم بر راه‌هاي آبي بين المللي (تنگه‌ها، كانال‌ها و رودخانه‌ها) و مصوبات موجود، تنگه هرمز جزو تنگه‌هاي بين المللي داراي شرايط حق عبور بي‌ضرر (در مقابل حق عبور ترانزیتی) است. در اين حالت، حق عبور آزاد هوايي بدون اجازه كشورهاي مالك تنگه بر فراز اين تنگه‌ها وجود نداشته، زير دريايي‌ها در هنگام عبور از تنگه بايد به سطح آب آمده و در كل قواعد حركت در تنگه، تابع قواعد و قوانين وضع شده توسط كشور يا كشورهاي واقع در طرفين تنگه خواهد بود (ماده 38-17 كنوانسيون حقوق درياها مصوب1982 جامائيكا / مواد 23-14 كنوانسيون 1958 ژنو و غيره).


بر اساس توضيحات ارايه شده در خصوص تنگه هرمز، كشورهاي ايران و عمان، هر يك ادعاي مالكيت 12 مايل دريايي (هر مايل 1853 متر) مالكيت سرزميني در تنگه هرمز را دارند كه با توجه به عرض كم 21 مايلي (در كم‌ترين پهناي تنگه)، با نوعي تداخل ارضي مصالمت آميز 3 مايلي (5/5 كيلومتري) مواجه مي‌باشند. در شرايط حاضر، دو مسير دريايي موازي جهت حركت شناورهاي سطحي و زيرسطحي در تنگه هرمز تعريف شده كه شامل مسير شمالي (مسير واقع در مرزهاي ايران و عمان) و مسير جنوبي (مسير واقع در بين جزاير قوئين بزرگ و كوچك) مي‌ّباشد (در مسير جنوبي عمق آب بيشتر بوده اما مسير ناهموار تر و داراي موانع صخره اي بيشتري نسبت به مسير شمالي است).


ب) شرايط توليد، مصرف و انتقال نفت خام از تنگه هرمز: پس از معرفي جغرافيايي و حقوقي وضعيت تنگه هرمز، نوبت به آگاهي از وضعيت مصرف، توليد و انتقال حامل‌هاي انرژي (نفت خام) مي‌رسد. با توجه به آمارهاي ارايه شده در سال 2006، حدود يك پنجم نفت خام مصرفي دنيا از توليدات كشورهاي حاشيه خليج فارس(شش كشور جمهوري اسلامي ايران 17 درصد توليد، عربستان با 30 درصد توليد، عراق 1 درصد توليد، كويت با 12 درصد توليد، قطر با 11 درصد توليد و امارات متحده عربي با 29 درصد توليد) صورت گرفته و روزانه بالغ بر 18 ميليون بشكه نفت خام از اين منطقه به ساير كشورها صادر مي‌گردد. در اين بين، 17 ميليون بشكه از نفت توليدي از طريق نفت كش‌هاي بزرگ و از طريق دريا (تنگه هرمز) انتقال يافته و حدود يك ميليون بشكه از طريق خط لوله منتقل مي‌گردد (بطور متوسط در هر ده دقيقه يك كشتي غول پيكر از تنگه هرمز عبور مي‌كند).


در اين بين ، صادرات نفت خام كشور جمهوري اسلامي ايران، روزانه در حدود 5/2 ميليون بشكه بوده كه تماما از طريق تنگه هرمز صورت مي‌پذيرد. مقاصد صادراتي ايران نيز شامل آفريقاي جنوبي (80 هزار بشكه)، ژاپن (327 هزار بشكه)، چين (550 هزار بشكه)، كره جنوبي (228 هزار بشكه)، تركيه (196 هزار بشكه)، هند (310 هزار بشكه)، ساير كشورهاي آسيايي (240 هزار بشكه)، كل اروپا (در حدود 600 هزار بشكه) مي‌باشد. در واقع 73 درصد نفت جمهوري اسلامي ايران به آسيا، 24 درصد به اروپا و حدود 3 درصد به آفريقا صادر مي‌شود. توليد كشور عربستان در حال حاضر 1/4 ميليون بشكه در روز بوده كه تا حدود 9 ميليون بشكه امكان ارتقا توليد دارد ‌(برخي از منابع ميزان توان عربستان جهت ارتقا توليد نفت خام را بين 12-10 ميليون بشكه در روز نيز بيان كرده‌اند).


