فرار به سمت واپسگرايي نژادي پاسخي از فرط استيصال

فرار به سمت واپسگرايي نژادي پاسخي از فرط استيصال

برنامه اي تحت عنوان "آيا دعوا بر سرنام خليج فارس نژادي است يا حقوقي؟" از تلويزيون وابسته به دولت ايالات متحده آمريكا VOA ارائه گرديد جدا از اينكه گزينش اين نام خود محل مناقشه مي بود وليكن ديدگاه هاي غيرعلمي وسطحي انورعبدالرحمن از وابستگان سعودي و مدير نشريه اخبار الخليج در بحرين نسبت به ايران مرا بر آن داشت تا به سبب فعاليتي كه درمجموعه مركزمطالعات دارم پاسخي به گفته هاي نادرست ايشان بدهم.

موزه خلیج فارس

ژئوپلتیک خلیج فارس

اسناد خلیج فارس

نقشه های خلیج فارس

برگزیده هفته

آمار سایت


بازدید روز

۵۳۸

بازدید دیروز

۱۸۰

بازدید ماه

۳۱۰۰۲

بازدید کل

۹۲۱۷۳۲۰

افراد آنلاین

۱۰۶

فرار به سمت واپسگرايي نژادي پاسخي از فرط استيصال

تاریخ:۱۳۹۳/۰۲/۱۴


فرار به سمت واپسگرايي نژادي پاسخي از فرط استيصال؛

پاسخی به انورعبدالرحمن عامل مستقیم وهابیت

 

مسعود رضایی کارشناس ارشد مرکز مطالعات خلیج فارس

برنامه اي تحت عنوان "آيا دعوا بر سرنام خليج فارس نژادي است يا حقوقي؟" از تلويزيون وابسته به دولت ايالات متحده آمريكا VOA چند روز به بينندگان اين رسانه ارائه گرديد جدا از اينكه گزينش اين نام خود محل مناقشه مي بود وليكن ديدگاه هاي غيرعلمي وسطحي آقاي انورعبدالرحمن از وابستگان سعودي و مدير نشريه اخبار الخليج در بحرين نسبت به ايران مرا بر آن داشت تا به سبب فعاليتي كه درمجموعه مركزمطالعات دارم پاسخي به گفته هاي نادرست ايشان بدهم.

نخست آنكه همانندي موقعيت مناقشه برانگيز نام خليج فارس مابين ايران و دول عربي و كانال مانش مابين انگلستان و فرانسه خود قياسي مع الفارق بوده زيرا كه خليج فارس به عنوان يكي از قديمي ترين نام هاي جغرافيايي جهان با دارا بودن انبوهي ازاسناد و مدارك بين المللي كه حتي سازمان ملل متحد بر تاريخي بودن اين نام صحه گذاشته است بدليل ذخايرخاص انرژي وبرخورداري ازمنابع عمده مادي از قبيل سنگ آهن،گوگرد،خاك سرخ،مرواريد و گونه هاي مختلف آزيان دريايي واين امر كه اساسا ً خليج فارس به گزارش وزارت انرژي آمريكا در سال 2012 مهم ترين گذرگاه انرژي جهان مي باشد،خود گواه اين نكته خطير است كه اين قياس بالكل نادرست بوده وفاقد پايه مناسب جهت بحثي علمي مي باشد.بنابراين هرگونه نامگذاري غيربراين پهنه آبي نادرست ومحتملا ً بدليل غرايض ويژه سياسي صورت مي گيرد والبته اين نكته را نبايد فراموش نمود كه از ديدگاه آقاي انور عبدالرحمن ايران جزاير سه گانه تنب ها و ابوموسي را نيز اشغال نموده است البته اين اظهار نظر درست است كه بدليل بي پايه بودن هم از بعد تاريخي وهم ازبعد سياسي ياوه اي بيش نيست وليكن خود مويد اين مسئله مهم مي باشد كه گرايش "پان عربيسم" {كه درحال حاضر واپسماندگان جنازه شكست خوردگاني چون كريم عبدالقاسم،جمال عبدالناصر و صدام حسين آن را نمايندگي مي نمودند} به چيزي جز نابودي ايران قانع نبوده و نيست.ديروز بحرين ،امروز جزاير سه گانه و احتمالا ً فردا فارور كوچك و بزرگ و قشم ، و پس فرداها ....

