چشم انداز شرایط استراتژیک خلیج فارس از دیدگاه اعراب / (دورنمای سال 2025)

چشم انداز شرایط استراتژیک خلیج فارس از دیدگاه اعراب / (دورنمای سال 2025)

این مقاله تلاش می کند وضعیت استراتژیک منطقه خلیج فارس را تا سال 2025 پیش بینی کرده و داده ها و شرایطی که ممکن است بتواند به فراهم شدن فرصت امنیت واستقرار و تحول دمکراتیک در منطقه کمک کند را مورد بررسی قرار دهد.

موزه خلیج فارس

ژئوپلتیک خلیج فارس

اسناد خلیج فارس

نقشه های خلیج فارس

برگزیده هفته

آمار سایت


بازدید روز

۱۲۷۶

بازدید دیروز

۲۸۸۶

بازدید ماه

۲۲۷۸۵

بازدید کل

۹۰۳۹۶۰۷

افراد آنلاین

۲۱۷

چشم انداز شرایط استراتژیک خلیج فارس از دیدگاه اعراب / (دورنمای سال 2025)

تاریخ:۱۳۸۹/۰۳/۳۰

چشم انداز شرایط استراتژیک خلیج فارس از دیدگاه اعراب

(دورنمای سال 2025)


آرشیو مرکز مطالعات خلیج فارس / عبد العزیز بن عثمان بن صقر / الوسط بحرین / 13/02/2008


این مقاله تلاش می کند وضعیت استراتژیک منطقه خلیج فارس را تا سال 2025 پیش بینی کرده و داده ها و شرایطی که ممکن است بتواند به فراهم شدن فرصت امنیت واستقرار و تحول دمکراتیک در منطقه کمک کند را مورد بررسی قرار دهد.


این پژوهش در حالی انجام می شود که منطقه خلیج فارس با چالش های امنیتی، ژئو استراتژیک، اقتصادی و اجتماعی متعددی روبرو است که مهمترین این چالش ها عبارتند از :


حضور نظامی بیگانه و دقیقا آمریکا در منطقه خلیج فارس
بحران پرونده هسته ای ایران
بازتاب های پرونده عراق .
پرونده امنیت انرژی و قیمت نفت .
خطر سازمان های تروریستی
معضل یافتن زمینه ثبات روابط بین کشورهای شورای همکاری و ایران.


تمامی این چالش های در هم تنیده شده و البته چالش های دیگر باعث می شوند تا آینده منطقه با احتمالات مختلف و زیادی روبرو شود، از اینرو نگاهی به آینده این منطقه از سوی فرزندان این منطقه و طرفی که بیشترین دغدغه ها را نسبت به آینده آن دارد بسیار مهم و ضروری می سازد تا بتوان دیدگاه ها و پیشنهاداتی که منطقه را از لغزیدن به پرتگاه خطرات و بلایا و ورود به تونل مجهول ونامعلوم دور سازد را مطرح کرد.


زیرا اگر کشورهای این منطقه برای آن برنامه ریزی نکنند به طور حتم دیگران برای آن برنامه ریزی خواهند کرد. در پرتو آنچه گفته شد پژوهش هایی این چنین ( در مورد چشم انداز آینده) در بررسی وقایع و مشخص کردن تحولات جاری در منطقه خلیج فارس از اهمیت برخوردار است تا سناریوهای احتمالی که ممکن است این منطقه طی چند سال آینده تا سال 2025 شاهد آن باشد مشخص و ماهیت هر سناریو در چارچوب دلخواه یا امیدوار کننده و میزان همخوانی آن با خواسته ها و چشم اندازهای ملل این منطقه در کنار تعیین شرایط و پیش نیازهای تحقق آن، مشخص شود.


در این چارچوب در این پژوهش تلاش شد تا مهمترین عوامل تعیین کننده آینده وضعیت استراتژیک در خلیج فارس طی سال های آینده مشخص شود که عبارتند از :


1. معادلات قدرت در منطقه چه در سطح نظامی یا در سطح جمعیتی، اقتصادی یا علمی؛ در این چارچوب ما مقایسه ای بین معادلات قدرت حاکم بین کشورهای شورای همکاری خلیج فارس از یک سو و ایران، یمن و عراق انجام داده و در این مقایسه معادلات قدرت نظامی و جمعیتی در کنار معادلات قدرت اقتصاد و توانمندی های علمی و فن آوری لحاظ شده است.


2. میزان، نوع و محدوده همکاری وهماهنگی بین کشورهای شورای همکاری، با توجه ویژه به همکاری اقتصادی ونظامی، زیرا این دو عامل از عوامل اصلی ترسیم کننده چارچوب های نقش کشورهای شورای همکاری در ترسیم آینده منطقه و میزان کارایی آن است.