بايد توجه داشت كه چرخه دسترسي و استفاده از نفت خام، تنها شامل توليد و مصرف نشده بلكه بحث انتقال امن و كم هزينه، حلقه واسط بسيار مهمي در اين چرخه تلقي گرديده و به قولي، مهمترين حلقه مطرح در مبادله انرژي محسوب مي شود. همانگونه كه ذكر شد در حال حاضر بالغ بر 95 درصد نقل و انتقال نفت خام توليدي حاشيه خليج فارس از طريق تنگه هرمز صورت گرفته و در حدود 5 درصد از طريق خط لوله منتقل مي‌شود (حدود يك پنجم مصرف جهاني نفت خام بشكل روزانه از اين تنگه گذر مي‌كند).
با توجه به اهميت استراتژيك تنگه هرمز و موقعيت جمهوري اسلامي ايران، در حال حاضر دو طرح جايگزين براي تنگه هرمز توسط كشور آمريكا،عربستان سعودي و امارات متحده عربي، طراحي و در نظر گرفته شده است. طرح اول ، توسعه انتقال نفت خام با خط لوله از طريق كشورهاي عربستان، اردن و سرزمين اشغالي به درياي مديترانه بوده و طرح دوم، ساخت كانالي (به طول 180 كيلومتر و با هزينه‌اي در حدود 300 ميليارد دلار) در درون امارات متحده عربي (دوبي) و گذر از كشور عمان جهت انتقال نفت از خليج فارس به درياي عرب (درياي عرب به اقيانوس هند و خليج عدن متصل است) مي‌باشد. برآوردهاي كارشناسي نشان مي‌دهند كه اجرا و پياده سازي هر دو طرح بسيار پرهزينه بوده، كارآمدي لازم جهت انتقال حجمي بالاتر از 3-2 ميليون بشكه در روز را نداشته، بحث حفظ امنيت آنها بشدت جاي سوال داشته و در نهايت در كمتر از سه سال آينده امكان عملياتي شدن و بهره‌برداري اين طرح ها وجود ندارد.

 

 


3) تحليل شرايط بازيگران ميدان نيروي تشديد احتمالي تحريم ها:
جهت تحليل شرايط و سناريوهاي احتمالي تشديد تحريم ها لازم خواهد بود در ابتدا وضعيت كلي كشورهاي مطرح در ميدان نيروي ترسيمي، تحليل شده و سپس اقدام به تشريح وضعيت طرح پيشنهادي( طرح تحريم نفتي متقابل بعنوان اهرمي بازدارنده و هدايت كننده) شود.


الف) شرايط آمريكا: سياست فعاليت آمريكا در دو دهه اخير پيرو رويكرد چند جانبه گرايي است در اين رويكرد ، ايالات متحده امريكا ضمن حفظ رابطه مستقل و خاص خود با تك‌تك كشورها( حفظ و تدوام دو شيوه تعامل در قالب هژموني و تعامل در قالب رويكرد موازنه قوا)، نوعي رابطه جمعي نيز با هدف افزايش امنيت فعاليت و ارتقا سطح مشروعيت تصميمات (خصوصا تصميمات مطرح در سطوح بين المللي) در پيش مي‌گيرد. رابطه آمريكا با كشورهاي اروپايي (اتحاديه اروپا)، رابطه آمريكا با برخي از كشورهاي توليد كننده نفت و عضو اپك (نظير عربستان)، رابطه آمريكا با كشورهاي خريدار نفت مصرفي از ايران (نظير ژاپن و هند)، رابطه آمريكا با برخي سازمان‌ها و گروههاي مردم نهاد (نظير گروه آمريكايي غير انتفاعي اتحاد عليه ايران هسته‌اي UNAI ) از اين نوع مي‌باشد.


مصرف مستقيم نفت خام كشور آمريكا از توليدات كشورهاي حاشيه خليج فارس، بشدت كم بوده و خريد نفت خام عموما در قالب تجارت شركت‌هاي بين المللي آمريكايي (مستقر در ساير كشورها) صورت مي‌پذيرد. حمايت شديد آمريكا از رژيم اشغالگر قدس نيز نوعي سوپاپ اطمينان و اهرم واسط جهت كنترل كشورهاي عربي، عامل مقابله با تهديدات نفوذ كشور روسيه و همانند انها است (بر اين اساس، بسياري از تحليلگران سياسي رژيم اشغالگر قدس را به هيچ وجه در توابع تحليلي خود بعنوان عامل مستقل مد نظر قرار نداده و تنها شرايط كشور آمريكا را تحليل مي‌كنند). از نظر مشروعيت بين المللي نيز ، عملكرد كشور آمريكا در حوزه خاورميانه (خصوصا عراق، افعانستان و پاكستان) بشدت زير سوال بوده و فاقد اعتبار كافي است.


ب) شرايط كشورهاي پشتيبان آمريكا در رويكرد چند جانبه گرايي: كشورهايي كه ايالات متحده آمريكا بنوعي تمايل به افزايش همگرايي يا انتظار جهت همراهي دارد را مي توان در چند گروه ،مورد بحث و بررسي قرار داد. كشورهاي نسبتا مستقل خريدار نفت از ايران نظير هند، تركيه و كره جنوبي، كشورهاي هم پيمان فعلي با آمريكا نظير ژاپن و كشورهاي اتحاديه اروپا، كشور روسيه ( بشكل مستقل تحليل مي شود) و در نهايت بحث ساير كشورها.

 

 ادامه در دانلود...



دیدگاه خود را بیان کنید