به هر روي حقيقت امر اين است كه جهان عرب در سده بيستم با چالشها و ايضا ً حقارت هاي بسياري مواجه گرديده كه هضم وجذب آن براي جوامع عربي به هيچ عنوان امكان پذير نمي باشد.مسلما ً آقاي عبدالرحمن و ساير ارباب رسانه هاي گروهي دنياي عرب درطي خصوصا ً 4 دهه گذشته پاسخي براي حقارت اشغال سرزمين هاي فلسطيني در چنته نداشتند ايشان نتوانستند حقارت ناشي ازشكست مفتضحانه جنگ 6 روزه سال 67 را توجيه نمايند جايي كه چند كشورعربي درعرض كمترازيك هفته ازدولتي تازه تأسيس و نيمه استوار چون رژيم اسرائيل شكست سرنوشت سازي را پذيرا شدند تاحدي كه نتنها سرزمين هاي فلسطيني آزاد نگرديد بلكه بخشهايي ديگري ازممالك عربي ازچنگ ايشان بيرون رفت از جمله بلنديهاي جولان از سوريه و جزاير صنافير و تيران از عربستان سعودي كه البته مورد اخير نقطه عطفي در اين شكست بود زيرا رژيم اسرائيل از طريق اين دو جزيره استراتژيك و البته اشغالي عربستان به درياي احمر ويا به تعبيري خليج عربي حقيقي راه پيدا مي كرد،اين مجموعه نتوانست هزينه معنوي اشغال كويت توسط سردارمعلوم الحال قادسيه را بپردازد واينكه چگونه يك کشور عرب زبان چون عراق در عرض 21 روز به اشغال آمريكا درآمد.

اينها نكاتي هرچندگذرا وليكن پراهميت ازتاريخ سياسي اعراب درچند دهه اخير مي باشد،بگذريم از رويدادهايي چون ظهور بنيادگرايي از نوع جريانات القائده اي ، داعش ، جبهه النصره و... كه لكه ننگي بردامان ايشان مي تواند قلمداد شود.در واقع آقاي انورعبدالرحمن و سايرارباب رسانه در دنياي عرب از آنجايي كه قادربه پاسخگويي به اين مصائب و رويدادهاي مهم جهان عرب نمي باشند بنابراين با مطرح كردن بحث ايران هراسي ونشان دادن ايران به عنوان يك دشمن مشترك نژاد عربي ايجاد نفاق از طريق رويارويي اسامي وادعاهاي واهي اشغال گري ايران بر جزاير، سعي درفرافكني داشته تا ازين طريق اذهان جوامع عربي را از مقولات مورد اشاره دور نگاه دارند.اين حقيقتي غير قابل انكاراست كه كشورهاي عربي،ازجمله درحواشي خليج فارس مخصوصا ً در درون آن مجموعه بي اهميت شوراي همكاري خليج {فارس} داراي تضادها و تعارضات بسياري از جمله مناقشات ارضي و درگيري هاي ايدئولوژيك مي باشند كه تنها وجود دشمن ذهني مشتركي چون ايران است كه ايشان را گرد هم آورده چه اگر اين دشمن خيالي يكسان وجود نداشت معلوم نمي بود كه جهان با چه مناسباتي دربين اين گروه ازكشورها روبرو بود.مسئله ترك سفراي كشورهايي چون عربستان،بحرين و امارات از دوحاي قطر خود نمونه ايست ازين تعارضات كه چون دملي چركين سربر آورده است.


محسن ۱۳۹۳/۰۲/۲۸
دوست گرامی القاعده درست است نه القائده

دیدگاه خود را بیان کنید