3. چشم انداز تقاضای جهانی نفت خلیج فارس و معضل امنیت انرژی که این عامل ترسیم کننده چارچوب اهمیت جهانی به مساله امنیت در خلیج فارس خواهد بود.


4. تحولات داخلی در صحنه ایران و تاثیر آن بر آینده وضعیت امنیتی در منطقه خلیج فارس و بر روابط ایران با کشورهای شورای همکاری. نوع و ساختار نظام سیاسی حاکم بر ایران بازتاب مستقیمی بر نقش آن بعنوان منبع استقرار یا عدم ثبات در منطقه ایفا می کند.


5. بحران پرونده هسته ای ایران و بازتاب های منطقه ای و بین المللی آن و تاثیر آن بر امنیت کشورهای شورای همکاری. بدترین سناریویی که در این چارچوب می توان پیش بینی کرد بروز جنگ جدید در منطقه به دلیل آن است.


6. آینده بحران عراق. ساختار آینده عراق تاثیر بسیار بزرگی بر آینده منطقه، تمام منطقه، دارد. عراقی با ثبات و یکپارچه که با تمام قوا به سوی توسعه پیش می رود به طور حتم تاثیر مغایری با یک عراق تفکیک شده که کانون تکثیر و صدور افراطی گری و تروریسم است، خواهد داشت.


7. ادامه حضور نظامی آمریکا در منطقه خیج فارس، این یکی از عوامل اصلی مرتبط با آینده نقش آمریکا در منطقه است، این نقش می تواند تاثیرات بسزایی را در روند شکل گیری آینده منطقه داشته باشد.


8. آینده علمی ـ اصلاحاتی در کشورهای شورای همکاری خلیج فارس


در چارچوب داده های فوق مقاله به تعیین پنج سناریو برای چشم انداز استراتژیک منطقه پرداخته و شرایط تحقق هر یک از این سناریوها و بازتاب های آن بر کشورهای شورای همکاری را مشخص و بعد از آن قوی ترین سناریو قابل تحقق را مشخص می کند.


سناریوی اول: سناریو بحران ممتد، یعنی ادامه وضعیت فعلی در منطقه به شکل فعلی. یعنی وضعیت در عراق همچنان به همین شکل باقی مانده، میزان نفوذ آمریکا در منطقه به قوت خود باقی مانده و پرونده هسته ای ایران هم به همین شکل باقی بماند همچنین شرایط داخلی در ایران، روابط بین کشورهای شورای همکاری نیز به شکل موجود باشد.


این سناریو در صورت تحقق بازتاب هایی را بر کشورهای شورای همکاری خواهد داشت از میان این بازتاب ها ادامه وضعیت نگرانی در مورد آینده منطقه، ادامه رویارویی و جنگ طایفه ای در عراق، ادامه باقی ماندن قیمت نفت در میانگین های بالا، ادامه پرداخت های هنگفت نظامی توسط کشورهای منطقه و دست آخر انجام عملیات تروریستی در برخی از کشورهای شورای همکاری.


سناریو دوم (فاجعه آور): این سناریو در صورت فراهم شدن دادها و شرایط خاصی تحقق می یابد که مهمترین آن : تفکیک عراق و آغاز جنگ پنجم خلیج فارس به دلیل پرونده هسته ای ایران .
این جنگ بازتاب های فاجعه آوری بر منطقه خواهد داشت، از آغاز صدور خشونت و تروریسم به کشورهای منطقه به دلیل تفکیک کشور عراق گرفته تا سرازیر شدن آوارگان عراقی به کشورهای شورای همکاری، هدف قرار گرفتن منافع آمریکا در منطقه به عنوان واکنشی به حمله نظامی آمریکا به ایران، تحرکات برخی از اقلیت های ایران حاضر در کشورهای شورای همکاری، واکنش برخی از شیعیان تبعه کشورهای شورای همکاری و انجام فعالیت های اعتراض آمیز در راستای همدردی با ایران در کنار افزایش احتمال مسدود شدن فعالیت کشتیرانی در تنگه هرمز.
سناریوی سوم: ایران به بمب هسته ای دست یابد (سناریو سلطه ایران هسته ای بر منطقه خلیج فارس): مهمترین بازتاب های این سناریو به ترتیب زیر است:


تبدیل شدن ایران به قدرت بزرگ منطقه ای
تسلط کاملش بر عراق
ادامه اشغال جزایر سه گانه (منظور جزایر ایرانی تنب بزرگ، تنب کوچگ وابوموسی است که همیشه ایرانی خواهند ماند ـ م)
دخالت در امور داخلی کشورهای منطقه از طریق تحریک گروه های شیعه از شهروندان این کشورها.

این مساله باعث خواهد شد تا کشورهای شورای همکاری و دقیقا عربستان هم بر آن شود تا برای به دست آوردن سلاح هسته ای تلاش کند.


سناریو چهارم: قرار گرفتن منطقه خلیج فارس تحت سلطه مشترک آمریکایی ـ ایرانی:


این سناریو بازتاب های زیادی خواهد داشت که مهمترین آن:
شکل گیری همکاری استراتژیک بین ایران و ایالات متحده که در اکثر اوقات به ضرر کشورهای شورای همکاری خواهد بود.


این مساله کشورهای شورای همکاری و دقیقا عربستان بعنوان بزرگترین کشور از شش کشور شورا را در محاصره محور واشینگتن ـ تهران قرار خواهد داد.


شکل گیری این محور هم مانع از آن نخواهد شد که ایران از ادامه دخالت خود در امور کشورهای شورای همکاری اینبار با موافقت ضمنی آمریکا دست بکشد.


سناریوی پنجم (خوشبینانه):این سناریو شامل تحقق امنیت، ثبات، دموکراسی و توسعه در منطقه است که مهمترین بازتاب های آن از سرگذراندن تهدیدهای منطقه ای، شیوع و بسط امنیت و ثبات در بعد منطقه ای و منطقه خلیج فارس، توجه ویژه به مسایل توسعه و اصلاحات در منطقه که به خودی خود تاثیرات خود را بر کاهش هزینه های تسلیحاتی این کشورها خواهد داشت و فرصت اصلاحات سیاسی را در کشورهای منطقه افزایش خواهد داد.


در پایان، این مقاله در رابطه با ارزیابی سناریوها به این نتیجه می رسد که سناریوی اول بیشترین احتمال تحقق را دارد با این تفاوت که احتمال بدتر شدن اوضاع در برخی از بخش ها بسیار زیاد است، با این وجود هرگز این شرایط به حد سناریوی فاجعه نخواهد رسید، مگر آنکه اشتباهات اتفاقی در محاسبات صورت گرفته باشد.


در این چارچوب پیش بینی می شود عدم ثبات همچنان دامن گیر عراق باشد هر چند که عراق همچنان یکپارچگی خود را حفظ کند، معادلات استراتژیک در برخی از موازین قدرت در منطقه هم همچنان به نفع ایران باقی خواهد ماند و حضور نظامی آمریکا نیز هر چند با حجمی کمتر در برخی از کشورها ادامه خواهد داشت.


تمامی این داده ها کشورهای شورای همکاری را موظف می کند تا همکاری و هماهنگی بین خود را بخصوص در زمینه امنیت و دفاع تقویت کنند، زیرا این تنها راه تقویت توان داخلی در حمایت از امنیت و منافع در سایه شرایط اقلیمی بی ثبات محسوب می شود.


بسیار مهم است که این کشورها احتمال وقوع جنگ جدید در منطقه را همواره در پیش روی تجسم کنند زیرا شاید به دلیل اشتباه در محاسبات این جنگ جدید رخ دهد از اینرو آنها باید سناریوهای نحوه برخورد و تعامل با بازتاب های احتمالی این جنگ را در صورت وقوع در اختیار داشته باشند.


همچنین کشورهای شورای همکاری باید پیش از هر زمان دیگر سیاست های خود را در مورد نحوه تعامل با ایالات متحده آمریکا از سو و تقویت روابط خود با کشورهای بزرگ جهان همچون چین، روسیه، ژاپن و اتحادیه اروپا هماهنگ کنند. همچنین بسیار حایز اهمیت است که کشورهای شورای همکاری تلاش خود را در خروج از اقتصاد تک محصولی افزایش دهند و با تنوع بخشیدن به منابع در آمدزای خود و تقویت توان تولیدی خود از افزایش قیمت نفت در این راستا کمال استفاده را ببرند و دامنه گزینه های اقتصادی خود را افزایش دهند.
سوای آن این کشورها باید برای تقویت روند اصلاحات سیاسی داخلی و سروسامان دادن به ساختار اجتماعی جدیدی در روابط شهروند با دولت تلاش کنند.این تلاش ها باید بر اصل شهروندی و حقوق بشر و کشور سازمان ها و حاکمیت قانون استوار باشد. این راه حقیقی تقویت وحدت ملی داخلی و بستن دروازه ها در مقابل دخالت های بیگانگان است.


مترجم: رضا عامری
عبد العزیز بن عثمان بن صقر / الوسط بحرین / 13/02/2008

 



دیدگاه خود را بیان کنید